طرحواره درمانی
طرحواره درمانی یا ST، شیوه درمانی نوین و یکپاچهای است که تلفیقی از درمانهای روانشناختی رفتاری CBT، روانکاوی، نظریه دلبستگی و رواندرمانی مبتنی بر هیجان محسوب میشود. این شیوه درمانی که توسط «جفری یانگ» روانشناس معروف آمریکایی معرفی شد جهت درمان اختلالات بیمارانی بهکار گرفته میشود که درگیر مسائل روانشناخی مزمن هستند و نسبت به درمان مقاومت میکنند. این رویکرد بهعنوان نوعی درمان جهت شناسایی و تغییر تفکر، احساسات و الگوهای رفتاری غیر مفید و ناکارآمد کمک فراوانی میکند.
فهرست مطالب
معرفی رویکرد طرحواره درمانی
«ویلیام فاکنر» نویسنده معروف آمریکایی در یکی از رمانهای خود به جمله «گذشته هرگز نمرده، گذشته حتی نگذشته است» اشاره نموده است. این جمله کوتاه اما پرمفهوم نشان میدهد آنچه در گذشته هرکدام از ما اتفاق افتاده است در شرایط کنونی و زندگی آینده ما تأثیر میگذارد. بسیاری از محققان و پژوهشگران حوزه روانشناسی نیز معتقدند اتفاقات و رخدادهایی که در گذشته برای هر انسانی پیش میآید بر نوع شکلگیری اختلالات و حتی روابط اجتماعی او مؤثر است. بنابراین روانشناسان میکوشند تا با استفاده از رویکرد طرحواره درمانی که باتوجه به رویکردهای شناختی رفتاری و روانکاوی شکل گرفته است به حل مسائلی بپردازند که ریشه در گذشته مراجعین دارد.
در این شیوه درمانی روانشناس جهت درمان اختلالات روانی به پیدا کردن نشانهها در گذشته میپردازد و سپس قدم به قدم تعارضات ایجاد شده را حل و فصل میکند با ادامه این مطلب همراه ما باشید تا در کنار شما به معرفی رویکرد طرحواره درمانی بپردازیم و آن را از منظر اساتید برجسته روانشاس دنیا بررسی نماییم.
طرحواره درمانی چیست؟ و برای کدام بیماران روش کاربردی خواهد بود؟
طرحواره درمانی یا ST، شیوه درمانی نوین و یکپاچهای است که تلفیقی از درمانهای روانشناختی رفتاری CBT، روانکاوی، نظریه دلبستگی و رواندرمانی مبتنی بر هیجان محسوب میشود. این شیوه درمانی که توسط «جفری یانگ» روانشناس معروف آمریکایی معرفی شد جهت درمان اختلالات بیمارانی بهکار گرفته میشود که درگیر مسائل روانشناخی مزمن هستند و نسبت به درمان مقاومت میکنند. این رویکرد بهعنوان نوعی درمان جهت شناسایی و تغییر تفکر، احساسات و الگوهای رفتاری غیر مفید و ناکارآمد کمک فراوانی میکند.
در روند جلسات این درمان، روانشناس ساختار شناختی درمانجو را از افراد، اشیاء، مکانهای مختلف و رویدادها شناسایی میکند و کمک میکند تا او دانش خود از جهان را سازماندهی نماید و اطلاعات جدید کسب شده را تجزیه، تحلیل و درک کند. در این شیوه درمانی درمانگر هیچگاه علائم بیماری را هدف قرار نمیدهد بلکه بر علت اصلی ایجاد اختلال متمرکز میشود. چراکه طرحوارههای ذهنی براساس تجربیات هر انسان که معمولاً در سنین کودکی شکل گرفته است، در حافظه او ذخیره میشود. در روند ST به این درمانجویان کمک میشود تا رفتار خود را بشناسند و دلایل اساسی مشکلات خود را شناسایی کنند. بهاین ترتیب درمانجویان میتوانند به مرور رفتار خود را تغییر دهند و در مواجهه با چالشها روشهای سالمتر و مؤثرتری را انتخاب کند.
این رویکرد درمانی برای بیمارانی که در زندگی دچار تلههایی از نوع تفکر، احساس، رفتار و نحوه ارتباط با دیگران شده اند، کاربردی و راهگشا است. این تلهها به مرور زمان زمینه را برای خشم، عصبانیت و درنهایت نارضایتی از زندگی را برای فرد فراهم میآورند. اغلب افرادی که در کودکی یک یا پنج نیاز اصلی آنها نادیده گرفته شده باشد دچار طرحوارههای ناسازگار اولیه میشوند و به این نوع درمان نیاز پیدا میکنند. این پنج اصل اولیه عبارتند از:
- برخورداری از دلبستگی ایمن به دیگران
- خود ابرازگری، کفایت و هویت
- آزادی در بیان نیازها و هیجانهای سالم
- پذیرش محدودیتهای سالم و خویشتنداری
- تفریح و سرگرمی
بهطورکلی میتوان گفت بیمارانی که از اختلالاتی مانند افسردگی، اضطراب، یا اختلال شخصیت رنج میبرند، توسط این رویکرد درمانی قابل درمان هستند. درمانگران توسط این رویکرد میتوانند تغییرات پایداری ایجاد کنند که درنهایت بهبود درمانجو را بهدنبال داشته باشد و سبب شوند او عملکرد بهتری در زندگی از خود نشان دهد.
چگونه طرحواره درمانی در روان مراجعین تأثیر میگذارد؟
گرفتار شدن در یک یا چند تله در کودکی، در روزهای خوب و خوش زندگی نشانهای از خود ندارد، اما یک جرقه کوچک کافی است تا همان تجربیات تلخ قبلی بروز یابند و مانند یک بمب ساعتی روشن شوند. این تجربیات به محض بیدار شدن فرد را در یک شرایط ناراحتکننده از افکار بدبینانه، احساسات دردناک و احساسات ناخوشایند بدنی فرو میبرد. حالات و روحیات یک انسان در این شرایط دقیقاً شبیه به تجربیاتی است که او در گذشته داشته است، در این شرایط درمانگر عقیده دارد که برای بیمار «ذهنیت طرحوارهای» ایجاد شده است.
برخی از این ذهنیتهای طرحوارهای سبب میشوند درمانجو احساس کند از کودکی آزرده، عصبانی یا نازپرورده بوده است؛ یا در برخی دیگر فرد خود را مانند والدی سختگیر، عصبی یا بیانصاف تصور میکند. گاهی مواقع نیز بعضی از ذهنیتها از درمانجو فردی عاقل و دانا میسازد که او را قادر میسازد تا از خود در شرایط مختلف حمایت کند. طرحواره درمانی، رویکرد درمانی قدرتمندی است که میتواند الگوهای عاطفی عمیق و ریشهدار را شناسایی کند و سپس باتوجه به راهکارهایی آنها را تغییر دهد.
در مراحل اولیه درمان، درمانجو از توانایی محدودی برای ایجاد یک رابطه سالم و زندگی رضایتبخش برخوردار است، اما با گذشت زمان و مشخص شدن بینش درخصوص طرحوارهها، بیمار میتواند باورهای منفی خود را به چالش بکشد و با ایجاد یک چهارچوب بندی جدید مسیر را برای رشد و رفاه شخصی خود هموار کند.
روش شناسی طرحواره درمانی و سبکهای متنوع آن در روانشناسی
ST مانند یک چراغ راهنما میتواند درمانجو را به سمت تغییرات مثبت و ساخت آیندهای پربار هدایت کند. در تمام راهکارها و سبکهای این شیوه درمانی، درمانگر با رمزگشایی از شبکه پیچیده و عمیق ذهن درمانجو، به او کمک میکند تا ناشناختههای ذهنی خود را توسط این رویکرد بازکند، موجودیت خود را دوباره کشف کند و مسیر را برای رشد شخصیتی و رفاه عاطفی خود فراهم آورد. در تمام این مسیر درمان سعی میشود تا درمانجو از پتانسیل ذهنی خود استفاده کند و توسط تکنیکهای تغییردهنده زندگی طرحواره درمانی تقویت نماید. بهاین ترتیب در این فرآیند درمان درمانجو میتواند مسئولیت افکار، عواطف و رفتارهای خود را برعهده گیرد و قدرت وجودی و عملکردی خود را هماهنگتر و کاملتر کند.
علاقمندان گرامی و دانشجوین ارجمند رشته روانشناسی جهت کسب اطلاعات عمیق درخصوص این رویکرد درمانی میتوانند «پکیج اصول مشاوره ویژه دانشجویان روانشناسی» را از بنیاد روانکال تهیه و مطالعه نمایند. در این مجموعه آموزش تکنیکهای درمانی، آموزشهای نحوه تحلیل درمانجویان، جلسه درمانی برای کنترل اضطراب درمانجو و جلسه درمانی با زوجین با متد طرحواره درمانی مطرح شده است. این پکیج هماکنون در وبسایت روانکال در دسترس همگان قرار دارد.
طرحواره درمانگران با استفاده از سبکها و تکنیکهای مختلفی فضایی ایمن ایجاد میکنند تا طرحوارهها و رفتارهای ناسازگار به چالش کشیده شوند و اصلاح گردند. این تکنیکها که شامل مداخلات شناختی، مداخلات تجربی، مداخلات حل مسئله و مداخلات آگاهی هیجانی میشوند یک رابطه درمانی میان درمانگر و درمانجو ایجاد میکنند و درمانجو را در مسیر درمانی هدایت مینمایند. تکنیکهای بهکار رفته در این رویکرد را در ادامه بررسی میکنیم.
رویارویی همدلانه
تشخیص رفتارهای ناسازگار و منفی از منشاء درد و اضطراب را رویارویی همدلانه گویند. این تکنیک درمانی بر رویارویی با رفتارهای منفی متمرکز است و ارتباطات عمیقی با طرحوارههای اولیه کودکی و سبکهای مقابلهای ایجاد مینماید. در این تکنیک درمانگر احساس مهربانی نزدیکی با درمانجو ایجاد میکند و بهاین ترتیب به او کمک میکند تا تأثیرات رفتار خود بر اطرافیانش را مشاهده نماید. در این تکنیک درمانگر بدون توجه به ناسازگاریهای درمانجو و با همدلی و درک، او را تشویق میکند تا نیاز به تغییر در رفتار خود را احساس کند و توسط ابزارها یا راهکارهای ارائه شده رفتار خود را تغییر دهد.
بازوالدگری حد و مرزدار
اصلیترین بخش طرحواره درمانی که مشخصکننده عناصر ناسازگار است، فرزندپروری و بازوالدگری حد و مرزدار محسوب میشود. همانطور که میدانید فرآیند فرزندپروری تکنیکها و شیوههای مختلفی دارد، اما فرزندپروری محدود شامل محبت، صلابت، خودافشایی، رویارویی، تعیین محدودیتها و مراقبت میگردد، این سبک فرزندپروری درنهایت منجر به تربیت کودک آسیبپذیر میشود. در روند ST به این سبک، درمانگر در جلسات درمان به درمانجو کمک میکند تا با حالتها یا طرحوارههای تنبیهی، مطالبهگری و و والدین مقابله کند. درحقیقت درمانگر با ایجاد احساس امنیت همراه با دلسوزی و احترام نیازهای عاطفی دوران کودکی را برآورده میسازد.
تأثیر رویکرد طرحواره درمانی در روابط زوجین
همه ما انسانها با مرحله حساس و سرنوشتساز ازدواج و تشکیل زندگی مشترک روبهرو میشویم و برای رسیدن به آرامش از هر تلاشی کوتاهی نمیکنیم. پس از ازدواج وجود چالشها، تعارضات و اختلافات زناشویی امری طبیعی و قابل انتظار است، اما درصورت تشدید این اختلافات و مشکلات، سلامت روان اعضای خانواده به خطر میافتد، پس زوجین برای جلوگیری از بروز اثرات مخرب یا طلاق باید به فکر حل مسائل خود باشند. در این بین کاهش سازگاری یکی از عمدهترین مشکلات زناشویی است که سبب ایجاد احساس عدم خوشبختی و رضایت همسران میگردد.
وجود سازگاری بین زوجین ازطریق علاقه متقابل، مراقبت از یکدیگر، وجود حس پذیرش و درک متقابل ایجاد میشود. سازگاری زوجین یک فرآیند و پروسه تکاملی است که به مرور زمان در طول زندگی مشترک ایجاد میگردد و لازمه ایجاد آن انطباق سلایق، شناخت خصوصیات شخصی، شکلگیری الگوهای ارتباطی و ایجاد قواعد رفتاری محسوب میشود. حال اگر دو طرف رابطه دچار عدم سازگاری شوند در مراحل ابتدایی از لحاظ عاطفی از یکدیگر دور میشوند و سپس رابطه زناشویی آنها رو به زوال میرود و علایق و اعتماد آنها نسبت به یکدیگر ازبین میرود. زوجین در این مرحله از زندگی مشترک باید به دنبال راهحلی باشند تا ناکامیهای ایجاد شده را کمتر کنند و راهکاری درپیش گیرند که یکدیگر را مورد آزار قرار ندهند.
تحقیقات و پژوهشها نشان داده است رویکرد طرحواره درمانی صمیمیت زناشویی را افزایش میدهد و تعارضات و مشکلات زوجین را که به دلیل طرحوارههای ناسازگار اولیه ایجاد شده است برطرف میگرداند. درمانگر توسط این رویکرد درمانی به زوجین کمک میکنند تا تجربیات گذشته را رها کنند و داستان زندگی خود را بازنویسی نمایند. بهاین ترتیب زوجین رهایی واقعی از شک و تردید را تجربه میکنند، پتانسیل وجودی خود را درک میکنند، زخمها را التیام میبخشند، در تعاملات زناشویی هماهنگی پایداری ایجاد میکنند و درنهایت زندگی موفق و شادی را در کنار یکدیگر ادامه میدهند.
انواع تکنیکهای رویکرد طرحواره درمانی
درمانگران رویکرد طرحواره درمانی اغلب از مراجعین خود میخواهند تا یک دفترچه خاطرات یا دفتری مخصوص جهت یادداشت گزارشی از تجربیات خود از فعال کردن طرحوارههای ناسازگار اولیه داشته باشند. زمانی که در طول جلسات درمان، درمانجو الگوهای فکری مرتبط با طرحوارهها را شناسایی کند، میتواند موقعیتها، احساسات و رفتارهای مرتبط را یاداشت کند. این یادداشتهای روزانه که در جلسات درمان توسط درمانگر نیز بررسی میشود در تعیین روشهای تمرین و تکنیکها برای حل نیازهای عاطفی و برطرف شدن موقعیتهای چالشبرانگیز مفید و راهگشا هستند.
همانطور که در قسمتهای قبل اشاره شد، درمانگران طرحواره درمانی با استفاده از دو سبک اصلی « رویارویی همدلانه » و « بازوالدگری حد و مرزدار » میتوانند به درمان درمانجویان بپردازند. آنچه در این قسمت اهمیت مییابد وجود برخی تکنیکهایی است که برای تعدادی از افراد و بعضی از طرحوارهها مفیدتر باشد. بنابراین درمانگر در جلسات اولیه با ارتباطی که با درماجو برقرار میکند، تکنیک درمانی مناسب او را انتخاب و درمانجو را به مسیر درمان هدایت میکند. در ادامه این بخش به ارائه و بیان تکنیکهای مورد استفاده درمانگران در رویکرد طرحواره درمانی میپردازیم.
همچنین اساتید گرانقدر و روانشناسان عزیز میتوانند جهت کسب اطلاعات بیشتر در زمینه انواع سبکهای این رویکرد درمانی «ابر پکیج الماس» را از بنیاد روانکال تهیه و مشاهده نمایند. در این پکیج علاوهبر مطالعه و بررسی تمام مباحث روانشناسی میتوانید مبحث آموزش طرحواره درمانی از دکتر یانگ و وندی را به همراه جلسات مشاوره بهصورت تصویری مشاهده و بررسی نمایید. این پکیج هماکنون در وبسایت بنیاد روانکال در دسترس همگان قرار دارد.
تکنیک احساسی
استفاده از احساسات برای رویارویی و مقابله با طرحوارهها از تکنیکهای احساسی و عاطفی محسوب میشوند. درمانگر با استفاده از این تکنیک به درمانجو کمک میکند تا احساسات خود را بهصورت کامل تجربه کند و در ایمنی درمان آنها را بیان کند. تکنیکهای احساسی مورد استفاده درمانگران در این بخش شامل « تصویرسازی هدایت شده» و « ایفای نقش» است.
تکنیک میان فردی
درمانگران حوزه طرحواره درمانی توسط این تکنیک به درمانجو کمک میکنند تا به بررسی روابط خود بپردازد و راههایی را که طرحواره بر آنها اثر میگذارد را شناسایی نماید. مشاهده شناسایی طرحوارهها و پاسخها در روند درمان به درمانجو کمک میکند تا الگوهای مشابهی را در زندگی خود پیدا کند. در این تکنیک ممکن است درمانگر از مراجع بخواهد یک دوست یا شریک با خود به جلسات مشاوره بیاورد.
تکنیک شناختی
در این تکنیک درمانگر الگوهای فکری اشتباه و مضر ناشی از طرحوارهها را شناسایی و به چالش میکشد. در روند این تکنیک درمانگر با استفاده از ابزاری مانند فلش کارت یا بهکار بردن مکالمات ساختاری درمانجو را هدایت میکند تا هم به نفع و هم علیه یک طرحواره صحبت کند. بهاین ترتیب درمانجو با همکاری درمانگر میتواند تجربیات زندگی خود را برای شواهدی که طرحواره را پشتیبانی میکند یا با آن در تضاد است بررسی کند.
تکنیک رفتاری
در این تکنیک درمانگر به مراجع کمک میکند تا با تغییر الگوهای رفتاری که ناشی از سبک مقابلهای است، به انتخابهای سالم و مثبت دست یابد. در این مسیر ممکن است درمانگر بر روی مهارتهایی مانند مهارت ارتباطی ازطریق ایفای نقش کار کند یا صحبت خود را حول محور مشکل و راهحل آن با درمانجو ادامه دهد. اغلب درمانگران برای پیشرفت بهتر درمانجو در جلسات درمان به آنها انجام ورزشهای ویژهای را پیشنهاد میدهند.
علل تفاوت سبکها و بهترینها در حوزه رویکرد طرحواره درمانی
رویکرد طرحواره درمانی، شیوه درمانی امید بخشی است که در زمینه سلامت روان، اختلالاتی مانند افسردگی، اختلال خوردن، اختلال شخصیت مرزی، مشکلات روابط اجتماعی و عاطفی، اعتیاد و… را برطرف و درمان مینماید. این شیوه درمانی که مدل درمانی یکپارچهای محسوب میشود تمام عناصر یا بلوکهای سازنده دیگر درمانها را کنار یکدیگر قرار میدهد. باتوجه به اینکه اختلالات روانی و مشکلات حوزه سلامت روان متنوع و البته پیچیده هستند، نحوه انتخاب و انجام شیوههای درمانی نیز توسط روانشناسان متفاوت صورت میگیرد. مهمترین مسئله در جلسات درمانی این رویکرد ارتباطی است که درمانجو با درمانگر و سبک درمانی خود برقرار میکند.
بنابراین تمام درمانگران حوزه سلامت روان در جلسه ابتدایی درمان باتوجه به روحات درمانجو، نوع مشکلات وی و نحوه برقراری ارتباط او سبک مناسب این رویکرد درمانی را انتخاب میکنند. درنتیجه نمیتوان گفت کدام سبک بهترین در این حوزه محسوب میشود، چراکه بهترین سبک درمان سبکی محسوب میشود که درمانجو با آن ارتباط برقرار کند و فرآیند درمانی خود را با موفقیت طی نماید.
بهطورکلی سبک انتخابی درمان هرچه باشد، سه مرحله اصلی دارد که باتوجه به آن پروسه درمان شروع و ادامه پیدا میکند. این سه مرحله عبارتند از:
- انجام مصاحبه و تنظیم پرسشنامه جهت شناسایی طرحوارههای ناسالم و روشهای مقابلهای
- بررسی و شناسایی تأثیر الگوهای ناسالم و منفی در زندگی روزمره
- کمک به جایگزین نمودن افکار، رفتارها و روشهای مقابلهای ناسازگار با روشها و افکار سالم و مثبت
علاقمندان، دانشجویان و درمانگران محترم جهت آشنایی بیشتر با متد طرحواره درمانی و تکنیکهای آن میتوانند «پکیج آموزش علمی ۱۰ متد درمان از ۲۰ درمانگر برتر دنیا» را از بنیاد روانکال تهیه نمایند. در این پکیج بهصورت کامل و جامع به آموزش تکنیکهای درمانی مربوط به ST اشاره شده است.
روشهای تشخیص در رویکرد طرحواره درمانی
درمانگران حوزه طرحواره درمانی با انجام تستهایی مشخص و بهکار بردن روشهایی خاص به تشخیص و شناسایی طرحوارههای ناسالم دست مییابند و سپس باتوجه به روحیات درمانجو و نوع مشکلات و تعارضات وی سبک مناسب درمان را انتخاب میکنند. در ادامه به بررسی انواع روشها و تستهایی که براساس آن درمانگران طرحوارههای ناسالم و منفی را کشف میکنند میپردازیم.
- انجام مصاحبه طرحوارهای Schema Interview: در طول مصاحبه، درمانگر سؤالات متنوعی مطرح مینماید تا اطلاعات کاملی از تجربیات کودکی، الگوهای رفتاری، احساسات ناسالم و باورهای درمانجو کسب کند.
- ارائه پرسشنامه طرحواره Schema Questionnair: پرسشنامههای ارائه شده در جلسات درمانی بهصورت خودگردان طراحی شدهاند و به درمانجو این اجازه را میدهند تا الگوهای ناسالم خود را شناسایی کند. پرسشنامه طرحوارههای طفلی (Young Schema Questionnaire Of Children) ازجمله این پرشسنامهها است که برای کودکان و نوجوانان طراحی شده است.
- انجام تمرینهای تخیلی Imagery Exercises: این تمرینها توسط درمانگر براساس تخیل و خیالپردازی طراحی میگردد و درمانجو موظف است دستورات درمانگر خود را دنبال کند و به تصویرسازی ذهنی بپردازد. انجام این تمارین به بیمار کمک میکند تا باورها و الگوهای منفی و ناسالم خود را درک کند و سپس تغییر دهد.
- انجام تمرینهای شناختی _ رفتاری Cognitive-Behavioral Techniques: درمانگر با استفاده از این تمرین میتواند باورهای ناسالم را شناسایی نماید و آنها را تغییر دهد. همچنین در این فرآیند انجام تمرینات معکوسسازی، پرورش خودآگاهی و مهارتهای حل مشکل نیز برای حل مشکلات درمانجو بهکار گرفته میشود.
- ارائه تمرینهای حسی _ حرکتی Somatic-Movement Techniqes: در این پروسه تمرینی، درمانگر با تلفیق تمرینات جسمانی، حرکتی و تمرکز حسی به شناسایی الگوهای ناسالم و درمان درمانجو میپردازد. هدف از انجام این تمرین کاهش احساسات منفی و بالا بردن آگاهی از تجربیات جسمانی بهشمار میآید.
- انجام تمرینهای رواندرمانی Psychodramatic Techniques: هدف از انجام این تمرین این است که درمانگر به درمانجو کمک کند تا نقشهای مختلفی را بازی کند که در آنها باورها و الگوهای ناسالم خود را ادامه دهد. این تمرینها که معمولاً بهصورت گروه درمانی یا تئاتر درمانی انجام میشود، کمک میکند تا درمانجو روابط خود با دیگران را بهبود بخشد و الگوهای ناسالم خود را تغییر دهد.
تأثیرگذارترین شیوه رویکرد طرحواره درمانی کدام است ؟
به عقیده برخی از روانشناسان حوزه سلامت روان، طرحواره درمانی به سبک گروه درمانی بهعنوان تأثیرگذارترین شیوه این رویکرد شناخته شده است. چراکه این تکنیک به درمانجویان کمک میکند تا بهصورت مستقیم بر طرحوارههای کلیدی مانند رها شدن، محرومیت عاطفی، نقص، بیاعتمادی و انزوای اجتماعی تأثیر بگذارد و آنها را التیام بخشد. این شیوه درمانی به درمانجویان کمک میکند تا ثبات خود، روابط بین فردی، عملکرد اجتماعی، شغلی و خانوادگی خود را بهبود بخشند و بر کیفیت زندگی خود بیافزایند. این پروسه درمانی که طولانی مدت است برای درمان بیمارانی که به اختلالات شخصیت مرزی، اعتیاد و افسردگی دچار هستند بسیار مفید و راهگشا شناخته شده است.
روند GST بهاین ترتیب انجام میشود که درمانگر با استفاده از تکنیکهای شناختی رفتاری و تمرکز بر احساست، طرحوارههای ریشهدار و الگوهای زندگی بیماران را تغییر میدهد. همچنین این روند درمانی بر روابط با درمانگر، تجارت آسیبزای دوران کودکی و زندگی روزمره درمانجویان تمرکز میکند. در جلسه ابتدایی درمان گروهی درمانگر با ایجاد امنیت و ارتباط در گروه، جمع درمانجویان را به یک خانواده گرم، همراه و همدل تبدیل میکند. سپس درمانگر اهداف جلسات درمان را مشخص و برای رسیدن به آنها برنامهریزی مینماید و روند درمان را مرحله به مرحله و هماهنگ پیش میبرد. در تمام جلسات درمان، درمانگر بهصورت چرخشی بر تمام حالات مراجعین متمرکز میشود و بهاین ترتیب ابزار مفید و مهمی جهت تنظیم احساسات فراهم مینماید.
تفسیر رویکرد طرحواره درمانی از منظر جفری یانگ
جفری یانگ که بهعنوان بنیانگذار این شیوه رواندرمانی تلفیقی شناخته شده است، خود از دانشآموختگان مکتب درمان شناختی رفتاری بود. او که در جلسات درمانی، عدم کارآمدی شیوه شناختی رفتاری را درخصوص برخی از مراجعین خود دریافته بود، با استفاده از تکنیکها و مفاهیم سایر مکاتب رواندرمانی مانند روانکاوی، نظریه دلبستگی بالبی، نظریه تحلیل رفتار متقابل، گشتالت درمانی و نظریه روابط اشیاء شیوه نویی از درمان شناختی رفتاری را با عنوان طرحواره درمانی بنیان نهاد. جفری یانگ معتقد بود این رویکرد سیستمی یکپارچه دارد و در درمان اختلالات از تمام تکنیکها و رویکردهای دیگر بهره میبرد. دکتر یانگ باتوجه به این عقیده در درمان اختلالات براساس رویکرد طرحواره، تکنیکهای متفاوتی را بهکار میبرد که در ادامه آنها را بررسی میکنیم.
اساتید گرامی و روانشناسان ارجمند «پکیج طرحواره درمانی اثر دکتر یانگ و وندی» را میتوانند از بنیاد روانکال تهیه و بررسی نمایند. در این پکیج اجرای تکنیکهای کنترل اضطراب درمانجویان و تکنیکهای ویژه زوجین در جلسات درمانی دکتر جفری یانگ بهصورت مفصل شرح داده شده است.
- دکتر یانگ در فرآیند درمان و در قسمت شناختی از تکنیکهای رویکر شناختی رفتاری CBT و ACT استفاده میکرد.
- در مراحل تجربی از تکنیکهای گشتالت، روان تحلیلگری و هیپنوتراپی بهکار میبرد.
- در بخش الگو شکنی رفتاری از تمام مهارتها و آموزهها درمانجو بهره میگرفت و با کمک ماتریکس اکت الگوهای رفتاری ناکارآمد را برای او مشخص مینمود و با بهکار گیری الگوی تکنیکهای واقعیت درمانی درمانجو را به سمت زندگی شیرینتر و مؤثرتر هدایت میکرد.
- دکتر یانگ با کمک تکنیک بازوالدگری حد و مرزدار در جلسات درمان صمیمیت، پذیرش غیر مشروط و خلوص مکتب راجرز را به درمانجو آموزش میداد.
- دکتر یانگ باتوجه به نظریه طرحواره برای مراجعینی که در انتخاب رشته، شغل، همسر، انتخاب محل زندگی یا فرزندپروری دچار چالش شدهاند راهکارهای عملی ارائه میداد.
- دکتر یانگ نظریه تحلیل رفتار متقابل دکتر اریک برن را پرورش و توسعه داد و مراجعین را با ذهنیتهای مقابلهای ناسازگار آشنا نمود.
- در طول جلسات درمان دکتر یانگ تلاش میکند تا مراجع بسیاری از ترسها و نگرانیهای خود را که واقعیت خارجی ندارند و باتوجه به تجارب کودکی در ذهن او ایجاد شدهاند دور بریزد و رفتار سالم را جایگزین کند.
- دکتر یانگ با کمک این رویکرد دلبستگی سالم را از وابستگی مخرب تشخیص میدهد و در بعد عاطفی گرهگشای مشکلات درمانجویان میگردد.
- نطریه طرحواره دکتر یانگ به مراجعین کمک میکند تا شناختهای آلوده به هیجان را پاک و درمانجو به خودشناسی سالمتر و خالصتری برسد.
تفسیر رویکرد طرحواره درمانی از منظر دکتر وندی
دکتر «وندی بهاری» بهعنوان بنیانگذار و رئیس سابق انجمن بینالمللی طرحواره درمانی در حدود ۲۰ سال است که در درمان برخی از درمانجویان از این رویکرد بهرهبرده است و آن را به شاگردان خود نیز تدریس نموده است.
این روانشناس برجسته عقیده دارد این شیوه درمانی مبتنی شواهد است و در جلسات درمانی خود طرحوارههای ناسازگار اولیه را تعریف میکند و سپس به بررسی عوامل ایجاد و رشد طرحوارهها توجه مینماید. در جلسات درمانی این درمانگر تمام طرحوارههای ناسازگار اولیه ارزیابی میگردد و تمایزات آنها باتوجه به شخصیت درمانجو مورد مطالعه قرار میگیرد.
دکتر وندی در جلسات درمان خود دریافت مراجعان وی مسائلی را درخصوص خود باور دارند و افکار ناخودآگاهی دارند که سبب میشود آنها تصور کنند ناکافی هستند و هیچ جذابیتی ندارند. همچنین دکتر وندی در جلسات خود دانست بسیاری از مراجعین بهصورت کامل خود را بیارزش نمیدانند و درعین حال در بعضی امور احساس ارزشمندی میکنند و احساس میکنند در برخی جنبهها دوستداشتنی هستند. این درمانگر برجسته در روند درمانی خود با نگاه به رفتارها و تفکرات منفی درمانجویان و بررسی پیشینه کودکی آنها دریافت برخی رفتارها در برخی درمانجویان بسیار سفت و سخت وجود دارند و برای ازبین بردن آنها و تغییر حالات منفی به حالات مثبت باید در یک چهارچوب بسیار غنی نیازهای برآورده نشده، روابط گسسته و تجارب اولیه بررسی و درک شوند.
بهاین ترتیب تمام مشکلات عاطفی طولانی مدت افراد با کمک این رویکرد درمان و برطرف میگردد. دکتر وندی معتقد است رویکرد طرحواره درمانی برای حل مشکلات و تعارضات کودکان و نوجوانان راهکارهای عملی و مفیدی را ارائه میدهد. علاقمندان و اساتید گرامی میتوانند با تهیه و مطالعه «پکیج طرحواره درمانی اثر دکتر یانگ و وندی» از بنیاد روانال اطلاعات بیشتری درخصوص عقاید این روانشناس برجسته و جلسات درمان او بهدست آورند.
نقش خانواده در ایجاد طرحوارههای ناسازگار اولیه
براساس پنج نیاز هیجانی ارضاء نشده، هجده طرحواره مشخص و معرفی میشوند که به آنها حوزههای طرحواره نیز گفته میشود. این طرحوارهها که شامل طرحواره رهاشدگی، طرحواره بیاعتمادی، طرحواره محرومیت عاطفی، طرحواره نقص و شرم، طرحواره انزوای اجتماعی، طرحواره وابستگی، طرحواره آسیبپذیری، طرحواره شکست، طرحواره استحقاق و… میشود در درون خانواده و از زمان کودکی شکل میگیرد و در کودک نهادینه میگردد. این طرحوارهها سبب میشوند الگوهای عمیق و فراگیری از همان دوران کودکی در فرد شکل گیرد و عملکرد فرد را در دروان جوانی و بزرگسالی ناکارآمد و ناسازگار نماید. افرادی که به این دلایل دچار اختلالات شخصیتی و رفتارهای نامتعادل میگردند در خانوادههایی بیثبات، بدرفتار و سرد رشد پیدا نمودهاند.
این بیماران کودکی تکاندهندهای را درون خانواده خود تجربه میکنند و در بزرگسالی اغلب رفتارهای نسنجیده و شتابزدهای را از خود نشان میدهند. بنابراین میتوان گفت خانواده بهعنوان اصلیترین مرکز تربیت فرد نقش پررنگی در ایجاد طرحوارههای منفی دارد.
راهحلهای حمایتکننده برای بیماران معمولاً در سبک طرحواره درمانی شامل چه مواردی است؟
اغلب درمانگران هدف از بهکار بردن رویکرد طرحواره درمانی در جلسات درمانی را ایجاد هدایت ذهنی در افراد عنوان میکنند. چراکه این شیوه درمانی کمک میکند تا ذهنیت افراد سالم به تحقق ارضای ۵ نیاز هیجانی اصلی در بزرگسالی بیانجامد. این شیوه درمانی ذهنیتهای ناسازگار را شناسایی و آنها را غیرفعال مینماید تا فرد بتواند به پذیرش، شکیبایی، لذتبردن و واقعبینی دست یابد. این دستاورد تنها درصورت تلاش و کوشش درمانجو با هدات درمانگر ایجاد میشود. ۵ نیاز هیجانی که در پایان دورههای طرحواره درمانی برای درمانجو محقق میشود عبارتند از:
- دلبستگی ایمن با دیگران (پذیرش دیگران)
- خود مختاری، کفایت و هویت (پذیرش خود)
- بیان آزاد نیازها و هیجانات سالم و مهم (ن
- پذیرش محدودیتهای واقعبینانه
- تفریح و خودانگیختگی
دررویکرد طرحواره درمانی چه کمکهای درمانی عمیقی به مراجعین خواهد شد؟
در جلسات طرحواره درمانی زمانی که طرحوارهها توسط درمانگر فعال میشوند احساسات، علایق و عملکردهای دوران کودکی مجدداً شکل میگیرند و سبب میشوند درمانجو واکنشی شبیه به یک کودک پریشان از خود بروز دهد. در این زمان درمانگر مشکلات بین فردی بزرگسالی را که حاصل از طرحوارههای ناسازگار در دوران کودکی تثبیت شده را شناسایی میکند. درحقیقت در تمام جلسات درمان، روانشناس خود را بهعنوان والدین درمانجو در مقابل او قرار میدهد تا بیمار بتواند براساس این نظامبندی به خود جرأت دهد و روابط بهتری را برقرار نماید. بهترین و عمیقترین کمکی که در درمانگر در جلسات درمانی به درمانجو میکند کمک به شناسایی طرحوارههای ناسازگار و غلبه بر آنها محسوب میشود.
همچنین در ادامه درمانگر ازطریق تکنیک بازوالدگری حد و مرزدار به درمانجو یاد میدهد تا با افراد مهم زندگیاش رابطه مثبت و سازندهای برقرار نماید. بهاین ترتیب بیمارانی که روند درمان خود را با موفقیت طی کنند میتوانند نگرش واقعبینانهای نسبت به ثبات روابط بین فردی پیدا کنند و به اطرافیان خود اعتماد کنند. درنتیجه اگر نزدیکان بیمار اگر برای چند روز او را ترک کنند نگرانی معقول و منطقی به او دست نمیدهد. درنهایت در پایان جلسات درمانی، درمانجو با احساس صمیمیت بیشتر در روابط خود مجبور نیست تا رفتارهای کنترل گرایانه، دست انداختن یا وابستگی شدید از خود نشان دهد. این افراد اگر مجبور به تنهایی شوند میتوانند مدت زیادی را بدون اضطراب و افسردگی با تنهایی خود کنار آیند.
خلاصه و جمع بندی
همه ما در زندگی روزمره خود گاهی احساس میکنیم در یک چرخه تکراری اسیر شدهایم و راه فراری نداریم، در این شرایط مدام دچار باورهای منفی میشویم و احساسات متناقضی را تجربه میکنیم. بهترین راهحل برای خروج از این وضعیت مراجعه به درمانگر و بهکاربردن راهکارها و تکنیکهای رویکرد طرحواره درمانی محسوب میشوند. چراکه این روند درمانی نوین با پرداختن به علل ریشهای مشکلات، حالات و مبارزات عاطفی ما کمک میکند تا بتوانیم ابزارها و راههایی برای تغییر پیدا کنیم. این فرآیند درمانی که بهعنوان نوعی درمان یکپارچه شناخته شده است بهاین ترتیب است که درمانگر و بیمار را درگیر درک الگوهای فعال تفکر، منشأ پیدایش آنها و نیازهای عاطفی درمانجو میکند و سپس به تغییر الگوهای منفی میپردازد.
درمانگران این رویکرد با استفاده از تکنیکهای اشاره شده در این مبحث مانند رویارویی همدلانه و بازوالدگری حد و مرزدار میتوانند درمانجویان را به سوی یک زندگی رضایتبخش هدایت کنند. علاقمندان گرامی، اساتید محترم و روانشناسان عزیز جهت کسب اطلاعات بیشتر درخصوص این رویکرد درمانی میتوانند با تهیه «ابر پکیج الماس» اطلاعات خود در این زمینه را افزایش دهند. این پکیج علاوهبر مباحث مربوط به طرحواره درمانی شامل تمام مباحث روانشناسی میشود. بنابراین عزیزان علاقمند با تهیه این مجموعه از بنیاد روانکال منبع جامع و کاملی از مباحث روانشناسی در اختیار خواهند داشت. این پکیج و دیگر پکیجهای تهیه شده توسط بنیاد روانکال هماکنون در وبسایت روانکال در دسترس همگان قرار دارد.
