تحلیل رفتار متقابل
تحلیل رفتار متقابل یا تکنیک TA ، بهعنوان یک نظریه روانشناسی رایج سبب بهبود روابط افراد با یکدیگر میشود. این سبک درمانی کمک میکند تا انسانها با درک رفتارها و الگوهای ارتباطی دشوار و ناکارآمد، آنها را برای ایجاد ارتباطی مؤثر و عمیق با خود و افراد پیرامون خود بهبو بخشند.
فهرست مطالب
تحلیل رفتار متقابل یا TA بهعنوان یکی از مورد قبولترین تئوریهای روانشناسی مدرن محسوب میشود که کاربرد گستردهای در روانشناسی بالینی، درمانی، سازمانی و شخصی دارد. این سبک مدرن درمانی که برای رشد و تغییر شخصیت افراد طراحی و برنامهریزی شده است شامل مدیریت، شخصیت، ارتباطات، روابط و رفتار انسانها میشود. این نظریه که ابتدا توسط «اریک برن» طراحی و ارائه شد، طیف گستردهای از تعاملات افراد با دیگران را پوشش میدهد، بنابراین افراد چه در کسبوکارهای مختلف باشند و چه پدر و مادر باشند یا مددکار اجتماعی، نظریههای TA، تعاملات آنان را با دیگران غنی مینماید. این رویکرد درمانی در سال ۱۹۵۰ به دلیل مفصل و طولانی بودن مباحث روانکاوی، هزینه بالای آنها و کمبود یک معنای خاص برای بالا بردن درک مفاهیم روانکاوی برای هر انسان توسط «اریک برن» ارائه گردید.
این سبک درمانی امروزه با تکیه بر خودکاوی و خود درمانی بدون درنظر گرفتن اصطلاحات پیچیده به انسان در شناخت وضعیت فعلی خود کمک میکند و راه و روش تغییر بهتر را بیان میکند. در این مطلب قصد داریم به بررسی ابعاد مختلف این نوع رویکرد درمانی بپردازیم، پس تا پایان همراه ما باشید.
تحلیل رفتار متقابل چیست؟ این شیوه برای کدام درمانگران روش کاربردی خواهد بود؟
رویکرد درمان TA بر این فرضیه استوار است که هر انسان دارای سه حالت «والد، بالغ و کودک» است که برای تحلیل رفتار متقابل و نحوه ایجاد ارتباط او با دیگران بههمراه مفاهیم دیگر مورد استفاده قرار میگیرد. این رویکرد درمانی به افراد کمک میکند تا حالات مختلف و نحوه عملکرد خود را بشناسند و درک نمایند. این سبک سبب میشود انسان بتواند مهارتهای بین فردی خود را توسعه دهد و رفتار و سبک ارتباطی خود با دیگران را بهبود بخشد. بنابراین افراد میتوانند با رویکرد TA ، نحوه برخورد با تعارضات و برقراری ارتباط با دیگران در اجتماع یا محیط کاری را بیاموزند.
این فرضیه به دلیل کاربرد راحتی که دارد در حل مشکلات و تعارضات رفتاری و احساسی مورد قبول اغلب روانشناسان و درمانگران قرار گرفته است و در زمینههای مختلفی کاربرد دارد. بهطورکلی الگوی شخصیتی به همه انسانها کمک میکند تا به درک عملکرد افراد پیرامون خود دست یابند و نوع رفتار آنان را در موقعیتهای مختلف شناسایی نمایند. بهطورکلی تکنیک TA، برای یافتن و کشف طیف وسیعی از مشکلات استفاده میگردد مانند مسائل مربوط به رابطه، افسردگی، عزت نفس پایین، اختلالات اضطرابی، اختلال وحشت، اختلال شخصیت مرزی، مسائل خانوادگی و والدین، مشکلات محیط کار و ترس از صمیمیت.
چگونه تحلیل رفتار متقابل در روان مراجعین تأثیر میگذارد؟
در طول روند جلسات تحلیل رفتار متقابل، درمانگر با تمرکز کامل بر رفتار حل مسئله، تلاش میکند تا ابزارهای روزمره را برای یافتن راهحل خلاقانه و مناسب گسترش دهد. روانشناسان متخصص معتقد هستند با کمک TA، انسانها شخصیتشان را در قالب رفتارهایشان آشکار میکنند. این متخصصین معتقدند انسان همواره رفتاری را از خود نشان میدهد که در گذشته از همان جنبه مورد آسیب قرار گرفته است، بنابراین رفتار انسان حاصل سرگذشت او است. در فرآیند درمان TA درمانگر با تکیه بر رویکرد خود درمانی، بدون درنظر گرفتن اصطلاحات و مفاهیم پیچیده به مراجع کمک میکند تا به درک اینکه چگونه در وضعیت فعلی قرار دارد برسد و چگونه میتواند آن را تغییر دهد و به شرایط بهتری دست یابد.
انسانها در زندگی روزمره خود نهتنها با گفتار و کلمات با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند بلکه ازطریق رفتارها و عملکردشان نیز با یکدیگر در حال ارتباط هستند. این رفتارهای غیر کلامی شامل سکوت، نگاه کردن، شرم، خجالت، مهربانی، خشم، تواضع، اضطراب، پرحرفی و احساسهای خوب و بد دیگر میشود. در جلسات TA درمانگر به مراجع آموزش میدهد که چگونه خود و دیگران را بشناسد، ماهیت یا انگیزه رفتارهای خود و دیگران را درک کند و درنهایت چگونه رفتار خود را اصلاح نماید که عکسالعملهای صحیحتر و بهتری از خود نشان دهد.
روش شناسی تحلیل رفتار متقابل و سبکهای متنوع آن در روانشناسی
به عقیده اریک برن هدف درمانگران در فرآیند تحلیل رفتار متقابل بهدست آوردن استقلال مراجع و بازیابی ظرفیت حیاتی انسانی، خودانگیختکی، آگاهی و صمیمیت بهشمار میآید. باتوجه به اینکه موانع و بازدارندههای عصبی را نمیتوان به یکباره و با اندرز و نصیحت یا پند ازبین برد، درمانگر باید با تمرین و تکرار به مراجع کمک کند تا این موانع را برطرف نماید. در روند تکنیک TA، درمانگر به مراجع کمک میکند تا خود را بهتر بشناسد و ظرفیتهای خود را ازطریق توسعه بخش بالغ بهبود بخشد.
در جلسات اولیه، درمانگر و مراجع اهدافی را که قصد رسیدن به آنها را دارند بیان مینمایند و تمام مسئولیت اتفاقهایی که قرار است تا پایان دوره درمان بیافتد به مراجع واگذار میشود. بهاین ترتیب فرد خود را در حالت شخصیت بالغ قرار میدهد تا بتواند احساسات، رفتارهای محدودکننده و تفکرات خود را شناسایی کند. اگر بین درمانگر و بیمار تعامل مثبتی وجود داشته باشد و مراجع به دنبال درمان باشد زمینههای پیشرفت ارتباط مؤثر بین این دو شکل میگیرد. همچنین اغلب درمانگران در این مسیر درمانی علاوهبر استتفاده از تکنیکهای TA از ابزارهایی مانند روانشناسی پویا، علوم رفتاری و ارتباط درمانی نیز استفاده میکنند.
در «پکیج اصول مشاوره ویژه دانشجویان روانشناسی» (از روانشناسان برجسته) بهصورت کامل و جامع به آموزش درمان تحلیل رفتار متقابل پرداخته شده است. دانشجویان علاقمند به این حوزه در علم روانشناسی با مراجعه به وبسایت روانکال کالج میتوانند این پکیج را تهیه و استفاده نمایند. بعد از درگذشت اریک برن از رویکرد TA سه رویکرد منشعب و شروع به فعالیت کردند. این سه رویکرد در قالب سه مکتب آشکار و ظاهر شده است که در ادامه به تفصیل به آنها میپردازیم.
مکتب کلاسیک
نزدیکترین رویکرد به سبک تحلیل رفتار متقابل، رویکرد یا مکتب کلاسیک است که از نظریهها و تئوریهای اریک برن نیز استفاده میکند. این شیوه درمانی با تقویت جنبه بالغ مراجع، به درمان میپردازد. در روند درمان به این سبک، درمانگر تلاش میکند تا احساس، تفکر و رفتار مراجع را به زبان حال آورد و جنبه بالغ وجودی مراجع را به رشد و تعالی برساند. بنابراین درمانگران با برقرار نمودن یک رابطه بالغ این فرایند درمانی را اداره میکنند.
مکتب بازسازی تصمیمگیری
در این رویکر درمانی، درمانگر تلاش میکند تا تصمیمات دوران کودکی مراجع را در او بازسازی کند. روند درمان در جلسات با سبک بازسازی تصمیمگیری براساس شیوهها و فنون گشتالت درمانی انجام میشود و از مراجع خواسته میشود تا از دوران کودکی خود بیشتر تعریف کند.
مکتب نیروگذاری روانی
این مکتب با تأکید بر نقش والد بالغ در مقابل مکتب بازسازی تصمیمگیری قرار دارد و عقیده دارد حالت کودکی به اندازه حالت بالغ در تغییر یک فرد مؤثر است. در روند درمانی به سبک نیروگذاری روانی درمانگر نقش یک والد مهربان و حمایتکننده را برعهده میگیرد و مانند او عمل میکند.
تأثیر شیوه تحلیل رفتار متقابل در روابط زوجین
خانواده بهعنوان اصلیترین نهاد اجتماعی بهترین محیط برای اتحاد زن و مرد بهحساب میآید. حفظ سلامت و کیان خانواده تنها درصورت ایجاد همدلی و و مسئولیتپذیری بین اعضای آن امکانپذیر میشود. درمان تحلیل رفتار متقابل در زندگی زناشویی کمک میکند تا روابط بین فردی در زوجین ارتقاء یابد و کیفیت زندگی مشترک افزایش پیدا کند. در این پروسه درمانی ساختار روانشناختی زن و مرد مشخص میشود و به زوجین کمک میشود تا باتوجه به رفتار طرف رابطه نحوه عملکرد و نوع شخصیت او را بشناسند. در جلسات TA درمانگر به زوجین کمک میکند تا با کسب آگاهی بیشتر نسبت به رفتار و شخصیت یکدیگر، به همدلی بیشتری دست یابند. همچنین در این فرایند درمانی درمانگر با شناساندن شخصیتهای والد، بالغ و کودک عملکرد هرکدام از طرفین رابطه را بهبود میبخشند.
بهطورکلی آموزش TA به زوجین سبب بالارفتن میزان همدلی آنها نسبت به یکدیگر و افزایش مسئولیتپذیری هرکدام از آنها میشود. همدلی و مسئولیتپذیری دو رکن اصلی برای بهتر شدن و مستحکم ماندن زندگی مشترک محسوب میشود. علاقمندان و اساتید محترم و روانشناسان عزیز برای مطالعه بیشتر درخصوص اختلاف زوجین و شیوههای مختلف بهبود روابط آنها میتوانند از «پکیج کامل ویژه مشاورین زوجین»، «پکیج زوج درمانی مبتنی بر رفتار درمانی» و «پکیج آموزش علمی ۱۰ متد درمان از ۲۰ درمانگر برتر» که توسط بنیاد روانکال تنظیم شده است را تهیه و مطالعه نمایند. این پکیجها اطلاعات جامع و کاملی از نوع تعارضات زناشویی و نحوه مقابله و حل آنها مورد بررسی قرار گرفته است.
انواع روابط در تحلیل رفتار متقابل
تحلیل رفتار متقابل بهعنوان یک نظریه روانشناسی رایج سبب بهبود روابط افراد با یکدیگر میشود. این سبک درمانی کمک میکند تا انسانها با درک رفتارها و الگوهای ارتباطی دشوار و ناکارآمد، آنها را برای ایجاد ارتباطی مؤثر و عمیق با خود و افراد پیرامون خود بهبو بخشند. همه ما انسانها در زندگی روزمره خود دارای نوعی ارتباط متقابل بهصورت ارسال پیام و دریافت پاسخ هستیم. بنابراین نظریه تحلیل رفتار متقابل میتواند تأثیر شگفتانگیزی بر زندگی همه ما داشته باشد پس در ادامه به بیان انواع روابط در TA میپردازیم تا کاربرد بیشتر آن را درک نماییم. همچنین اساتید گرانقدر و روانشناسان محترم جهت مطالعه و کسب اطلاعات بیشتر میتوانند با تهیه «پکیج الماس» از وبسایت روانکال کالج مطالب مفید و کاربردی را دریافت نمایند. این پکیج شامل تمام مباحث آموزش روانشناسی و شامل مبحث آشنایی تحلیل رفتار متقابل از دکتر گلدینگ(تصویری) با جلسه مصاحبه رل پلی است که بسیار کاربردی و منحصربهفرد محسوب میشود.
ارتباط متقابل موازی یا مکمل
ارتباط موازی در TA، رابطهای است که از همان حالت شخصیتی که پیام ارسال شده است، پاسخ دریافت میشود. بهاین ترتیب از همان حالتی که مورد نظر فرستنده پیام است، پاسخ مناسبی دریافت میشود. ارتباط موازی بهعنوان یک رابطه مسالمتآمیز شناخته شده است که میتواند سالها ادامه پیدا کند. در این رابطه پاسخها در راستای پیام یا محرک قرار دارند و دارای واکنشهای قابل پیشبینی هستند، به این معنی که واکنشها با آنچه طرف مقابل انتظار دارد هماهنگ است و نیاز دو طرف در این گونه روابط کاملاً برطرف میگردد.
درست است که رابطه متقابل موازی مفید و سازنده است، اما به دلیل قابل پیشبینی بودن واکنشها، رشد دهنده و پویا نیست و اغلب در حالت ایستا باقی میماند. ارتباط متقابل موازی براساس حالات شخصیتی والد، بالغ و کودک که پیام و پاسخ را ارسال میکنند به انواع زیر تقسیمبندی میشوند:
- ارتباط متقابل موازی والد با والد: بهاین ترتیب افراد بدون استفاده از اطلاعات واقعی، با آن چه در وجود آنها بهصورت ضبط والد قرار دارد با دیگران ارتباط برقرار میکنند.
- ارتباط متقابل بالغ با بالغ: در این نوع برقراری رابطه هر فرد از جنبه بالغ خود با بالغ دیگری ارتباط برقرار میکند.
- ارتباط متقابل کودک با کودک: درصورتی که افراد باتوجه به احساسات و هیجاناتشان با یکدیگر رابطه برقرار کنند، یعنی هر فرد از جنبه کودک خود با کودک دیگری در رابطه است.
- ارتباط متقابل کودک با والد یا والد با کودک: این ارتباط زمانی میسر میشود که پیام حاوی قاطعیت با حمایت و پذیرش از سمت مقابل باشد.
ارتباط متقابل متقاطع یا شکسته
ارتباط متقاطع زمانی صورت میگیرد که طرف مقابل از حالت شخصیتی که مورد انتظار پیام دهنده است پاسخ ندهد و از حالت شخصیتی دیگری پاسخگو باشد. بهاین ترتیب پاسخ گیرنده پاسخ غیرمنتظرهای از گیرنده پیام دریافت میکند که مورد انتظار او نبوده است. در این صورت رابطه ایجاد شده قابلیت تداوم ندارد چراکه رابطه دچار اختلال و احساسات ناخوشایند شده است. اگر در این شرایط طرفین رابطه بخواهند ارتباط خود را حفظ کنند، هر دو یا یکی از آنها باید حالت شخصیتی خود را تغییر دهد تا ارتباط موازی پدیدار گردد. رابطه متقاطع اغلب در تضاد ارزشها و نیازهای فرد قرار دارد و زمانی اتفاق میافتد که فردی قصد برقراری رابطه موازی را داشته باشد اما طرف مقابل رابطه متقاطع برقرار میکند.
ارتباط متقابل زاویهدار
یکی از انواع ارتباط متقابل متقاطع، ارتباط متقابل زاویهدار است که اغلب برای خروج از رابطه متقابل متقاطع استفاده میشود که ممکن است طعنهآمیز یا دوستانه باشد.
ارتباط متقابل غیرمستقیم
در روابطی که هدف برقراری ارتباط با شخص سوم باشد ممکن است فردی بهصورت غیرمستقیم به فرد مقابل خود پیامی ارسال میکند با هدف تحت تأثیر قرار دادن نفر سوم. در این نوع رابطه ممکن است نفر سوم پیام را دریافت نماید یا موفق به دریافت آن نشود.
وضعیتهای زندگی از منظر اریک برن
اریک برن معتقد بود در ذهن یک کودک خردسال در ابتدای زندگی اعتقادات استوار و پایداری درخصوص خود و اطرافیانش ایجاد میشود. بهاین ترتیب در طول پنج سال اولیه زندگی، تصمیمات او درباره خود، دنیای پیرامونش و نحوه برقراری روابط با دیگران در او شکل میگیرد. این تصمیمات در نوع شکلگیری زندگی آینده کودک نقش تعیینکنندهای برعهده دارد. هرچند زمانی که انسان درمورد موقعیتهای زندگی خود تصمیمگیری کرد ممکن است باتوجه به شرایط و موقعیت زندگی تصمیمات او تغییر کند یا بههم بریزد. بهطورکلی یک فرد بالغ به چهار وضعیت درمورد خود و دیگران دست مییابد که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.
وضعیت اول؛ من خوب نیستم، شما خوب هستید
در وضعیت اول که به وضعیت انزوا، گوشهگیری یا افسردگی نیز شناخته شده است، فرد در مقابل دیگران احساس ضعف میکند درنتیجه به نیازهای آنان بیشتر از نیاز خود توجه میکند و دچار افسردگی یا احساس قربانی شدن میگردد. در این شرایط فرد احساس درماندگی و در مقابل دیگران احساس کوچکی میکند و نمیتواند فعالیتهایی را که آنها به پایان میرسانند، انجام دهد.
وضعیت دوم؛ من خوب نیستم، شما خوب نیستید
این وضعیت که به وضعیت پوچی، بیهودگی و ناکامی نیز معرفی شده است در افرادی دیده میشود که نسبت به دیگران رفتاری تدافعی دارند و آنها را افراد بیاهمیتی میدانند. این بیماران به دلیل عدم پایبندی به قوانین زندگی نمیتوانند با مردم و دنیای پیرامون خود سازگاری داشته باشند. درنتیجه این افراد به دلیل عدم سازگاری با اطرافیان خود مجبور به گوشهگیری، انجام اعمال ناپخته یا حتی انجام عملکردهای جنایتکارانه میشوند. بیمارانی که در این وضعیت گرفتار هستند درصورت عدم رسیدگی و درمان ممکن است اقدام به خودکشی یا دیگرکشی نمایند.
وضعیت سوم؛ من خوب هستم، شما خوب نیستید
اگر فردی این وضعیت را در خود ایجاد کند به خود بزرگ انگاری گرفتار میشود و مسبب تمام مشکلات و گرفتاریهای خود را دیگران میداند. بهاین ترتیب آنها را سرزنش میکند، در سطح پایینتری نگهمیدارد و مرتباً از آنها انتقاد میکند. مسئلهای که در این وضعیت فرد را بیشتر به خود مشغول میکند این است که او دچار خود بزرگ بینی افراطی میگردد. در این شرایط فرد عصبانیت، تنفر و خودخواهی خود را به دیگران نسبت میدهد یا به اصطلاح آنها را سپر بلای خود میکند. این افراد که در برخورد با واقعیات زندگی ناتوان هستند و مدام گناه را به گردن دیگران میاندازند، هیچکس را خوب نمیدانند و دلیل شکستهای خود را در رفتار دیگران جستجو میکنند.
وضعیت چهارم؛ من خوب هستم، شما خوب هستید
افرادی که در این وضعیت به سر میبرند به ارزشهای زندگی بها میدهند و برای ارزشهای دیگران احترام قائل میشوند. این افراد که مردم را با هر وضعیت و هر شخصیتی خوب میدانند ویژگیهای مثبت و فراوانی مانند اراده قوی برای رسیدن به اهداف، باز بودن عقاید و افکار و اعتماد به خود یا دیگران را دارند. اریک برن عقیده دارد هر فردی در بدو تولد خوب است و در اعماق وجودش سلامتی و اطمینان به دیگران میجوشد، اما دراثر شرایط زندگی، شیوههای تربیتی و انتخاب وضعیتها تغییر میکند.
انواع روابط در تحلیل رفتار متقابل از منظر اریک برن
اریک برن بهعنوان روانشناسی معروف در سالهای اخیر عمر حرفهای خود با بیمارانی در بیمارستانهای روانی حدود سی کشور اروپایی، آفریقایی، آسیایی و جزایر متعددی در اقیانوس کبیر و اطلس ملاقات داشت و اصول «تحلیل ساختاری» را در محیطهای گوناگون نژادی و فرهنگی مورد بررسی قرار داد. سبک درمانی تحلیل رفتار متقابل اریک برن فاصله میان نیاز بیمار و وسیله درمان روانی او را پر کرد و روند درمانی آنان را بسیار مؤثر نمود. تغییر شدید و بهبودی بیماران اریک برن از همان جلسه ابتدایی درمان قابل مشاهده بود.
این روانشناس برجسته معتقد بود روابط در تحلیل رفتار متقابل شامل سه قاعده میشوند که عبارتند از:
- قاعده اول: یک رابطه متقابل تا زمانی پایدار باقی میماند که در وضعیت موازی یا مکمل قرار داشته باشد. بهاین ترتیب پیام و پاسخ بهصورت موازی از حالتهای شخصیتی ثابت منتقل میشود و درصورتی که بهصورت موازی برقرار باشد، رابطه در سطح متعادل ادامه پیدا میکند.
- قاعده دوم: در این قاعده اریک برن معتقد است زمانی که پاسخ از حالت شخصیتی متفاوت نسبت به حالت شخصیتی گیرنده پیام ارسال گردد، رابطه متقابل بهصورت متقاطع شکل میگیرد. در این وضعیت باید برای ایجاد پایداری در رابطه یکی از طرفین رابطه یا هر دو حالت شخصیتی ارسال کننده پیام یا پاسخ را اصلاح نماید، درصورتی که هر دو طرف رابطه به توافق رسیده باشند.
- قاعده سوم: براساس نظریه برن، نتیجه نهایی یک رابطه متقابل را پیام و پاسخ سطح روانشناختی مشخص مینماید نه پیام و پاسخ سطح اجتماعی. بهعنوان مثال ممکن است گفتگو در یک رابطه متقابل بسیار محترمانه باشد، اما درحقیقت ارزش معنایی و نحوه بیان عبارتها است که نتیجه رابطه را نشان میدهد.
گروه درمانی با رویکرد تحلیل رفتار متقابل از منظر اریک برن
به عقیده اغلب روانشناسان انجام جلسات درمان گروهی شیوهای مفید و مؤثر است که سبب تعامل افراد گروه با یکدیگر میشود و نوعی فرآیند درمانی خاصی ارائه میگردد. در جلسات مشاوره گروهی از نظریههای متفاوتی استفاده میگردد، که مهمترین و کاربردیترین آنها رویکرد تحلیل رفتار متقابل بهحساب میآید. بنابراین این رویکرد، سبک مناسبی در جلسات درمان گروهی محسوب میشود. اریک برن معتقد است در فرآیند درمان گروهی اطلاعات بیشتری درخصوص برنامههای شخصی هر مراجع توسط درمانگر بهدست میآید. چراکه در سبک درمان به شیوه فردی تعامل بین مراجع و درمانگر اتفاق میافتد درحالی که در رویکرد درمان گروهی افراد با تجارب بیشتری آشنا میشوند و مهارتهای بهتری را در مدت زمان کمی کسب مینمایند.
در درمان گروهی با کمک رویکرد تحلیل رفتار متقابل، به هرکدام از اعضای گروه کمک میشود تا در سطح قابلقبولی با دیگران ارتباط برقرار کند و به سطح آگاهی خود درخصوص ارتباط با دیگران بیافزایند. تعامل گروهی موقعیتهای بسیاری را برای خودشناسی فراهم میآورد. اریک برن عقیده داشت در درمان گروهی به سبک TA مراحل تغییر رفتار به ترتیب زیر انجام میگردد:
- ازبین بردن عوامل نامناسب از رفتار
- تخلیه روانی
- توصیف و روشن شدن راههای برقراری ارتباط
- جهتیابی مجدد
در فرآیند درمان گروهی تحلیل رفتار متقابل، مسائل گذشته مراجعین را به زمان حال میآورند و اعضای گروه سعی میکنند با معرفی افراد خانواده خود در حال و گذشته، این مسیر درمانی را برای خود هموار نمایند. بهاین ترتیب در فرآیند گروهی و تعامل اعضای گروه فرصتهای مناسبی برای افراد ایجاد میشود تا تصمیمات گذشته خود را مرور نمایند، بررسی کنند و تصمیمات جدید را جایگزین نمایند. در پایان جلسات درمان گروهی، اعضای گروه تجربههای جدیدی بهدست میآورند که میتوانند آنها را با خانواده، دوستان و جامعه درمیان بگذارند.
تأثیر اختلالات روانی بر روی فرد و خانواده فرد مبتلا از منظر تحلیل رفتار متقابل
باتوجه به تئوری اریک برن انسانها براساس تصمیمات، محیط زندگی و نوع روابطشان دارای چهار تیپ شخصیتی هستند که سه وضعیت از این چهار وضعیت بهعنوان اختلال روانی یا ناهنجاری رفتاری شناخته شده است. افرادی که شخصیتی شبیه به وضعیت اول دارند، افرادی منزوی و افسرده هستند، افرادی که شخصیتی شبیه به وضعیت دوم دارند، افرادی هستند که به پوچی و ناکامی گرفتار هستند و افرادی که شخصیتی شبیه به وضعیت سوم دارند، اشخاصی هستند که به اختلال خود برتربینی دچارند. بنابراین افراد خانواده، دوستان، همکاران و بهطورکلی جامعه در برقراری ارتباط با افرادی با این تیپهای شخصیتی دچار تعارض و مشکلات فراوان میشوند و کیفیت زندگی آنان در ایجاد رابطه بسیار کاهش مییابد.
باتوجه به اینکه وجود یک رابطه سالم و داشتن یک رفتار واقعی وصحیح در حفظ آرامش خانواده و روابط دوستانه یا روابط کاری تأثیر بسیار زیادی دارد، بهتر است این افراد برای جلوگیری از گسترش تعارضات هرچه سریعتر با کمک رویکرد تحلیل رفتار متقابل به درمان خو بپردازند. بهاین ترتیب میتوانند در جامعه روابط سالمتری را تجربه کنند، زندگی مشترک آرامتری داشته باشند و در آینده فرزندان ایدهآلی تربیت نمایند.
راهحلهای حمایتکننده برای افراد معمولاً در سبک تحلیل رفتار متقابل شامل چه مواردی است؟
رویکرد تحلیل رفتار متقابل کمک میکند تا افراد حالات مختلف و نحوه عملکرد خود و دیگران را بشناسند، بررسی نمایند و بهبود بخشند. افرادی که به منظور درمان با این شیوه به درمانگر مراجعه میکنند میتوانند مهارت برخورد و ارتباط با دیگران را بیاموزند تا بتوانند نوع برقراری ارتباط با پیرامون خود را تغییر دهند. چراکه این احساسات ما هستند که تعیین میکنند انسان بهطور ناگهانی چه پاسخی به محرکهای داخلی یا خارجی بدهد. باتوجه به اینکه عزت نفس منفی و عزت نفس مثبت، ایگو انسان را تشکیل میدهد و حالتهای ایگو هستند که پاسخ خودکار به محرکها میدهند، اما انسان میتواند با کمک TA یاد بگیرد واکنشهای خودکار را تشخیص و آگاهانه آنها را تغییر دهد.
TA میتواند به افراد کمک کند تا اتفاقات پیرامون را بهتر بفهمند و از همین طریق انتخاب آگاهانهای از نوع واکنش خود داشته باشد. از نظر اریک برن انسان میتواند از دو راهحل حمایتکننده در کنار جلسات درمان تحلیل رفتار متقابل استفاده کند تا بیاموزد در چه موقعیتی چه سیگنالی بفرستد. اریک برن میگوید انسان باید در مسیر درمان از رویکرد «پیشنویس» و «نوازش» بهعنوان راهحلهای حمایت کننده بهرهمند شود. پیشنویس به بیمار میآموزد تا آنچه در کودکی یادگرفته و تجربه کرده است را تجزیه و تحلیل کند و سپس اصلاح نماید. همچنین راهکار نوازش به بیمار تحت درمان کمک میکند تا با انجام رفتار و عملکردهای مثبت، واکنشهای مثبت و سازندهای از اطراف دریافت نماید و به ادامه انجام رفتار سازگارانه تشویق شود. در این صورت انسان میتواند بهترین بهره را از روابط خود و دیگران ببرد، روابط خود را توسعه بخشد و آنها را حفظ نماید.
در تحلیل رفتار متقابل چه کمکهای درمانی عمیقی به مراجعین خواهد شد
تئوری تحلیل رفتار متقابل که براساس فرضیههای فلسفی خلق شده است، فرض را بر این میگذارد که انسان بالفطره دارای ویژگیهای خوب است و توانایی فکر کردن به رفتارها و عملکردهایش را دارد. همچنین باتوجه به اینکه انسان قادر است اهدافی برای خود تعیین نماید و در شرایط مختلف با تصمیمات خود آنها را تغییر دهد پس میتواند سرنوشت قابل تغییری نیز داشته باشد. درنتیجه میتوان گفت عمیقترین کمکی که رویکرد تحلیل رفتار متقابل به انسانها میکند این است که زمینه رشد او را فراهم مینماید تا بتواند تغییرات مثبت و سازندهای در روابط خود با دیگران ایجاد کند.
بنابراین میتوان گفت TA برپایه دو نگرش زیر شکل گرفت:
- انسانها قادر به تغییر هستند.
- همه ما انسانها حق داریم در این دنیا باشیم و پذیرفته شویم.
درنتیجه تحلیل رفتار متقابل با ایجاد استقلال برای مراجع و تقویت حالت بالغ برای او، کمک میکند تا فرد بتواند افکار و احساسات منفی خود را بشناسد آنها را به رفتار مثبت تغییر دهد و موانع را در مسیر رشد خود حذف نماید. در این صورت مراجع میتواند به چشماندازی که برای خود ترسیم نموده است برسد و از سوی دوستان، خانواده، همکاران و جامعه پذیرفته شود و به آسایش، امنیت و احترام دستیابد.
خلاصه و جمع بندی
تحلیل رفتار متقابل که در ابتدا بهعنوان مدلی ساده مورد انتقاد قرار گرفته بود، امروزه حتی باوجود اینکه بیش از ۵۰ سال از درگذشت اریک برن، ابداعکننده این تئوری گذشته است، هنوز توجه جهان را به خود جلب نموده است. این رویکرد درمانی که در سازمانها، محیطهای آموزشی، پرورشی و… مورد توجه قرار گرفته است کمک میکند تا انسان بتواند حالات روانی دیگران را بشناسد، مهربانی و قاطعیت را بیاموزد و بهترین رابطه با دیگران را تنظیم نماید. همچنین TA به انسان کمک میکند بتواند علاوهبر اینکه خود حاکم بر رفتار، افکار و اعمال خود باشد افراد مناسب برای تدام در ارتباطش را نیز انتخاب کند.
در این مطلب به این موضوع پرداخته شد که هر فرد میتواند نحوه عملکرد خود و دیگران را بشناسد، تحلیل کند و آنجا که لازم است رفتار خود را تغییر دهد. همچنین بیان شد تصمیمگیری انسان میتواند باتوجه به وضعیتهایی که در آن قرار دارد متفاوت باشد و نوع رابطهای که ایجاد میکند به چهار شکل موازی، متقاطع، زاویهدار یا غیر مستقیم باشد. بهطورکلی هدف از تفسیر و پرداختن به مبحث تحلیل رفتار متقابل این بود که بیان کنیم انسانها میتوانند ازطریق این رویکرد برای ایجاد یک رابطه عمیق و مثبت و بهدست آوردن استقلال خود به آگاهی برسند و ظرفیت حیاتی خود را بالا ببرند. علاقمندان به مطالعه هرچه بهتر و بیشتر مباحث آموزش روانشناسی ازجمله مبحث TA میتوانند «پکیج الماس» را که همه مباحث علم روانشناسی را پوشش قرار داده است از وبسایت روانکال کالج تهیه و مطالعه نمایند.
