سبک درمانی اکت در علم روانشناسی، با این عقیده که جوهره وجودی انسان هیچگاه مورد تغییر قرار نمیگیرد، با رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد فرصتهای عملی ایجاد مینماید تا این آگاهی خالص رشد پیدا کند. یکی از مهمترین و کارآمدترین رویکردهایی که در سالهای اخیر در حوزه رواندرمانی مورد استفاده قرار میگیرد، سبک درمانی اکت (ACT) محسوب میشود. یکی از مهمترین و کارآمدترین رویکردهایی که در سالهای اخیر در حوزه روان درمانی مورد استفاده قرار میگیرد، سبک درمانی اکت (ACT) محسوب میشود.
امروزه باتوجه به مطالعات و پژوهشهای مختلفی که در حوزه روانشناسی شده است، شیوههای درمانی و رویکردهای متعدد و مؤثری در درمان بسیاری از تعارضات و اختلالات ازسوی درمانگران بهکار گرفته میشود. یکی از مهمترین و کارآمدترین رویکردهایی که در سالهای اخیر در حوزه رواندرمانی و روانشناسی مورد استفاده قرار میگیرد، سبک درمانی اکت (ACT) محسوب میشود. سبک درمانی ACT که مخفف واژه Acceptance and Commitment Therapy است، به معنای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد است که به منظور انجام اعمالی است که با عمیقترین ارزشهای انسانی صورت میگیرد. در این مطلب قصد داریم به بررسی این رویکرد درمانی، هدف و چگونگی انجام آن بپردازیم. همچنین این شیوه درمانی را از منظر روانشناس برجسته دکتر هیز بررسی نماییم.
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد یا به اختصار ACT از شیوههای نوین رفتار درمانی بهحساب میآید که بر آگاهی ذهن در لحظه و رفتارگرایی استوار است. این رویکرد درمانی که از ۱۰۰ سال قبل با تحقیقات و پژوهشهای «ایوان پاولف» و «جان واتسون» معرفی شد، با هدف تبدیل علم روانشناسی به یک علم تجربی پایه گذاری شد. رفتارگرایان اولیه معتقد بودند که در پژوهشهای روانشناختی باید از شیوههای پژوهشی در درمان بیماران استفاده شود. از سال ۱۹۸۶، به دلیل ناتوانی رفتار درمانی و درمان شناختی رفتاری در درمان برخی اختلالات، رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای کمک به بیماران مورد استفاده قرار گرفت. هدف رویکر درمانی اکت که توسط «پروفسور هیز» معرفی و گسترش پیدا کرد، پذیرش دردهای غیر قابل اجتناب و ایجاد زندگی پربارتر برای بیمار بود. برای رسیدن به این هدف در سبک درمانی اکت (ACT)، درمانپذیران ازطریق شش فرآیند اساسی به آگاهی و سپس درمان دست پیدا میکنند. این درمان که از درمانهای موج سومی بهشمار میآید، به کمک مطالعات تجربی گسترده به اثربخشی بالایی رسید.
این رویکرد درمانی برای تمامی افرادی که تمایل دارند تا براساس ارزشهای زندگی رفتار کنند و بهدنبال رشد و پیشرفت شخصیتی هستند مفید و مؤثر است. درواقع شیوه درمانی اکت به افراد کمک میکند تا از یک رویکرد منتخب و انسانی استفاده کنند تا با تعارضات اشتباهی درونی خود بجنگند، چراکه روانشناسی اکت بر این باور است که بخشی از روان انسان «نابهنجار» است. بنابراین سبک درمانی ACT برای تمام افرادی که قصد دارند تغییرات مثبت و اساسی در رفتار خود ایجاد کنند مناسب است. در ادامه به بررسی شش فرآیند اصلی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد میپردازیم. «ابر پکیج الماس» تهیه شده توسط بنیاد روانکال شامل بخشی از این رویکرد درمانی پروفسور هیز است. اساتید محترم با تهیه این پکیج میتوانند آموزش عملی درمان اکت را همراه با جلسات مشاوره از این پژوهشگر در اختیار داشته باشند. این پکیج علاوهبر این آموزش، تمام حوزههای آموزش روانشناسی را دربر میگیرد. روانشناسان ارجمند با تهیه این مجموعه منبع کاملی از مباحث علم روانشناسی در اختیار خواهند داشت.
همجوشی زدایی یعنی انسان بیاموزد از خاطرات، تخیلات و افکارش فاصله بگیرد، چراکه ما انسانها به مرور در زندگر روزمره درگیر افکار و خاطرات خود میشویم که ممکن است بسیاری از آنها را جدی بگیریم. اما فاصله گرفتن از این افکار یا به اصطلاح عدم جدی انگاشتن آنها سبب میشود انسان از تهدید آنها خود را رها کند. به این معنی که انسان به افکار خود مانند یک رهگذر یا یک ماشین در حال عبور نگاه کند، اجازه بدهد بیاید و برود بدون آنکه خود در این افکار غرق شوند. اگر انسان بیاموزد با یک دید کلی به رفتارهای تهدیدکننده نگاه کند، درک خواهد کرد که افکار انسان همانند رویدادهای گذرا است نه حقایق مسلم جهان هستی. بنابراین سبک درمانی اکت (ACT) کمک میکند تا فرد نظارهگر افکار خود باشد تا بتواند از اثر و نفوذ آن بکاهد.
در رویکرد درمانی اکت، پذیرش به معنای قبول احساسات، هیجانات ادراکات، تمایلات و… محسوب میشود و در مقابل واژه اجتناب قرار میگیرد. این فرآیند به انسان کمک میکند تا به جای اینکه با حالات درونی خود مبارزه کند، آنها را همانطور که هستند تجربه کند نه آنطور که میخواهد باشد. به عنوان مثال اگر مراجع به افکار وسواس گونه دچار باشد، در این روند درمانی میآموزد آن افکار را بهعنوان چیزی که در ذهنش وجود دارد بپذیرد، هرچند که غیر منطقی و ناخوشایند هستند. رویکرد ACT به انسان کمک میکند تا به جای کنترل یا تغییر اجباری افکار، آنها را بپذیرد و کاملاً آگاهانه احساسات و حالات منفی و ناراحتکننده را با احساسات مثبت جایگزین کند.
براساس مطالعات انجام شده مبارزه با کنترل یا اجتناب از تجارب ذهنی آزار دهنده، اثری معکوس دارد و سبب تشدید بیشتر آنها میگردد، بنابراین انسان باید در قدم نخست آنها را همانگونه که هستند بپذیرد. در «پکیج آموزش عملی اکت دکتر هیز»، ارائه شده توسط بنیاد روانکال بهصورت مفصل به پذیرش احساسات و رویکرد اکت شناختی پرداخته شده است. علاقمندان گرامی و دانشجویان عزیز میتوانند با تهیه این پکیج اطلاعات وسیعتری در این زمینه در حوزه علم روانشناسی بهدست آورند.
اساس روانشناسی اکت، ذهن آگاهی و در زمان حال بودن است، به این معنی که انسان به اتفاقی که در همین لحظه در حال وقوع است آگاه باشد. آگاهی کامل انسان از تجربیات حال حاضر و تمرکز بر آنها هدف اصلی رویکرد ACT محسوب میشود. در این فرایند با منطقی کردن افکار و رفتار افراد مطابق با زمان حال، سبب بیداری ذهنی آنها میشوند. زمانی که انسان میآموزد که در لحظه زندگی کند، با حالات و احساسات اکنون ارتباط برقرار میکند، آنها را بپذیرد و در آغوش گیرد. بنابراین بهجای آنکه افکار مخرب روحیه او را تضعیف و بهمریخته کنند، مانند یک نسیم بیانتها میآیند و میروند و درنهایت سبب هیچ نگرانی یا رفتار ناخوشایندی نمیشوند. «پکیج ذهن آگاهی»، «مایندفولنس» و «پکیج کامل درمانهای موج سومی مبتنی بر ذهن آگاهی» ارائه شده توسط بنیاد روانکال بهصورت کامل به تکنیک ذهن آگاهی پرداخته است. از اساتید محترم و دانشجویان عزیز دعوت میشود جهت کسب اطلاعات بیشتر، پکیجهای روانشناسی فوق را از مجموعه روانکال تهیه نمایند.
همه انسانها به خویشتن و خود بسیار فکر میکنند، درنتیجه سبب میشود افکار، احساسات، خاطرات، خیالات و… ایجاد شوند. این افکار در زمانهای مختلف و در شرایط متفاوت در زندگی تغییر میکنند، اما انسانی که قرار است به این تغییرات توجه کند هیچگاه تغییر نمیکند. سبک درمانی اکت با این عقیده که جوهره وجودی انسان هیچگاه مورد تغییر قرار نمیگیرد، با رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد فرصتهای عملی ایجاد مینماید تا این آگاهی خالص رشد پیدا کند.
عدهای از متخصصین علم روانشناسی در جلسات درمانی خود پیشنهاد میکنند مراجع تعادلی میان همه جنبههای خود ایجاد کند تا بتواند سریعاً مشکلات مربوط به سلامت ذهن و روان مانند فوبیا یا افسردگی را درمان کند. زمانی که یک فرد اطلاعات کافی از تجربیات خود داشته باشد، میتواند به آنها بهشکل آشکارا نگاه کند و با تأثیرات بیشتری به احساسات خود توجه کند. ازنظر روانشناسی اکت، خود از سه بعد مورد بررسی قرار میگیرد:
از مهمترین فرآیندهایی که در روانشناسی اکت بسیار مورد توجه قرار گرفته است، توجه به ارزشها و عقیدههای شخصی بهشمار میآید. در این روند درمانی مسائلی که در زندگی برای انسان از اهمیت بالایی برخوردار است شفافسازی میشوند. این ارزشها توسط درمانگر در قالب سؤالهایی مانند «تو میخواهی چگونه انسانی باشی؟»، «چه مسئلهای برای تو مهمتر است؟»، «تو در زندگی بهدنبال چه چیزی هستی؟» و «میخواهی وقت خود را صرف چه موضوعی نمایی؟» از مراجع پرسیده میشود. هر انسان درصورت داشتن ارزشهای واضح و مشخص میتواند زندگی آرام و عمیقی برای خود بسازد.
روانشناسان در سبک درمانی اکت، از ارزشها بهعنوان جهتیاب یا قطبنمای زندگی یاد میکنند، چراکه این ارزشها هستند که به انسان مسیر را نشان میدهند و او را به آن سمت هدایت میکنند.
عمل متعهدانه، با هدف اهمیت به ارزشها بر انجام اعمال مؤثر تأکید مینماید. در این فرایند درمانی روشها و تکنیکهای سبک درمانی اکت، سبب تغییر الگوهای رفتاری ناهنجاری میگردد که باعث ایجاد موانع روانشناختی شدهاند. زمانی که انسان به شناخت ارزشهای خود دست مییابد و خود را همسو با این ارزشها مینماید، میتواند بعدی عمیق به زندگی خود ببخشد و آن را معنا دارد نماید. عمل و کرداری که مبتنی بر ارزش باشد طیف وسیعی از افکار و احساسات مطلوب و نامطلوب را تحریک میکند. درنتیجه عمل متعهدانه برای داشتن یک زندگی ارزشمند حتی اگر درد و رنج بههمراه داشته باشد، به انسان میآموزد «انجام دهد آنچه را که لازم است انجام گیرد».
در این مدل رفتاری، رفتارهای سنتی مانند هدفگذاری، مواجهه، فعالسازی رفتاری و آموزش مهارتها مورد توجه قرار میگیرند. همچنین هر رفتار یا مهارتی که بتواند زندگی را هدفمند و پربارتر کند در این بخش مورد آموزش قرار میگیرد. بهعنوان مثال مهارتهایی مانند «آرامسازی خود و مقابله با بحران»، «جرأتورزی و حل مسئله»، «مذاکره و مدیریت زمان» و… جهت ارزشمندتر کردن زندگی آموزش داده میشوند.
زمانی که صحبت از انجام کاری میشود، منظور انجام هر عملی نیست، هدف کاری است که با کمک ارزشهای درونی هدایت و انجام شود. به این معنی که انسان کارهایی انجام دهد که میخواهد به واسطه آنها تبدیل به فردی ارزشمند شود. در جلسات سبک درمانی اکت برای رسیدن به این هدف، درمانگر سؤالاتی مانند «به چه موضوعی اهمیت بیشتری میدهی؟» از مراجع خواهد پرسید. این اقدام سبب میگردد توانایی فرد برای انجام عمل آگاهانه در راستای ارزشهای شخصی وی افزایش یابد. در علم روانشناسی به این فرآیند «انعطافپذیری روانشناختی» نیز میگویند. در این شرایط فرد میتواند احساسات، هیجانات و تمام اتفاقات پیرامون خود را با آغوش باز بپذیرد.
در رویکرد ACT روانشناس برچسب اختلال به ارزشهای مراجع نمیزند، اما با این حال سبک درمانی اکت میتواند طیف وسیعی از اختلالات بالینی مانند افسردگی، وسواس فکری عملی (OCD)، استرس شغلی، استرس بیماری (PTSD)، اضطراب، دردهای مزمن، اعتیاد به مواد مخدر یا الکل و… را شناسایی و درمان نماید.
سبک درمانی اکت، درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با هدف ایجاد یک زندگی پربار و ارزشمند برای هر انسان انجام میپذیرد. این رویکرد درمانی به هر فرد کمک میکند تا چالشها و رنجها را درک کند، با آنها روبهرو شود و آنها را بهعنوان تجربه بپذیرد، خواه این تجربه خوشایند باشد و خواه ناخوشایند. رنجهای انسان گاه بهصورت افکار، تصورات، احساسات و خاطرات منفی برای او ظهور پیدا میکند. روانشناسی ACT که جهت بررسی و رفع طیف وسیعی از مشکلات و تعارضات انجام میگیرد، بهعنوان شفای دائمی برای ناراحتیهایی مانند افسردگی، اختلالات اضطرابی، دردهای مزمن، صرع و… بهکار میرود.
روششناسی این رویکرد درمانی بهاین ترتیب است که درمانگر با تمرکز بر زندگی مراجع و شناسایی مشکل او، یک فرآیند مبتنی بر درمان اکت را انتخاب و دنبال میکند. زمانی که درمانگر و مراجع هر دو به یک اندازه برای رسیدن به هدف تلاش کنند، برای انجام راهکارها برنامهریزی خواهند کرد و درنهایت به بهترین نتیجه میرسند.
سبکهایی که در روانشناسی اکت مورد توجه قرا میگیرند عبارتند از:
خانواده بهعنوان اولین نهاد اجتماعی است که بهترین و مناسبترین بستر را برای رشد زوجین و پیشرفت اعضای خانواده مهیا میکند. اما خانوادهای در این مسیر موفق میشود که دارای روابط سازنده و صمیمی بین زوجین باشد. باتوجه به اینکه ریشه اغلب مشکلات زناشویی در نوع تفکرات طرفین رابطه درمورد یکدیگر و روابط پنهانشان شکل میگیرد، وجود یک راهکار درمانی برای پیشبینی فکر مراجعین در روند درمان آنها تأثیر بسزایی دارد.
در راهکار درمانی اکت، درمانگر واقعیات عملکردی زوجین را بررسی میکند و در نوع رفتار آنها تغییر ایجاد میکند. در این رویکرد درمانی درمانگر با ایجاد انعطافپذیری در زوجین به آنها کمک میکند تا رفتارهای ناخوشایند و ناراحتکننده خود را بپذیرند و سپس تغییر دهند. بهاین ترتیب زوجین میتوانند با پرورش ذهن (ذهن پروری) افکار خطور پیدا کرده به ذهن را در درستترین و واقعیترین حالت ممکن قرار دهند. به دنبال این خصلت و پروبال دادن به افکار مثبت بوجود آمده، زوجین رفتار متعهدانه و صحیحی نسبت به یکدیگر خواهند داشت و درنتیجه به احساس بهتری نسبت به هم دست پیدا میکنند. اساتید گرانقدر و دانشجویان عزیز میتوانند جهت مطالعه بیشتر در روابط زوجین «پکیج کامل ویژه مشاورین زوجین» را از بنیاد روانکال تهیه نمایند.
روشها و انواع اصلی اکت در روانشناسی، به ایجاد تمرکز حواس مراجع به خود بهعنوان عامل جداکننده میپردازد. دکتر هیز بهعنوان پایهگذار این سبک درمانی معتقد است درد چه جسمانی باشد و چه هیجانی، پدیدهای جهانی بهحساب میآید و آنچه درد را غیرقابل تحمل میکند تقلا برای دوری یا فرار از درد محسوب میشود. روشها و اصول اکت، سبب انعطافپذیری روانی و خلاقیت ذهنی میشود و انتخابها و رفتارهای انسان را ارتقاء میبخشد. مراجعان در درمان اکت ACT با استفاده از شش فرآیند اصلی به انعطافپذیری بیشتری دست مییابند و تجربههای واقعیتری پیدا میکنند. این شش اصل که در قسمتهای قبل بهصورت کامل شرح داده شده است عبارتند از:
اگر انسانی نسبت به افکار و احساست منفی خود انعطافپذیری خود را ازدست بدهد، مانند نسیمی است که در زمان وزیدن به مانع و سدی برخورد میکند. انعطافپذیری روانشناختی میتواند به انسان کمک کند تا خود را بدون آسیب از موانع جدا کند و به زندگیش ادامه دهد. سبک درمانی اکت، بر اساس اصول اصلی درمان یا همان الماس شش ضلعی، به انسان کمک میکند تا درک کند چرا و کجا به مشکل برخورده است. این شش اصل ACT بههمراه پنج مفهوم کلیدی در ایجاد انعطافپذیری مراجع کمک فراوانی مینماید. این پنج کلید مهم عبارتند از:
استیون هیز میگوید زمانی که ما شروع به تمرکز بر آنچه داریم میکنیم، انگیزهای برای رشد شخصیتی بهدست میآوریم. هر تکنیک یا اصل در سبک درمانی اکت بهنحوی به انسان انگیزه تغییر میدهد، چراکه به عقیده هیز انسان اغلب به روشهای ممکن برای بهتر نمودن حال خود فکر میکند تا اینکه بخواهد از حالتهای منفی و استرسزا خارج شود. ایده اصلی هیز برای ارتقاء نظریه ACT بهعنوان یک رویکرد متمرکز به راهحل این بود که اگر افراد بخواهند به رشد دست یابند باید از حصار افکارشان آزاد شوند.
هرکدام از سبکهای درمان اکت، بهصورتی کمک میکند تا انسان از افکار بد و آزار دهنده خلاصی یابد. انتخاب سبک درمانی بستگی به شرایط مراجع و اهداف درمانگر دارد. اما بهطورکلی هر شیوه یا سبک درمانی از بین شش اصل مهم به انسان کمک میکند تا دید درست و صحیحی از موقعیت کنونی خود داشته باشد و بر همین اساس اعمال و رفتارش را انتخاب کند. بنابراین بهترین سبک در حوزه درمانی اکت بستگی به دلیل مراجعه بیمار به درمانگر بهحساب میآید.
ساختار جلسات درمانی به سبک ACT مانند درمان CBT انجام میپذیرد، در این فرآیند عوامل مؤثر بر انعطافپذیری شناختی در فرد مورد بررسی قرار میگیرد. این شیوه درمانی که براساس همدلی، درک، شفقت و درک انجام میشود باید با همکاری درمانگر و مراجعکننده انجام شود. مراحل تشخیص و درمان اکت ازسوی درمانگر به ترتیب زیر انجام میگیرد:
بعد از انجام این مراحل اولیه در سبک درمانی اکت، درمانگر ابتدا با استفاده از شیوههای آموزشی ساده، کار خود را آغاز میکند، از دلایل رنج مراجع میپرسد و میزان جدی انگاشتن افکار وی را بررسی میکند. در این مرحله از درمان درمانگر باتوجه به عملکردهایی مانند بیتوجهی به ارزشها و انجام اعمال یا رفتار نامؤثر با مشاهده افکار و احساسات منفی و وسواسگونه به کاهش اثر افکار منفی، توجه به ارزشها و انجام اعمال صحیح و مؤثر میپردازد. درواقع درمانگر تلاش میکند مراجع جلوی افکار منفی را نگیرد و آنها را سرکوب نکند بلکه اجازه دهد این افکار بیایند و بروند، چراکه انسان زمانی به تعادل میرسد که به خاطر یک ارزش دیگر ارزشهای زندگی را فدا نکند.
در تمام سبکها و تکنیکهای درمانی اکت، درمانگر به مراجع یادآوری میکند که انسان ذهنی دارد که دائماً در حال تولید فکر است. این افکار که روی احساسات، رفتار و تصمیم هر انسانی تأثیر میگذارد باید از جنبه منفی به جنبه مثبت تغییر پیدا کند. بهاین ترتیب سبک درمان هرچه باشد، درمانگر مراحل درمان را بهنحوی انجام میدهد که تأثیر افکار منفی را روی تصمیمات و احساس یا رفتار انسان کاهش دهد. ذهن انسان در برابر تغییر مقاوم است، درمانگر باتوجه به آگاهی یافتن مراجع از قضاوتهای منفی، آگاهی از نوع کارکرد قضاوتهای منفی، تماشای و بیان افکار و احساسات با صدای بلند کمک میکند تا مراجع افکار خود را باور کند و از آنها عبور کند.
تأثیرگذارترین سبک درمانی اکت، رویکردهای پذیرش و ذهن آگاهی بهحساب میآیند، زیرا تا انسان نپذیرد که افکاری مخرب دارد و با لحظه اکنون ارتباط برقرار نکند هیچگاه به بهبودی دست نمییابد. درمانگر به مراجع گوشزد میکند هیچ انسانی روی قله نایستاده و به زندگی آرامی دست پیدا نکرده است و تنها او نیست که به کوهی از مشکلات برخورد کرده است. درمانگر با یادآوری این اصل مهم، به مراجع میآموزد موانعی که در سر راه رسیدن به قله میبیند را بپذیرد و با کمک درمانگر آنها را رفع کند یا راههای بهتری را برای عبور از آنها امتحان نماید.
دکتر استیون هیز بهعنوان ابداعکننده و خالق سبک درمانی اکت، مفهوم انعطافپذیری را بهعنوان هسته اصلی سلامت روان درنظر داشت. این محقق و استاد روانشناسی درخصوص مفهوم زندگی کامل عقیده داشت زندگی کامل مجموعهای از تجربیات، احساسات و هیجانات مثبت و منفی است. دکتر هیز تلاش انسان برای پرهیز از دردها و رنجها و حفظ نمودن خود از آسیب افکار، احساسات و خاطرات ناخوشایند را ناممکن میداند. این استاد برجسته غمها و رنجها را به برگهای شناور روی رودخانه تشبیه میکند و به بیمار پیشنهاد میدهد با استفاده از هدایت نمودن خیال و راهنمایی تدریجی آن، افکار منفی را تصور و از آنها عبور کند.
این شیوه و سبک درمانی سبب ایجاد آرامش و تسلط بر افکار میگردد و به مراجع کمک میکند تا بهصورت کاملاً مؤثر موانع شناختی را ازبین ببرد. پرفسور هیز با معرفی شش مؤلفه فاصلهگیری شناختی، پذیرش، ارتباط با لحظه اکنون، فاصلهگیری شناختی، تشخیص ارزشها و عمل متعهدانه بهعنوان پایههای اصلی انعطافپذیری روانشناختی به انجام روند درمان میپردازد. این فرآیندها به هم پیوسته هستند و گاهی نیز با یکدیگر تداخل دارند اما در کنار هم به هدف افزایش انعطافپذیری ذهنی در ظرفیتهای مشخص شده دست پیدا میکنند، این مؤلفهها درنهایت کمک میکنند تا انسان نسبت به خود و دیگران به بالاترین سطح آگاهی دست یابد.
سبک درمانی اکت به انسان میآموزد تنها راه رسیدن به کسی که میخواهد باشد پذیرش و انعطافپذیری بهحساب میآید. در زبان ما انسانها پذیرش با مفاهیمی مانند تسلیم، دمنزدن، تحملکردن و… گره خورده است، درصورتی که معنای واقعی پذیرش اشتیاق شجاعانه برای پذیرش درد است. همان دردهایی که به انسان کمک میکند تا به نسخه بهتری از خود دست یابد. اگر یک انسان که مدتهای زیادی با افکار و احساسات منفی دستوپنجه نرم کرده باشد و بهجای تلاش برای کمتر شدن افکار به سرزنش خود، مصرف سیگار یا مواد مخدر، خوابیدن و… روی آورده باشد بهصورت کاملاً مستقیم به خانواده و اطرافیان خود ضربه میزند.
در این شرایط درمانگر به مراجعکننده گوشزد میکند که آیا بهتر نیست بهجای مقابله با احساسات و افکار منفی آنها را بپذیرد و انرژی و زمان خود را صرف کارهای سازندهتری نماید؟ زمانی که فرد بیاموزد وقتش را برای کلنجار رفتن با پدیدههایی که در کنترل او نیست هدر ندهد، درواقع از مفهوم اصل پذیرش کمک گرفته است. بنابراین این فرد میتواند به ارزشهایی که برای خود در زندگی درنظر گرفته است دستیابد و اطرافیان خود را با افکار و رفتار خود رنج ندهد. علاقمندان و اساتید گرانقدر میتوانند برای مطالعه بیشتر در این موضوع، از «پکیج آموزش عملی درمان اکت دکتر هیز» که توسط مجموعه بنیاد روانکال ارائه میگردد بهرهمند شوند. این مجموعه یکی از منابع غنی در حوزه آموزش روانشناسی است که اطلاعات جامعی در اختیار علاقمندان قرار میدهد.
اولین گام در بهبود روابط زوجین و حل اختلافات زناشویی، تشویق به پذیرش رفتارها و احساسات هرکدام از طرفین رابطه محسوب میشود. زمانی که هرکدام از زوجین بهصورت صادقانه تضادها و اختلافات خود را بپذیرند و مشکلات خود را نادیده نگیرد، میتوانند به زندگی آرام توأم با رشد شخصیتی دستیابند. سرکوب احساسات منفی، فرصت بهبودی رفتار زوجین را فراهم نمیکند و عدم رفتار عاقلانه و عادلانه سبب میشود مسائل کم اهمیت به مشکلات بزرگی تبدیل شوند. سبک درمانی اکت، در حل اختلافات زناشویی کمک میکند تا دو طرف در زندگی مشترک بتوانند احساسات و افکار یکدیگر را بپذیرند و برای ارزشهای همدیگر اهمیت قائل شوند.
فراموش نکنید در پذیرش عقاید نباید طرف رابطه را مجبور به پذیرش کرد، بلکه با دخالت درمانگر و بهکاربردن راهکارهای درمانی اکت، دو طرف رابطه با همکاری و رضایت خاطر به پذیرش برسند. اگر مشکلات زناشویی بهموقع شناسایی نشوند و مورد پذیرش قرار نگیرند، هیچ رفتار متعهدانهای ازسوی طرفین رابطه بروز نمییابد و تمام اعضای آن خانواده خصوصاً کودکان دچار آسیب میشوند. پکیج مهارتهای عاطفی و جنسی ویژه زوجین میتواند به علاقمندان درخصوص بهبود روابط زوجین اطلاعات مناسبی ارائه دهد.
اکت به انسان کمک میکند که در درجه اول درک کند که چرا و کجا به مشکل و مانع برخورد کرده است، بعد از دانستن این موضوع، فرد میتواند برای رسیدن به آنچه از نظر او مطلوب است اقدام کند. هیچ انسانی نمیتواند جلوی افکار منفی را بگیرد، اما کمک مؤثر و عمیقی که درمان اکت به افراد میکند این است که آنها را قادر به کشف آنچه در زندگی مهم است مینماید. بهاین ترتیب افراد میتوانند معنای واقعی زندگی خود را بسازند و دردهای اجتنابناپذیر را قابل پذیرش و شیرین کنند. ACT با حمایت و راهنمایی انسانها، آنها را برای یافتن ارزشها یاری میرساند.
همچنین این سبک درمانی به انسان میآموزد تا از کلنجار رفتن و مبارزه با پدیدهها و اتفاقاتی که در کنترل انسان نیست دست بردارد و به پذیرش آنها روی آورد. درواقع اکت به فرد کمک میکند تا بهجای گیرافتادن و درگیر شدن با افکار به مشاهده آنها بپردازد و فرصت میدهد تا او واکنش مناسب را در برابر این افکار انتخاب کند. بهاین ترتیب فرد میتواند افکار و احساسات منفی و دردناک را تغییر دهد تا تأثیر و نفوذ کمتری در زندگی او داشته باشند.
همه ما در زندگی با گرفتاریها، دردها و رنجهای گوناگونی دست بهگریبان هستیم و برای رهایی از آنها باید به دنبال راهحلی باشیم. باتوجه به اینکه رنج و غم جزء جدانشدنی از زندگی فردی محسوب میشوند، هر انسان باید بیاموزد تا رابطه خود را با خاطرات، احساسات، افکار و ادراکات منفی و غیرقابل تحمل تغییر دهد. در این مطلب که درخصوص سبک درمانی اکت ACT، به تفصیل پرداخته شد، دانستیم که با استفاده از شش تکنیک پرفسور هیز هر انسانی میتواند راهی برای اجتناب از دردها پیدا نماید و مفهوم عمیقی به زندگی خود ببخشد. درواقع آموختیم زمانی یک کار یا رفتار مؤثر است که انسان را به سمت ارزشهای خود هدایت کند.
دیدن افکار و احساسات به همان شکل که هستند، پرهیز از پافشاری بر کنترل افکار و رفتارمان و عمل براساس ارزشها در زمان حال راههای مؤثر درمان اکت – ACT بهحساب میآیند. علاوهبر این مطلب اساتید محترم، روانشناسان گرامی و دانشجویان عزیز میتوانند برای مشاهده جلسات مشاوره واقعی یا مطالعه درخصوص تئوریها و نظریات پژوهشگرانی مانند دکتر هیز و همچنین مطالعه درخصوص مباحثی چون ذهن آگاهی از پکیجهای تهیه شده توسط بنیاد روانکال استفاده کنند. این پکیجها که افق جدیدی به روی درمانگران گرامی باز میکند در وبسایت روانکال در دسترس همگان قرار دارد.