شناختی رفتاری
درمان شناخت رفتاری یا شناختی رفتاری که به اختصار CBT نام دارد، از مهمترین رویکردهای روان درمانی است که در پنجاه سال گذشته با دستاوردهای عظیمی همراه بوده است. بههمین علت در بحث روانشناسی از این شیوه درمانی به «انقلاب شناختی» یاد میشود. این رویکرد روشی کوتاه مدت، ساختار یافته و حال محور است که به بیمار کمک میکند تا اهداف مهم خود را شناسایی نماید و موانع رسیدن به آنها را حذف کند. درمانـگر در فرآیند درمان به شیوه شناختی رفتاری ، نوع تفکر و الگوهای فکری معیوب بیمار از پیرامون خود را که سبب ایجاد احساسات و رفتارهای دردسرساز میشود شناسایی میکند و آنها را با تفکرات معقول و مبتنی بر واقعیت تغییر میدهد. به این ترتیب بیمار میتواند اختلالات هیجانی را از خود دور کند و در سختترین شرایط زندگی مناسبترین واکنش را نشان دهد. CBT به بیمار کمک میکند تا بهبود یابد و بهبودی خود را بهصورت دراز مدت حفظ نماید.
فهرست مطالب
انواع سبکهای درمان شناخت رفتاری در روانشناسی
درمان شناخت رفتاری چیست؟ این شیوه برای کدام درمانگران روش کاربردی خواهد بود؟
چگونه درمان شناختی رفتاری در روان مراجعین تأثیر میگذارد؟
روششناسی درمان شناخت رفتاری و سبکهای متنوع آن در روانشناسی
تأثیر روش درمان شناخت رفتاری در روابط زوجین
انواع اصلی درمان شناخت رفتاری
انواع فرعی درمان شناختی رفتاری
علل تفاوت سبکها و بهترینهای درمان شناخت رفتاری در حوزه تخصصی روانشناسی
روشهای تشخیص در رویکرد شناخت رفتاری
تاثیرگذارترین شیوه درمان اختلالات روانی کدام است؟
تفسیر درمان شناخت رفتاری از منظر مایکنبوم
تفسیر درمان شناخت رفتاری از منظر آرتورفریمن
سبک درمان شناختی رفتاری در خانواده درمانی و گروه درمانی چگونه مؤثر واقع شده است و چه میزان تأثیرگذاری درمانی را میتوان از آن انتظار داشت؟
راهحلهای حمایتکننده در درمان شناخت رفتاری شامل چه مواردی است ؟
در درمان شناخت رفتاری چه کمکهای درمانی عمیقی به مراجعین خواهد شد؟
خلاصه و جمعبندی
انواع سبکهای درمان شناخت رفتاری در روانشناسی
در علم روانشناسی برای همه بیمارانی که از اختلالات و مشکلات روانی رنج میبرند از یک شیوه درمان استفاده نمیشوند. چراکه هر بیمار خصوصیات منحصربهفردی دارد، درنتیجه هر یک به شیوههای مختلف درمان پاسخهای متفاوتی میدهند. در جریان و روند درمان، درمانگر تلاش میکند تا سبک درمانی برای بیمار درنظر بگیرد که با نیازهای او مطابقت داشته باشد. در برخی از شیوههای درمان مشاور موضوعات خاصی را هدف قرار میدهد، در حالی که گاهی بدون توجه به مشکل بیمار بر رشد فردی او تمرکز میکنند.
در نیم قرن گذشته یکی از رویکردهای غالب در روانشناسی که بهطور گسترده جهت درمان اختلالات مورد استفاده قرار میگرفت شیوه درمان شناختی رفتاری بوده است. این شیوه درمانی ازجمله شیوههای روان درمانی است که درمانگر براساس روانشناسی شناخت سعی در شناسایی افکار و باورهای بیمار مینماید و به تصحیح آنها میپردازد. در ادامه مطلب به بررسی ابعاد این سبک درمانی میپردازیم و با رویکردهای آن آشنا خواهیم شد.
CBT یا شناخت رفتاری چیست؟ این شیوه برای کدام درمانگران روش کاربردی خواهد بود؟
درمان شناخت رفتاری که به اختصار CBT نام دارد، از مهمترین رویکردهای روان درمانی است که در پنجاه سال گذشته با دستاوردهای عظیمی همراه بوده است. بههمین علت در بحث روانشناسی از این شیوه درمانی به «انقلاب شناختی» یاد میشود. این رویکرد روشی کوتاه مدت، ساختار یافته و حال محور است که به بیمار کمک میکند تا اهداف مهم خود را شناسایی نماید و موانع رسیدن به آنها را حذف کند. درمانگر در فرآیند درمان به شیوه شناختی رفتاری ، نوع تفکر و الگوهای فکری معیوب بیمار از پیرامون خود را که سبب ایجاد احساسات و رفتارهای دردسرساز میشود شناسایی میکند و آنها را با تفکرات معقول و مبتنی بر واقعیت تغییر میدهد. به این ترتیب بیمار میتواند اختلالات هیجانی را از خود دور کند و در سختترین شرایط زندگی مناسبترین واکنش را نشان دهد. CBT به بیمار کمک میکند تا بهبود یابد و بهبودی خود را بهصورت دراز مدت حفظ نماید.
در اصل این شیوه درمانی در ابتدا جهت درمان بیمارانی که به افسردگی مبتلا بودند، مورد استفاده قرار میگرفت. اما تحقیقات و پژوهشهای متعدد روانشناسی بالینی نشان داد که درمان شناخت رفتاری اثربخشترین راهکارها و شیوههای درمانی را برای بسیاری از اختلالات ارائه داده است. مشکلاتی نظیر وسواس فکری، تنش پساز رویداد (PTSD)، بیخوابی، اضطراب فراگیر، اختلال هراس، تعارضات زناشویی، اعتیاد به الکل و مواد مخدر، اختلال شخصیت مرزی، اضطراب اجتماعی و بسیاری دیگر از مسائل و بیماریهای روانی با شیوههای درمان شناختی رفتاری قابل درمان هستند. همچنین این شیوه مؤثر به کاهش علائم بیماریهایی مانند اسکیزوفرنی و اختلالات دوقطبی کمک فراوانی مینماید. البته موفقیت در هر شیوه درمانی ازجمله درمان شناختی منوط به همکاری بیمار با درمانگر است.
چگونه CBT در روان مراجعین تأثیر میگذارد؟
شیوه درمان شناختی رفتاری بر این نظریه اعتقاد دارد که ممکن است بیمار رفتارهایی داشته باشد که ازطریق تفکر عقلانی قابل کنترل نباشد. در این شیوه درمانی، درمانگر با تمرکز بر حل مسئله و با رویکرد عمل گرایی به بیمار کمک میکند تا شیوههای خاصی جهت مقابله با بحرانها و مشکلات انتخاب کند. درواقع درمانگر با استفاده از تکنیکهای مشخصی بیمار را در شناخت افکار منفی و خطاهای خویش یاری مینماید و سپس سعی میکند تا افکار بهتری را جایگزین افکار منفی نماید.
درمان شناخت رفتاری در علم روانشناسی معتقد است تجارب اولیه و ژنتیک در ایجاد برخی باورها و رفتارها دخیل هستند و بهنوعی مسیر آینده فرد را تعیین میکنند. بهعنوان مثال اگر فردی باوری مبتنی بر «بیارزشی» داشته باشد، در آینده به شدت مستعد درگیری با افسردگی خواهد بود. CBT در درمان این بیماران بهدنبال حل مسئله و عوارض ناشی از آن است، پس با شناسایی الگوهای مخرب، آنها را تغییر میدهد تا افکار بیمار و موقعیت او را بهبود بخشد. درنهایت درمان شناختی رفتاری به کاهش احساسات منفی و مخرب بیمار منجر میشود.
روششناسی درمان شناخت رفتاری و سبکهای متنوع آن در روانشناسی
درمان به شیوه شناخت رفتاری انواع مختلف و متعددی دارد که روانشناس یا درمانگر باتوجه به شرایط بیمار در موقعیتهای مختلف، روش مناسب را انتخاب و اجرا میکند. این نوع درمان در قالب گروه درمانی و بهصورت فردی قابلیت اجرا دارد و میتواند طیف گستردهای از اختلالات روانی را بهبود بخشد. درواقع CBT طیف وسیعی از تکنیکها و رویکردهایی را که به افکار، احساسات و رفتارهای فرد میپردازد را دربر میگیرد. این تکنیکها از روان درمانیهای ساختاریافته تا روشهای خودیاری متغییر هستند. هرکدام از سبکهای این نوع درمان رویکردهای متفاوتی دارند، اما همگی برای رسیدن به الگوهای فکری اساسی که پریشانی افکار را کنترل میکند تلاش میکنند. انواع سبکها و تکنیک درمانی به روش شناختی رفتاری عبارتند از:
- تغییر الگوی رفتاری: در این شیوه درمانگر با تمرکز بر پاسخهای عاطفی و رفتار بیمار و شناخت و شناسایی رفتارهای منفی و نادرست، الگوهای منفی را تغییر میدهد.
- رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT): با استفاده از این تکنیک درمانگر به بررسی افکار و رفتارهای مخرب میپردازد و با با ایجاد تعادل در هیجانات و ذهن بیمار، او را به سمت انجام رفتار مثبت هدایت میکند.
- درمان چند وجهی: درمانگران براساس این تکنیک با تمرکز بر هفت حالت مختلف اما مرتبط به درمان مسائل روانشناختی میپردازند. این هفت حالت عبارتند از: رفتار، عاطفه، احساس، تصویرسازی، ویژگیهای دارویی/ بیولوژیکی، شناخت و عوامل بین فردی.
- رفتار درمانی عاطفی منطقی (REBT): در این تکنیک درمانگر با شناسایی باورهای غیرمنطقی آنها را به چالش میکشد و به بیمار کمک میکند تا با شناخت این رفتارها، الگوهای فکری خود را بهصورت مثبت تغییر دهد.
- پذیرش و تعهد درمانی (ACT): در این تکنیک درمان شناختی رفتاری، بیمار افکار منفی یا ناخواسته خود را شناسایی مینماید و آنها را میپذیرد. بیمارانی که افکار مزاحم و تفکرات فاجعه باری دارند توسط این تکنیک بهصورت کاملاً مؤثر درمان میشوند.
تأثیر CBT در روابط زوجین
عده زیادی از زوجین به جای توصیف افکار خود در رابطه با شریک عاطفیشان، به احساسات و هیجانات خود تمرکز میکنند. هیجانات که به دو دسته مثبت و منفی تقسیم بندی میشوند احساساتی نظیر شادی، صمیمیت، خونسردی، غم، خشم، توهین و تحقیر را دربر میگیرند. معمولاً زوجین آشفته نسبت به موقعیتهای مختلف و رفتارهای شریک عاطفی، عکسالعملهای منفی از خود بروز میدهند و سبب ایجاد تنش در رابطه میشوند. رویکر درمانی شناختی رفتاری با تمرکز بر هیجانات و تأثیر متقابل آنها روی افکار انسان به بهبود اوضاع زوجین کمک فراوانی مینماید.
مهمترین خدمتی که یک درمانگر در پروسه درمان CBT به زوجین مینماید عبارت است از:
- توجه به شریک عاطفی و حضور پررنگ او در روابط
- کاهش اضطراب
- درمان افسردگی
- بهبود چرخه خواب
- ترک اعتیاد به الکل
- تربیت فرزندان پویا و شاد
- برخورداری از الگوی فکری سالم
- درک بهتر اهداف رابطه زوجین
انواع اصلی درمان شناخت رفتاری
درمان شناخت رفتاری چیزی بیشتر از شناسایی الگوهای فکری است؛ این درمان با استفاده از تکنیکهای مختلف و با هدف کمک به بیمار جهت غلبه بر رفتار منفی و ایجاد الگوی مثبت سعی در حل اختلالات شخصیتی فرد دارد. مهمترین و اصلیترین تکنیکهای درمان CBT را در ادامه بررسی میکنیم.
- شناسایی افکار منفی: شناخت افکار، احساسات و شرایطی که منجر به بروز رفتارهای ناسازگار میشوند بسیار اهمیت دارد. انجام این دسته از تمرینات خصوصاً برای افراد درونگرا سخت و دشوار است؛ اما شناسایی این افکار به بیمار کمک میکند تا احساسات خود را کشف کند و به درک بهتری از خود دستیابد که در روند درمان او تأثیرگذار است.
- تمرین مهارتهای جدید: درمان به شیوه شناختی رفتاری، با آموزش مهارتهای جدید به بیماران میآموزد چگونه از این مهارتها در موقعیتهای واقعی استفاده کنند. افراد در این مسیر تلاش میکنند تا با رفتارهای مقابلهای از موقعیتهای اجتماعی که بهصورت بالقوه سبب شدت اختلال و بیماری میشود دوری کنند.
- هدفگذاری: بیماری که اهداف خود را مشخص میکند قدم مهم و مؤثری جهت رفع مشکل خود برداشته است. در این مسیر درمانگر میتواند با تقویت مهارتهای بیمار او را در هدفگذاری یاری رساند. گاهی بیمار نیاز دارد تا شیوه تعیین هدف به او آموزش داده شود و اهداف کوتاه مدت یا بلند مدتی برای خود درنظر گیرد و بین آنها تمایز قائل شود. همچنین در این تکنیک درمان شناخت رفتاری، درمانگر به بیمار کمک میکند تا اهداف خاصی که قابل اندازهگیری و مبتنی بر زمان هستند (اهداف SMART) را شناسایی کند و روی آنها متمرکز شود.
- مهارت حل مسئله: در فرآیند درمان CBT، مهارت حل مسئله به بیمار کمک میکند تا بتواند مشکلاتی که بر اثر عوامل استرسزا ایجاد شدهاند را شناسایی کند و تأثیرات منفی آنها را از روح و ذهن خود کاهش دهد. این پروسه درمانی در پنج مرحله اجرا میشود که شامل شناسایی مشکل، ایجاد فهرستی از راهحلهای بالقوه، ارزیابی نقاط قوت و ضعف هر راهحل، انتخاب و اجرای راه حل میشود.
- نظارت بر خود: خود نظارتی یکی از تکنیکهای مهم در درمان شناختی رفتاری محسوب میشود؛ این پروسه با شناسایی رفتارها، علائم و تجربیات بیمار در طول زمان انجام میشود. خود نظارتی به درمانگر کمک میکند تا با داشتن اطلاعات مفید از مشکلات بیمار، بهترین راهکارهای درمانی را به او ارائه دهد.
انواع فرعی درمان شناخت رفتاری
رویکرد دیالکتیکی بهعنوان یکی از زیر شاخههای درمان شناختی رفتاری شناخته شده است که بر ارائه مهارتهایی جهت مدیریت احساسات طراحی شد. رویکرد DBT بر این باور است که زندگی واقعیتی پیچیده دارد و بهبودی و عافیت یک فرآیند مستمر است ک باید ازطریق گفتگوی مستمر با دیگران ایجاد شود. هدف این رویکرد درمانی که به نوعی گفتگو درمانی محسوب میشود، ایجاد تعادل بین نیروهای مخالف و بررسی احساسات منفی قدرتمند است. این رویکرد برای افرادی که به شدت تحت تأثیر احساسات هستند بهکار برده میشود و تلاش میگردد تا بیمار به پذیرش واقعیت زندگی خود برسد و رفتارهای غیر مفید را تغییر دهد.
DBT با انجام چهار تمرین اصلی به انجام میرسد که شامل ذهن آگاهی، تابآوری پریشانی، تنظیم احساسات و مهارتهای بین فردی میشود. از دیگر تکنیکهای فرعی درمان شناختی رفتاری میتوان به یادداشت نویسی، ایفای نقش، درگیر شدن در استراتژی آرامسازی و استفاده از حواسپرتیهای ذهنی نام برد. جهت مطالعه بیشتر درخصوص انواع فرعی درمان CBT میتوانید «پکیج کامل درمان شناخت رفتاری بههمراه جلسات مشاوره» را از بنیاد روانکال درخواست نمایید.
علل تفاوت سبکها و بهترینهای درمان شناخت رفتاری در حوزه تخصصی روانشناسی
هر نوع اختلال و مشکل در علم روانشناسی، منحصربهفرد است؛ بدین معنی که درمانگر در جلسات درمان شناخت رفتاری از یک تکنیک خاص برای هر اختلال بهره میبرد. بهعنوان مثال بیماران مبتلا به افسردگی، اضطراب، استرس، بیخوابی، اختلال دوقطبی، فوبیا، دردهای مزمن و… همگی با روش شناختی رفتاری به بهبودی دست مییابند. همانطور که گفته شد درمان CBT فرصت را برای شناسایی فرد از موقعیت فعلی و احساساتی که با آنها در ارتباط است ایجاد میکند. درمانگر باتوجه به موقعیت بیمار از تکنیکهای مختلف و گاه از ترکیب چند تئوری نسبت به درمان بیمار اقدام مینماید. در این سبک درمانی، درمانگر به حالاتی که هماکنون بیمار با آنها دستبهگریبان است میپردازد و افکار غیرواقعی را شناسایی و آنها را اصلاح میکند تا فرد به احساس رضایتمندی از خود دست یابد.
بنابراین درمانگر باتوجه به دلیل مراجعه بیمار جلسات درمانی CBT را برگزار مینماید و تکنیک مناسب را جهت درمان انتخاب میکند. بهترین سبک درمان شناخت رفتاری در حوزه روانشناسی، تغییر الگوی رفتاری بیمار محسوب میشود. چراکه در این سبک درمانگر با اصلاح شیوه تفکر و رفتار بیمار احساسات او را تغییر میدهد. این سبک درمان یکی از مؤثرترین شیوههای درمانی برای بیماران مبتلا به افسردگی و اضطراب بهحساب میآید. درمان شناختی رفتاری میتواند به اندازه داروهای ضدافسردگی بیمارانی که از این اختلال رنج میبرد را درمان کند.
روشهای تشخیص در درمان شناخت رفتاری
درمان به شیوه CBT طی چند مرحله انجام میپذیرد که هرکدام از این مراحل به نوبه خود از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند. بهطورکلی درمانگر براساس مراحل زیر به درمان اختلالات مختلف به شیوه شناختی رفتاری میپردازد:
- مشخص نمودن وضعیت نگرانکننده و استرسزا: هر موقعیتی در زندگی ممکن است سبب ایجاد اضطراب و نگرانی شود، وضعیت سلامتی، اندوه، طلاق، عصبانیت و… هرکدام به نوعی باعث ایجاد اختلال در سلامت روان میشوند. در این مرحله درمانگر تلاش میکند تا مشکلات را شناسایی نماید و برآنها تمرکز کند. ممکن است این مرحله مدت زمانی زیادی را به خود اختصاص دهد.
- آگاهی از افکار، احساسات و عقاید بیمار درخصوص وضع پیشآمده: بعد از مشخص شدن مشکلات، درمانگر کمک میکند تا بیمار افکار خود درخصوص آن مسئله را بیان کند. این اقدام سبب میشود بیمار بتواند گفتگوهای درونی خود را از وضعیت پیشآمده به زبان آورد. ممکن است در این مرحله درمانگر از بیمار بخواهد افکار خود را بهصورت نوشته درآورد.
- شناسایی افکار منفی: درمانگر در این مرحله از بیمار میخواهد برای تشخیص الگوهای فکری و ذهنی، پاسخهای عاطفی، جسمی و رفتاری خود را در مورد مشکل پیشآمده بیان کند.
- تغییر افکار منفی و نادرست: در این شرایط درمانگر از بیمار میخواهد تا مدام از خود سؤال کند که آیا دیدگاهش درخصوص این وضعیت مبتنی بر واقعیت است یا برداشتی نادرست تلقی میشود. این مرحله نیز دشوار و زمانبر است، اما بیمار میتواند با انجام تمرین، الگوهای رفتاری مثبت را به یک عادت درست تبدیل کند.
تاثیرگذارترین شیوه درمان اختلالات روانی کدام است؟
بهترین و تأثیرگذارترین روش برای از بین بردن افکار منفی در ذهن، شناسایی رفتارهای خطا و منفی است؛ چراکه شناسایی افکار اشتباه به فرد کمک میکند تا از رفتار غیرواقعی پرهیز نماید و با تمرکز بر رفتار مثبت عملکرد واقعی از خود نشان دهد. درمان شناختی رفتاری به بیمار کمک میکند تا رفتارش را آنالیز کند و به مرور خطاهای شناختی را نادیده بگیرد. نادیده انگاشتن خطاهای شناختی به بیمار کمک میکند تا در شرایط بحرانی و بروز مشکلات تصمیمات صحیح و منطبق با واقعیت بگیرد.
طیف وسیعی از اختلالات توسط درمان CBT میتواند بهبود یابد، اختلالاتی مانند ترس از سقوط هواپیما، ترک تحصیل به دلیل گرفتن نمره پایین، استرس از سلامت جسمی و… توسط این شیوه، تحت درمان قرار میگیرند. در این پروسه درمانی بیمار میآموزد که نمیتواند تمام جنبههای دنیای اطراف خود را کنترل کند، اما میتواند نحوه تفسیر و برخورد خود با دنیای پیرامون را کنترل نماید. تحقیقات نشان داده است درمان شناخت رفتاری در حوزه روانشناسی، در ارائه راهکارهای درمانی پیشرو بوده و بهترین تأثیرگذاری را از خود نشان داده است.
تفسیر درمان شناخت رفتاری از منظر مایکنبوم
شیوه ابداعی مایکنبوم با هدف آموزش مهارت به درمانجویان برای مواجهه با مشکلات، بر مؤلفههای شناختی و فنون رفتاری تأکید فراوان داشت. این پژوهشگر معتقد بود درمان شناخت رفتاری مانند واکسیناسیون میتواند بدن را در مقابل بیماریهای روانی واکسینه کند. مایکنبوم برای آمادگی افراد در برابر فشارهای پیشبینی نشده، اضطرابها، افسردگیها، فشارهای روانی و… از این شیوه درمانی استفاده میکرد. او اظهار میکرد که تغییر رفتار به واسطه اتفاقاتی رخ میدهد که «تعامل گفتار درونی»، «ساختارهای شناخت» و «رفتارها و پیامدهای ناشی از آن» را شامل میشود. این فرآیند تغییر از منظر مایکنبوم در سه مرحله رخ میدهد که در ادامه به شرح آنها میپردازیم. «پکیج کامل اجرای تکنیکهای مصاحبه شناختی رفتاری از منظر دکتر مایکنبوم» ازطریق وبسایت بنیاد روانکال قابل دسترسی است.
- مرحله اول، خودنگری: در این مرحله بیمار یاد میگیرد چگونه رفتارهای خود را مشاهده کند، گفتگوی درونی بیمار با خودگویی و تصویرسازی ذهنی منفی مشخص میشود. عامل مهم در این مرحله توانایی و تمایل بیمار به گوش کردن به خود است. در این مرحله حساسیت بیشتر به افکار، اعمال، احساسات، واکنشهای فیزیولوژیکی و نحوه واکنش به دیگران را شامل میشود.
- مرحله دوم، گفتگوی درونی تازه: در این مرحله بیمار میآموزد چگونه رفتارهای ناسازگارانه خود را تشخیص دهد و فرصت برای بروز رفتار سازگارانه پیدا میکند. مایکنبوم معتقد است، در این شرایط بیمار برای بهبودی باید زنجیره رفتاری تازهای ایجاد کند، درنتیجه ناراحتیهای روانی، حاصل وابستگی شناختها، هیجانات و رفتارهای ناشی از آن است.
- مرحله سوم، یادگیری مهارتهای تازه: درمانگر در این مرحله به بیمار کمک میکند تا حرکت نزولی تفکر، احساس و رفتار را قطع کند و با کمک تواناییهای خود، شیوههای کنار آمدن سازگارانه را یاد بگیرد. به این ترتیب بیمار یاد میگیرد این رفتار سازگارانه را با انجام تمرین، در زندگی خود عملی کند.
تفسیر درمان شناخت رفتاری از منظر آرتورفریمن
آرتور فریمن CBT را بهعنوان مدلی برای درمان زوجها، خانوادهها و کودکان انتخاب کرده است. او عقیده دارد خانواده مبدأ یادگیری است و هر فرد در این محیط یاد میگیرد چه کسی باشد. فریمن در نظریه خود بیان میکند هر فرد رفتاری را یاد میگیرد که آن را در گذشته زندگی خود تجربه کرده باشد. بنابراین او در جلسات درمانی خود با پرسش سؤالاتی از بیمار درمییابد که او رفتار منفی یا احساسات ناکارآمد را از چه اتفاقی آموخته است. بهعنوان مثال فریمن در درمان شناختی رفتاری دلیل وجود احساس ناامنی در بیمار را، داشتن تجربه آسیبزا مانند آزار جنسی یا ضربه روحی در کودکی میداند.
آرتور فریمن در درمان CBT علاوهبر آموختههای بیمار در کودکی، نحوه پردازش اطلاعات، شناختها، نوع رفتار و احساسات او، جنبههای بیولوژیکی و فیزیولوژیکی را در بروز برخی حالات و رفتارها دخیل میداند. فریمن ازطریق درمان شناختی رفتاری، به درمان اختلالات افسردگی، اضطراب و اختلال شخصیت ازطریق طرحواره درمانی میپردازد. شما اساتید محترم میتوانید جهت کسب اطلاعات بیشتر در زمینه تفسیر درمان CBT از منظر آرتورفریمن، «پکیج اجرای تکنیکهای شناخت رفتاری از آرتورفریمن» را از بنیاد روانکال تهیه نمایید.
سبک درمان شناخت رفتاری در خانواده درمانی و گروه درمانی چگونه مؤثر واقع شده است و چه میزان تأثیرگذاری درمانی را میتوان از آن انتظار داشت؟
درمان شناخت رفتاری بهصورت گروه درمانی، سبکی بود که اولین بار توسط آرون بک و همکارانش بهکار گرفته شد. در این سبک درمانی به دلیل ایجاد تعامل بین اعضای گروه، اخلاق آموزشی در مدل ساختار گروهی جریان پیدا میکند و آمادگی تغییر افکار در روان افراد ایجاد میشود. درمانگرانی که از این تکنیک برای رفع مشکلات و اختلالات استفاده میکنند عقیده دارند، درمان CBT بهصورت گروهی، تنها به آموزش مهارتها محدود نمیشود؛ بلکه عوامل بین فردی نیز در این درمان نقش مهمی ایفا میکنند.
یکی از مهمترین دلایل تأثیر درمان شناختی رفتاری بهصورت گروهی، ایجاد فرصت یادگیری از تجربهها و تکالیف انجام شده بین بیماران است. چراکه به این ترتیب بیمار افراد دیگری را میبیند که مشکلات مشابه او را دارند و خود را در این مرحله تنها احساس نمیکند. همچنین در این شرایط فشار درمان از روی یک بیمار برداشته میشود و میتواند در بحثهای گروهی هر زمان که آمادگی مشارکت داشت شروع به صحبت نماید. جلسات گروهی برای افرادی که در جلسات خصوصی احساس آرامش نمیکنند فرصت بسیار خوبی است تا به ترمیم افکار منفی و غیرمنطقی خود بپردازند. برای مطالعه بیشتر مصاحبه بیماران شما را به خرید پکیج تکنیکهای درمانی شناخت رفتاری و جلسات مصاحبه از وبسایت روانکا دعوت مینماییم.
در درمان شناختی رفتاری به شکل خانواده درمانی با تمرکز بر تعاملات بین اعضای خانواده، سعی میشود عملکرد خانواده بهعنوان واحدی متشکل از تک تک اعضاء بهبود یابد. بالینگر که پیشرو در درمان CBT بهصورت خانوادگی است عقیده دارد باید الگوهای بین نسلی غیرقابل انعطاف که سبب ایجاد اختلال و مشکل برای هریک از اعضای خانواده میشود درهم شکسته شود. خانواده درمانی در درمان شناختی رفتاری برای کودکانی که از اختلال استرس، اضطراب، ترس از جدایی، بیخوابی شبانه و… رنج میبرند بسیار مؤثر واقع میشود. چراکه واقعیت روزمره کودکان مستقیماً تحت تأثیر خانواده قرار دارد.
راهحلهای حمایتکننده در درمان شناخت رفتاری شامل چه مواردی است ؟
درمان شناخت رفتاری بهعنوان یک درمان مؤثر کوتاه مدت میتواند اختلالاتی مانند افسردگی، اعتیاد، خشم، اختلالات دوقطبی، وحشتزدگی، فوبیا و… را درمان کند. اما هر شیوه درمانی چالشهایی بههمراه دارد و درصورتی به موفقیت میرسد که بیمار تمایل به تغییر رفتار داشته باشد. آگاهی از دانستن رفتار غیر منطقی و افکار منفی، تغییر را آسان نمیکند. تغییر رفتار درصورتی میسر میشود که بیمار زمان و تلاش خود را صرف تجزیه و تحلیل رفتار خود نماید. خود تحلیلی پروسه سخت و دشواری است، اما راهی مناسب جهت یادگیری بیشتر درخصوص تأثیر حالات درونی بر رفتار بیرونی است.
فرآیند CBT یک روند تدریجی دارد و بیمار باید با برداشتن گامهایی مؤثر رفتار خود را تغییر دهد. بیمار میتواند با انجام تمرینات پیوسته از آنچه در جلسات درمان آموخته، شناسایی سریع مشکلات خود، یادداشتبرداری از پیشرفتها، تلاش مستمر در تحقق یافتن درمان و مکالمه با دوستان و خانواده به روند درمان خود سرعت بخشد. همچنین خانواده بیماران باید او را در شکلگیری افکار مثبت و انجام رفتارهای منطقی یاری نمایند، به این ترتیب بیمار روند درمان آرامتری را سپری خواهد کرد. «پکیج شناختی رفتاری برای درمان فوبیا» هماکنون در بنیاد روانکال در دسترش دانشجویان عزیز میباشد.
در درمان شناخت رفتاری چه کمکهای درمانی عمیقی به مراجعین خواهد شد؟
همانطور که گفتیم درمان شناخت رفتاری، درمانی مؤثر جهت رفع بسیاری از اختلالات محسوب میشود. در این پروسه درمانی، درمانگر سؤالاتی درمورد آنچه بیمار را به سوی درمان هدایت کرده است میپرسد. این سؤالات مربوط به دوران کودکی، تحصیلات، شغل، روابط خانوادگی، روابط عاشقانه، وضعیت فعلی زندگی و… میشود. سپس درمانگر به بیمار کمک میکند تا تصویر بهتری از خود و چالشهایی که با آن روبهرو است بهدست آورد. این فرآیند درمانی به بیمار کمک میکند تا آگاهی خود را از افکار و باورهایی که دارد افزایش دهد.
همچنین درمانگر با معرفی تکنیکهای رفتار درمانی به بیمار آموزش میدهد چگونه افکار مثبت ایجاد کند و الگوهای رفتاری سالم را اجرا نماید. بیمار بهتر است در فاصله جلسات درمانی تمرینات درمانگر را انجام دهد و برای شناسایی افکار منفی یا تمرین مهارتهای جدید و غلبه بر اضطراب یادداشتهای روزانهای تهیه کند. بهاین ترتیب با ترک رفتارها و الگوهای فکری منفی و جایگزین نمودن آنها با الگوهای فکری مثبت بیمار بهبود مییابد.
خلاصه و جمعبندی
درمان شناخت رفتاری درمانی ساختاریافته، کوتاه مدت و حال محور است که طیف وسیعی از اختلالات را شامل میشود. در پروسه درمان CBT درمانگر به بیمار کمک میکند تا افکار منفی را مشخص کند، اهداف مهم خود را شناسایی و موانع رسیدن به آنها را حذف کند. این درمان که از مؤثرترین و کارآمدترین شیوههای درمانی در علم روانشناسی محسوب میشود، درصورتی به بهبودی بیمار منجر میشود که بیمار تمایل قلبی به پذیرش افکار منفی و تغییر آنها را داشته باشد. همچنین پیروزی در این فرآیند درمانی زمانی حاصل میشود که بیمار کمک و حمایت خانواده را در کنار خود احساس کند.
حمایت و انجام راهکارهای حمایتی از سوی خانواده و دوستان در درمان اختلالاتی مانند ترک اعتیاد، اضطراب، افسردگی، ترس از جدایی، بیخوابی و… بسیار مفید و مؤثر است. درمان شناختی رفتاری که در برخی مواقع بهصورت گروهی اجرا میشود اعتمادبهنفس بیمار را بالا میبرد و به او قدرت صحبت درخصوص افکار منفی خود را میدهد. بیماران با طی نمودن مرتب جلسات درمانی و انجام تمارین درمانگر میتوانند مسیر بهبودی را با سلامت طی نمایند و تا مدتها حال خوب خود را حفظ نمایند.