درمانگران، روانشناسان و مشاورانی هستند که جهت کمک به حل مشکلات و اختلالات بیماران از راهکارهای درمانی و تکنیکهای مختلف در حوزه روانشناسی استفاده میکنند. این افراد متخصص که با انواع تعارضات و اختلالات روانی آشنا هستند، به بیماران کمک میکنند تا زندگی پربارتر و سالمتری را داشته باشند. آنها میدانند روح انسان همانند جسم او به یک اندازه اهمیت دارد و همانطور که مراقبت از وضعیت سلامت جسمانی مهم است، دستیابی به سلامت روح و روان نیز به شکل ویژهتری اهمیت دارد. درمانگران موفق افرادی هستند که در درجه اول به کشف دنیای درونی خود میپردازند و در قدم بعدی سفری بیرونی به دنیای حرفهای خود را شروع میکنند. در این صورت است که آنها جلسات درمان رضایتبخشی را پشتسر میگذارند و در زمینه حرفهای خود به موفقیتهای بزرگی دستمییابند.
ما در این مطلب قصد داریم درخصوص چگونه یک درمانگر حرفهای شویم مطالب مهم و مفیدی را به شما ارائه دهیم، پس تا پایان همراه ما باشید.
معمولاً اصطلاح درمانگر توصیفی است که میتوان برای تعدادی از متخصصین مراقبتهای بهداشتی، مشاوران و روانشناسان بالینی بهکار برد. این افراد خدمات بهداشت روان را که شامل حل مشکلات روحی روانی و شناسایی حالات روانی غیرعادی، مشکلات ادراکی، شناختی و عملکردی میشود را به بیماران ارائه میدهند و به آنها کمک میکنند تا به مسیری هدایت شوند که بتوانند ذهن، افکار، احساسات و عملکرد خود را بهبود بخشند و به زندگی امیدوار شوند. درمانگران هرکدام در حوزههای مختلفی تجربه و اطلاعات کسب میکنند و در همان زمینه به بیماران خدمات خاص ارائه میدهند.
در ادامه مطلب به بررسی تعدادی از مسیرهای شغلی یک درمانگر میپردازیم تا با رشتهها و زمینههای مختلفی که هر درمانگر در آن به فعالیت میپردازد بیشتر آشنا شویم. قبل از آن لازم است خدمات دانشجویان عزیز و درمانگران گرامی «ابر پکیج الماس» را معرفی نماییم. این پکیج که شامل تما مباحث آموزش روانشناسی میشود هماکنون در وبسایت بنیاد روانکال در دسترس علاقمندان قرار دارد.
درمانگران یا روانشناسان زیستی، افرادی هستند که به مطالعه و تحقیق درخصوص ذهن و رفتار انسان میپردازند. این درمانگران که گاهی به آنان روانشناس بیولوژیک یا روانشناس فیزیولوژیک نیز میگویند با بررسی منشأ عصبی رفتار درمانجو میتوانند عوامل مختلف زیستی را که بر تفکر، احساس و عملکرد او تأثیر میگذارد را شناسایی نمایند. همچنین یکی از مهمترین زمینههایی که این متخصصین در آن به مطالعه و تحقیق میپردازند، بررسی تأثیر بیماری و آسیب مغزی بر روی رفتار بیمار بهشمار میآید. این درمانگران با درک بهتر این آسیبها و بیماریها میتوانند راهحلی جهت کنترل آسیب، پیشگیری و درمان به مراجع خود ارائه دهند. به این ترتیب آنها میتوانند از آسیبهای جدی مغزی جلوگیری و زندگی سالمتری را برای بیمار تدارک ببینند.
درمانگرن بالینی، متخصصینی هستند که بیماران روحی و روانی را تحت معاینه، تشخیص و درمان قرار میدهند. این افراد وظیفه دارند تا از شیوههای رواندرمانی استفاده کنند و برنامههایی به بیمار ارائه دهند تا او روند بهبودی خود را طی نماید. معمولاً درمانگران یا روانشناسان بالینی که در تمام روشهای درمانی آموزش دیدهاند، در بیمارستانها، مطبهای خصوصی و کلینیکهای سلامت روان مشغول به فعالیت هستند. آنها میتوانند در حوزههایی خاص مانند سلامت روان کودکان، سوء مصرف مواد مخدر، سلامت روان بزرگسالان و سالمندان اقدام به کسب تخصص نمایند. درمانگران بالینی بااینکه در مراکز پزشکی فعالیت میکنند اما اجازه تجویز دارو ندارند.
درمانگران شناختی، افرادی هستند که میتوانند نحوه تفکر درمانجو و نوع تصمیم گیریهای او در حل مشکلات را مورد ارزیابی قرار دهند. این درمانگران میتوانند به چگونگی بررسی پردازش، ذخیرهسازی، یادگیری، تشخیص و استفاده از اطلاعات توسط مغز درمانجو بپردازند. آنها میتوانند در محیطهای حرفهای مختلفی مانند مراکز تحقیقاتی، مؤسسات بازپروری، بیمارستانها، سازمانهای دولتی، مطبهای خصوصی و دانشگاهها مشغول به فعالیت باشند. درمانگران شناختی اغلب وظیفه سرپرستی تیم تحقیق و کار با بیمار را برعهده دارند و مانند دیگر روانشناسان حوزه خاصی را برای اخذ تخصص انتخاب میکنند. بهعنوان مثال این درمانگران میتوانند در حوزههای حافظه، تکامل زبان، حل مسئله، اختلال در یادگیری و توجه اقدام به ادامه تحصیل و اخذ تخصص نمایند.
متخصصین و روانشناسان جامعه، افرادی هستند که تحقیقات خود را درخصوص سلامت جامعه به انجام میرسانند. این درمانگران با بالا بردن سواد اجتماعی افراد جامعه، سعی در پیشگیری از بروز بسیاری از مشکلات اجتماعی دارند و برای دستیابی به یک جامعه سالم بر ایجاد تغییرات مثبت افراد تمرکز میکنند. تحقیقاتی که این درمانگران انجام میدهند «کنش محور» است و با تمرکز بر ارائه راهحلهای واقعی، قابل اجرا است. این درمانگران در محیطهایی مانند دانشگاه، سازمانهای دولتی و مؤسسات اجتماعی میتوانند مشغول به فعالیت باشند. همچنین آنها میتوانند سمتهایی مانند مشاور سیاسی، مدیر برنامه یا تحقیق، مشاور و استاد را داشته باشند.
هدف درمانگران جامعه از تحصیل در این رشته توجه به مشکلات اجتماعی، اجرای قوانین جهت بهتر شدن زندگی و بهبود سلامت جامعه است.
روانشناسان یا درمانگران تطبیقی متخصصینی هستند که به مطالعه تفاوت رفتارهای انسان و حیوان میپردازند. این متخصصین عقیده دارند با وجود تمام تفاوتها میان انسان و حیوان، برخی خصوصیتها هستند که در گونههای مختلف یکسان هستند. درنتیجه این افراد به بررسی رفتارها و واکنشهای حیواناتی مانند سگ یا موش میپردازند، چراکه معتقدند این حیوانات درک بهتری از رفتار انسان را بهدست میدهند. ازجمله مطالعات و تحقیقاتی که درمانگران تطبیقی در گذشته انجام دادهاند میتوان به «مطالعه تورندایک روی گربهها»، «بررسی پاولف روی سگها» و «آزمایشهای اسکینر روی کبوترها» اشاره کرد. این تحقیقات که در طول تاریخ مورد استفاده اغلب روانشناسان قرار گرفتهاند، آنها را به درک بهتری از رفتار انسان میرسانند.
این گروه از روانشناسان به بیمارانی که دچار اختلالات روانی هستند یا از مشکلات رفتاری رنج میبرند کمک میکنند تا در مسیر بهبودی قرار گیرند. همچنین از دیگر فعالیتهای این دسته از درمانگران میتوان به مواری مانند رفع مشکلات عاطفی، بررسی استرسها و اضطرابها و چگونگی حل آنها در بیماران اشاره کرد. فعالیت این دسته از درمانگران شبیه به روانشناسان بالینی است.
درمانگران زوجی با هدف یکپارچه سازی و تنظیم هیجان، ابراز صحیح احساسات و تأیید متقابل بهمنظور بهبود روابط زوجین مشغول به فعالیت هستند. این درمانگران بدون قضاوت به دو طرف رابطه کمک میکنند یکدیگر را بپذیرند و با کاهش پاسخهای منفی، افزایش خودتنظیمی عواطف، بهبود توانایی ابراز خود و اصلاح مهارتهای مدیریت مشکلات، روابط بهتر و سالمتری برقرار کنند. این دسته از روانشناسان به همسرانی که علاقه به بهبودی رابطه دارند کمک میکنند تا موقعیتهای چالشبرانگیز را شناسایی کنند و ایدههای عملی موجود را بررسی نمایند تا تعارضات آسیبزا را به حداقل برسانند. درنتیجه طرفین رابطه به آرامش و صمیمیت بیشتری میرسند و رابطه رضایتبخشی را تجربه خواهند کرد.
تحقیق پیرامون چگونگی مراحل رشدی انسان در تمام طول عمر از فعالیتهای درمانگران رشد محسوب میشود. برخی از این متخصصین مطالعات خود را بر روی دوره خاصی از زندگی مانند اوایل کودکی، نوجوانی، بزرگسالی یا سالمندی متمرکز میکنند. این دسته از درمانگران وظایفی مانند معاینه کودکان دارای معلولیت یا تأخیر در رشد را برعهده دارند، یا به بررسی مشکلات مربوط به کهولت سن و مطالعه کسب مهارتهای زبانی میپردازند. در بین درمانگران رشد، روانشناسانی هستند که جهت بالا بردن آگاهی درخصوص مشکلات ایجاد شده در طول عمر، در رشد انسان، اقدام به پژوهش و تحقیق مینمایند. همچنین گروهی دیگر از این متخصصین در زمینه رسیدگی به بیمارانی فعالیت دارند که برای کنار آمدن با مشکلات رشدی نیاز به کمک دارند.
روانشناسان تربیتی در زمینه نحوه یادگیری و فرآیند آموزش افراد فعالیت دارند، این فعالیتها شامل ارائه روشهای تدریس و آموزش میشود. برخی دیگر از این روانشناسان درخصوص بررسی میزان استعداد و اختلال در یادگیری افراد بیمار مشغول به ارائه خدمات هستند. درمانگران تربیتی جهت بهبود بیماران مبتلا به اختلال یادگیری به بررسی تأثیر عوامل اجتماعی، شناختی و عاطفی بر فرآیند یادگیری میپردازند.
همچنین این درمانگران مشکلات بالقوهای که مانع از یادگیری در کودکان میگردد را نیز شناسایی و بررسی مینمایند. گروهی از درمانگران تربیتی به پژوهش درخصوص طراحی مفاد آموزشی میپردازند تا میزان یادگیری را به حداکثر برسانند.
درمانگران سلامت در طول دوران فعالیت خود به بررسی موضوعاتی مانند تأثیر روانشناسی، رفتار، تعاملات اجتماعی، بیماری و زیست بر روی وضعیت عمومی و سلامت افراد میپردازند. تلاش این دسته از درمانگران این است که شرایط سلامتی جسمی و روحی بیمار را به بهترین حالت خود برسانند؛ برای رسیدن به این هدف این درمانگران با معاینه و کمک به بیمارانی که نیازمند یاری هستند، فعالیتهای بالینی انجام میدهند. اقدامات درمانگران سلامت در این زمینه شامل رواندرمانی، تجویز آزمایشهای مختلف روانشناختی، آموزش روشهای مختلف مواجهه با بیماری و ارائه توضیحاتی درخصوص انجام رفتار سالم میشود.
درمانگران شخصیت در طول دوره فعالیت خود به مطالعه جنبههای مختلفی از شخصیت انسان و تأثیر خصوصیات فردی بر زندگی و رفتار افراد میپردازند. درمانگران شخصیت طیف گستردهای از موضوعاتی که در زندگی روزمره همه ما انسانها وجود دارد را مورد مطالعه و ارزیابی قرار میدهند. بهعنوان مثال این روانشناسان به چگونگی شکلگیری شخصیت، قابل تغییر بودن یا نبودن آن، بررسی ارتباط بین خصوصیات شخصیتی و اختلالات خاص، تأثیر شخصیت بر روی تصمیمگیری و عوامل مختلفی که در شکلگیری شخصیت نقش دارند تمرکز میکنند.
به روانشناسانی که به کودکان کمک میکنند تا مشکلات عاطفی، تحصیلی، اجتماعی و رفتاری خود در محیط مدرسه را شناسایی و بهبود بخشند، درمانگران مدرسه میگویند. این دسته از متخصصین نقش مهمی در نظام آموزشی ایفا میکنند و اغلب با والدین، معلمان، دانشآموزان و کادر مدرسه در ارتباط هستند تا از وجود محیط یادگیری سالم، امن، حمایتگر و خلاق اطمینان داشته باشند. همچنین درمانگران مدرسه به کودکانی که از لحاظ عاطفی، رفتاری یا تحصیلی دچار چالش و مشکل شدهاند کمک میکنند تا راهحل مؤثری برای حل مشکل خود بیایند. روانشناس مدرسه درصورت نیاز میتواند به دانشآموزانی که نیاز به مشاوره دارند، مشاوره میدهد و جهت مدیریت رفتار آنها راهحلهای حمایتی ارائه میدهد.
درمانگران اجتماعی وظیفه مطالعه رفتار فرد در محیط اجتماعی و تأثیر گروه روی رفتار او را برعهده دارد. این متخصصین طیف گستردهای از موضوعات اجتماعی مانند نگرش، تعصب، ارتباط، روابط میانفردی، پرخاشگری، ترغیب و… را مورد بررسی قرار میدهند. گروهی از روانشناسان اجتماعی بخش زیادی از فعالیتهای خود را صرف تحقیقات اولیه جهت بالا بردن سطح آگاهی نسبت به رفتار اجتماعی میکنند.
همچنین برخی دیگر از این روانشناسان از مهارت و دانش خود جهت تأثیرگذاری روی رفتار انسانها استفاده میکنند تا گروههای سالمتر و خلاقتری داشته باشند.
هر درمانگر در مسیر حرفهای خود ناخودآگاه با موانعی روبهرو میگردد که باید با آنها آشنا باشد تا بتواند راهحلهای سازندهای به بیماران و مراجعین خود ارائه دهد. همچنین لازم به ذکر است درمانگران از زمانی که شروع به کسب دانش آکادمیک مینمایند وارد مرحله جدیدی از زندگی خود میشوند، چراکه آنان علاوهبر دانشی که فرامیگیرند همدلی، بلوغ و قدرت قضاوتشان نیز سنجیده میشود و مورد آزمایش قرار میگیرد. بنابراین یک درمانگر برای اینکه بتواند در زمینه حرفهای خود به تبحر و موفقیت دستیابد باید در دو جبهه قلب و روح خود به چالش بپردازد. یک درمانگر حرفهای برخلاف دیگر مشاغل لازم است همزمان با فعالیت کاری خود دنیای درون و افکار پنهان خود را نیز آشکار سازد.
یکی از مهمترین تکنیکهایی که کیفیت درمان درمانگران را افزایش میدهد «ارتباط درمانی» محسوب میشود. این ارتباط حرفهای که چارچوب خاصی از درمان در آن وجود دارد، شامل عناصری میشود که رعایت نمودن آن لازم و ضروری است. نکته مهم و قابل توجه در ارتباط درمانی، وجود یک مکان مناسب بدون اشیاء مزاحم جهت انجام مصاحبه و مدت زمان مشخص مصاحبه است که از قبل مشخص میشود. درمانگران توجه داشته باشند بههیچ عنوان اجازه ندارند روند درمانی نزدیکان، خانواده و دوستان خود را برعهده بگیرند، این قواعد اخلاقی مرزهای روند ارتباط درمانی هستند که هر درمانگر باید به آنها پایبند باشد. در ادامه مطلب به بیان مراحل ارتباط با درمانجو میپردازیم، پس اگر در ابتدای مسیر درمانگری قرار دارید به ادامه مطلب توجه نمایید تا نکات عمیق و مهمی را در این زمینه دریافت کنید.
در اولین مرحله درمانگر و درمانجو باید با یکدیگر آشنا شوند، برخورد اولیه درمانگر در این مرحله از اهمیت بالایی برخوردار است. برخی درمانجویان اجتماعی هستند و به راحتی صحبت با درمانگر را آغاز میکنند، اما عدهای از درمانجویان افرادی درونگرا هستند یا به دلیل وجود مشکلاتی مانند افسردگی و اضطراب نمیتوانند به راحتی با درمانگر به صحبت بپردازند. درمانگران باید توجه داشته باشند در طول این جلسه با توجه تمام و درنهایت احترام به صحبتهای مراجعکننده گوش کنند و برای حرفهای او ارزش قائل شوند. اگر در این روند، مراجع درمانگر را نادیده گرفت، باید درمانگر به او نشان دهد که به بیمار بهعنوان یک انسان علاقه دارد و عدم توانایی در برقراری ارتباط او را درک میکند. درصورتی که راه ارتباطی صحیحی در این مرحله شکل گرفت گفتگو و ارتباط به مرحله دوم میرسد.
در این مرحله درمانگر و درمانجو یکدیگر را بهخوبی شناختهاند و میتوانند واکنشهای احساسی در موقعیتهای مختلف و خاص را پیشبینی کنند. درمانگران حرفهای در این مرحله اعتماد درمانجو را مورد بررسی و آزمایش قرار میدهند، سپس درمانجو را تشویق به صحبت میکنند تا او حرفها و مشکلاتش را به زبان بیاورد. در این روند درمانگر با حمایتهای عاطفی سعی مینماید تا درمانجو را به ادامه صحبت ترغیب کند. بیماران ممکن است منتظر جلسات ملاقات بعدی باشند و حتی امکان دارد در جلسه بعدی بیمار احساسات متفاوتی مانند عصبانیت را تجربه کند. باید درمانگر توجه داشته باشد که تمام این حالات طبیعی هستند، اما نکته مهم و اساسی در این مرحله نوع رفتار درمانگر به این حالات و تحلیل و بررسی هرکدام از آنها محسوب میشود.
زمانی که درمانگر این حالات درمانجوی خود را درک کند، نشانهای از پذیرش بیمار و توانایی او در حفظ اعتماد بوجود آمده جهت ادامه رابطه درمانی و حرکت به سمت مرحله بعدی است.
درمانجو از مرحله سوم نقش فعالتری در جلسات درمان از خود نشان میدهد، چراکه درمانگر را فردی مهم بهحساب میآورد. مرحله سوم زمانی است که مراجع بین وابستگی و استقلال مردد و دودل است. این مرحله میتواند برای درمانگر و درمانجو چالشبرانگیز باشد و درمانگر ناچاراً مجبور به استفاده از تمام مهارتهای ارتباطی فردی و بینفردی شود تا به درمانجو اجازه دهد احساسات خود را در موقعیتهای مختلف به راحتی بیان کند. ممکن است درمانگر در این مرحله فشارهای زیاد روی درمانجو و کم شدن عواطف او را شناسایی نماید. نشان دادن درک این مسائل ازسوی درمانگر سبب میشود، درمانجو اعتماد بیشتری به او پیدا نماید. درنتیجه یادگیری بهتر صورت میگیرد و اضطراب درمانجو کاهش پیدا میکند.
اغلب درمانگران باتجربه، درمانجو را از همان جلسات اول آشنایی برای این مرحله آماده میکنند. در مرحله نخست درمانگر مدت زمانی که درمانجو باید تحت درمان باشد و منظم به او مراجعه کند را بیان میکند. در طول مدت رابطه درمانگر، در فواصل زمانی مشخصی به تاریخ خاتمه درمان اشاره میکند و درصورتی که درمانگر به هر دلیلی نتواند جلسات را بهطور منظم پیشببرد و درمانجو هنوز به او وابسته باشد، جلسات بعدی درمان را به زمانهای بعدی موکول مینماید. در مرحله آخر درمان، درمانگر به تدریج تعداد جلسات را کم میکند و بیمار را تشویق مینماید تا خود به تنهایی آموزشهایی که دیده را اجرا نماید و در مواقعی که درمانگر با او نیست، خود درمانگر خود باشد.
اگر قصد دارید یک درمانگر حرفهای شوید، باید گامی اساسی و مهم در روند بهبودی ارتباط درمانی بردارید. یک درمانگر حرفهای دانش و توانایی مهارت برقراری ارتباط با درمانجو را میداند و با ارائه راههای صحیح در برقراری ارتباط با بیمار تلاش مینماید تا رابطه ایجاد شده مختل نگردد و بیمار به بهبودی امیدوار شود. رعایت تکنیکهای درمانی سبب میشود درمانجو در جلسات درمانی آرامش بیشتری را تجربه کند و ارتباط بهتری با درمانگر خود برقرار نماید، درنتیجه وضعیت سلامت روانی او به بهترین شکل ممکن بهبود مییابد. تکنیکهای ارتباط درمانی نکات بسیار زیادی را شامل میشود که در ادامه قصد داریم به مهمترین آنها اشاره کنیم.
قبل از آن لازم است «پکیج اصول مشاوره ویژه دانشجویان روانشناسی» را خدمت دانشجویان و درمانگران آینده معرفی نماییم. در این پکیج که توسط بنیاد روانکال تهیه و ارائه شده است تکنیکهای مختلف درمانی، جلسات مصاحبه با موضوعات و رویکردهای مختلف، درمان بسیاری از اختلالات و… بررسی شده است. این پکیج میتواند منبع کاملی جهت کسب اطلاعات دانشجویان روانشناسی درخصوص علم روانشناسی باشد. در ادامه توجه شما را به تکنیکهای ارتباط درمانی در روند رفتار درمانی و درمان شناختی رفتاری جلب مینماییم.
برای اینکه یک درمانگر حرفهای شوید باید در ابتدا یاد بگیرید چگونه با درمانجو همدلی کنید. بهاین ترتیب میتوانید آنچه او احساس میکند را احساس کنید و دلیل مشکلات و تعارضات او را درک نمایید. مهارت همدلی مهمترین مهارتی است که یک درمانگر حرفهای باید داشته باشد و درمانگران باتجربه و ماهر هیچگاه از آموختن و تمرین در این زمینه غافل نمیشوند. اولین و ابتداییترین راه در همدلی این است که درمانگر ابتدا از خود بپرسد بیمار چه احساسی دارد؟ و چرا این احساس برای او بوجود آمده است؟ سپس با هر جملهای که سرشار از احساس و همدلی است برداشت خود را به درمانجو منتقل کند.
مسلماً در ابراز همدلی لحن، تن و آهنگ صدای درمانگر و نوع جملاتی که بیان میکند نقش کلیدی ایفا میکند. دقت داشته باشید درمانگر میتواند بعد از ابراز همدلی نظر خود را به مراجع بگوید، بنابراین نتیجه میگیریم همیشه همدلی به معنای تأیید تمام گفتههای درمانجو نیست. همدلی مانند دیگر مؤلفههای درمان تابع مفهوم پردازی است، این موضوع به این معنا است که میزان و نوع همدلی از بیمار با بیمار دیگر متفاوت است. همدلی از درمانجو باید دقیق و ظریف در جای مناسب با بیان کلامی یا غیرکلامی حرفهای انجام گیرد تا اشتباهاً افکار یا عملکرد بیمار تأیید نگردد.
یک درمانگر حرفهای باید در کنار همدلی رابطهای صادق با مراجعکننده برقرار نماید. هر ارتباطی، خصوصاً ارتباط غیرکلامی باید شامل ویژگیهایی مانند طبیعی بودن، صادقانه بودن و درگیری هیجانی درمانگر در جذب چالش درمانجو باشد. اگر این صداقت ازسوی درمانگر وجود نداشته باشد، درمانجو به راحتی متوجه ناخالصانه بودن همدلی درمانگر میشود. بنابراین اگر درمانگر بتواند در روند جلسات با درمانجو همدلی کند، فرآیند درمانی موفقتری را اجرا خواهد کرد تا از دیگر مهارتهای ارتباطی مانند انعکاس محتوا یا خلاصهسازی استفاده کند. در روند جلسات درمانی مشارکت بیمار در کلیه فعالیتها مانند بررسی شواهد، انجام تکالیف با درمانگر و خلاصهسازی لازم و ضروری است.
یکی از شیوههایی که درمانگر رفتاری، میتواند مشارکت درمانجو را برانگیزد سبک ارتباط کلامی بهشمار میآید. درمانگر با بهکار بردن واژههای «آیا موافقید؟»، «باهم»، «هر دو» و… میتواند تجربه مشارکتی با درمانجو ایجاد کند و ارتباط فعالی با او برقرار نماید.
فیلسوف یونان باستان سقراط میگفت: « مادر من ماما بود و من مامای ذهن انسانها هستم، همانطور که مادر خود بچه به دنیا نمیآورد اما به زائو کمک میکرد بچه خود را به دنیا آورد، من هم به دانشجویان خود کمک میکنم تا مفاهیم در ذهن آنها زاییده شود.» درواقع میتوان گفت پرسشگری سقراط نوعی زاییده شدن ذهن محسوب میگردد. بنابراین درمانگران رفتاری میتوانند از همین شیوه استفاده کنند و فرایند درمان را پیشبرند. ادبیات پرسشگرانه در گفتگوی درمانگر رفتاری و بیان پرسشهای جهتدار میتواند درمانجو را به سمت مسیر صحیح بهبودی هدایت کند.
بازخورد یکی از دستاوردهای درمان بهحساب میآید، به همین دلیل است که درمانگران حرفهای به شیوهای دقیق و مستمر به بیمار بازخورد میدهند یا از او درخواست میکنند بازخورد بدهد. درنتیجه میتوان گفت تنظیم رفتار، افکار و احساس هر فرد تابع بازخوردهایی است که دریافت میکند. توجه داشته باشید در درمان شناختی رفتاری فرآنید درمانی بدون ارائه و دریافت بازخورد مفید و مؤثر نخواهد بود.
در پایان تمام جلسات ارزیابی و درمان بهصورت مکرراً خلاصهسازی باید صورت پذیرد. این فعالیت به درمانگر و درمانجو کمک میکند ساختار درمان را رعایت نمایند و پیوستگی قسمتهای مختلف در هر جلسه را حفظ کنند. مهمترین قسمت درمان شناختی رفتای، انجام خلاصهسازی در پایان هر جلسه درمان محسوب میشود. بهطورکلی هر اقدامی که در روند درمان انجام میشود از دو بخش تشکیل شده است، «یک منطق نظری» و «یک استدلال پژوهشی». باتوجه به اینکه درمان شناختی رفتاری، درمانی مشارکتی است، منطق هر فعالیتی باید برای بیمار روشن شود، به این معنی که هیچ اقدامی بدون توضیح از بیمار خواسته نمیشود.
در درمان شناختی رفتاری یکی از مهمترین اقدمات استفاده از مثالها، استعارهها و داستانها در جریان درمان بهحساب میآید. این رویکرد درمانی مبتنی بر پردازش اطلاعات است، درنتیجه مثالها، استعارهها، تشبیهها و استفاده از ابزارهای زبانی راه مناسبی برای تبدیل اطلاعات به واحدهای پردازشی است که سریعاً عمل میکند و از هیجانات ناکارآمد کاملاً مستقل هستند. بهعنوان مثال یک درمانگر حرفهای برای نشاندادن مشارکتی بودن فعالیت بیمار و خودش میتواند از استعاره قایق پارویی استفاده کند.
بهاین ترتیب درمانگر میگوید: «فعالیت درمانی من و شما مانند راندن یک قایق پارویی است، ما هردو باید پارو بزنیم، پس اگر هماهنگ با هم پارو نزنیم قایق حرکت صحیحی ندارد. اگر من به تنهایی پارو بزنم و شما بهعنوان درمانجو تلاشی نکنی، قایق دور خودش میچرخد و درنهایت اگر من هم پارو نزنم قایق به مقصدی نخواهد رسید». پس برای رسیدن به بهبودی و موفقیت باید با یکدیگر هماهنگ باشیم و همکاری نماییم.
درمانگر حرفهای میتواند با لبخند و طنز و شوخی بهصورتی زیرکانه تنش و استرس را از جلسه دور کند. در جلسات درمان، درمانگر میتواند با تعریف اتفاقات یا موقعیتهای خندهدار استرس را از درمانجو دور کند، البته توجه داشته باشید تعریف موضوعات خندهدار نباید از شخصیت، صفات شخصی و ضعف درمانجو باشد؛ بهاین ترتیب درمانجو میتواند به شوخیهای درمانگر بخندد. تصور کنید درمانجو انسانی ناتوان باشد و در اکثر موقعیتها پیشبینی کند که نمیتواند از عهده انجام کارهای لازم برآید، درنتیجه از انجام آن بپرهیزد؛ یا تصور کند هر موفقیتی که دارد را از روی شانس بهدست آورده است. در این شرایط درمانگر میتواند موقعیتهایی را طراحی کند تا بیمار با وجود پیشبینیهای مکرر بر شکست خود، از انجام آن کار فرار نکند. در این شرایط درمانگر با هر موفقیتی که بیمار کسب میکند با لحن شوخی به او میگوید: «اینبار شانس آوردی نه؟»
یکی از مهمترین اصول در درمان رفتاری، هماهنگسازی درمان با شرایط بیمار است. در این موقعیتها درمانگر با انعطاف فراوان برنامههای درمانی را باتوجه به ویژگیهای شخصی، اجتماعی و فرهنگی بیمار تنظیم مینماید. چراکه تمام درمانجویان بهصورت یکسان نسبت به انجام تکالیف و توصیههای درمانگر خود متعهد نیستند، ازطرفی همه بیماران به یک اندازه برای ادامه جلسات درمانی اشتیاق ندارد و تمام آنها بهیک صورت به بیان دغدغهها و مشکلات خود نمیپردازند. درنتیجه بهتر است درمانگر با انعطافپذیری بالا باتوجه به ویژگیهای بیمار از فنون مختلف و ترفندهای درمانی استفاده کند.
بهعنوان مثال فرض کنید بیماری با علائم افسردگی وجود داشته باشد که اصلاً در طول روز از رختخواب بیرون نمیآید. درمانگر برای این بیمار میتواند درساعاتی که او به بهانه تماشای تلویزیون یا غذاخوردن از رختخواب بیرون است، برنامه درمانی درنظر بگیرد. همچنین درمانگر برای بیمار افسردهای که به فعالیتهای روزانه خود مشغول است اما حال خوبی ندارد و معمولاً کارهای خود را ناتمام رها میکند میتواند برنامهای متفاوت جهت درمان ارائه دهد.
در درمان رفتاری، درمانگر حرفهای اجازه دارد اطلاعاتی درخصوص خود به بیمار ارائه دهد. بهاین ترتیب درمانجو با بیان اطلاعاتی که میتواند ارزش درمانی داشته باشد، خودافشایی کند. توجه داشته باشید، خودافشایی به معنی درد و دل با بیمار برای حل مسائل شخصی نیست. در فرآیند خودافشایی درمانگر به گونهای رفتار میکند که او هم مشکلاتی در زندگی شخصی خود دارد که توان حل آنها را ندارد. خودافشایی میتواند مثالهایی از بهکار بردن مهارتهای حل مسئله جهت مقابله با افکار منفی، برنامهریزی، فعالیتهای معمول و… باشد که درمانگر خود انجام داده است و بیمار میتواند آنها را بیاموزد و از او پیروی نماید.
درمانگر موفق و حرفهای بودن نیازمند تلاشهای بیوقفه و خستگی ناپذیر است، اگر احساس میکنید شما فردی ساعی هستید و از موانع ناامید نمیشوید، پس میتوانید به تحصیل در این رشته بپردازید. در طی سالها تحصیل و سپس فعالیتهای کاری ممکن است شما گاهی ناامید شوید، چراکه همه بیماران به یک اندازه در جلسات درمان پیشرفت نمیکنند و روند بهبودی خود را راحت طی نمینمایند. به یاد داشته باشید اگر با این شرایط روبهرو شدید باید به بیمار خود اطمینان دهید که تا بهبودی کامل در کنار او هستید.
این نکته را هم درنظر داشته باشید که شما ممکن است برای همه درمانجویان، درمانگر خوب و مناسبی نباشید، پس دلیل عدم پیشرفت درمانجوی شما در جلسات درمان ممکن است عدم ارتباط بین شما و او باشد. در این شرایط بهتر است مراجعکننده خود را به درمانگر دیگری ارجاع دهید تا شرایط مفیدتری برای او فراهم کرده باشید.
مسیر درمانگر حرفهای شدن چالشها و دشواریهای زیادی دارد، شما ممکن است در این مسیر ناامید یا حتی افسرده شوید. کشمکش دائمی با درمانجو جهت جلب اعتماد او، ساختن یک رابطه موفق و تعیین اهداف برای درمانجو دشواریهای خاص خودش را دارد. ازطرفی زمانی که یک درمانگر تازهکار بعد از ماهها یا سالها میبیند بیمارش هنوز با مشکلات خود دستوپنجه نرم میکند، دچار احساس بدبینی میشود و افسرده به نظر میرسد. بری اینکه یک درمانگر حرفهای شوید، باید سرسخت باشید و آموزشهای اصولی دیده باشید تا بتوانید در این حرفه موفق باشید.
خلاصه و جمعبندی
درمانگر بودن برای افرادی که علاقمند هستند تا با بیماران تعامل داشته باشند و به آنها کمک کنند تا از زندگی خود نهایت لذت را ببرند، شغلی بسیار ارزشمند است. صرف زمان برای کمک به بیماران برای ایجاد زندگی پربارتر، شادتر و مفیدتر میتواند بسیار لذتبخش باشد. بهتر است بدانید هر درمانگر در نوع خود فردی منحصربهفرد بهشمار میآید و تواناییهای بالقوه بسیاری دارد. تنها کافی است مراحل آموزشی را به خوبی طی کند تا به درک درستی از این حرفه دست یابد. در این مطلب تلاش شد تا درخصوص درمانگری و انواع آن مطالب مهمی به شما ارائه گردد و آنچه لازم است تا درمانگران برای ایجاد تعامل سازنده با درمانجو بهکار ببندد بیان شود.
اگر شما هم علاقمند به این رشته هستید و به دنبال راهی برای درمانگر حرفهای شدن هستید، بهتر است از چالشها و موانع ناامید نشوید و برای رسیدن به موفقیت از هر تلاشی دریغ نکنید. اصول درمانگر حرفهای شدن را در نظر داشته باشید و در کنار درمانگران موفق به کسب تجربه و فراگیری نکات مهم فرآیند درمان بپردازید، بیشک شما با تلاش و پشتکار از موانع عبور خواهید کرد و درمانگر موفقی خواهید شد.