اختلال سایکوپات
اختلال سایکوپات، نوعی اختلال روان آزاری است که اشخاص دارای آن، اشخاص روان پلیدی هستند که در جامعه سعی میکنند با چربزبانی و ایجاد جذابیت ظاهری توجه مردم را بهسوی خود جلب کنند. این بیماران در صحبتهای خود با دیگران، معمولاً شخصیتی دروغین از خود معرفی میکنند که آنها را زیبا و بزرگ جلوه دهد. سایکوپاتها که بهشکل بیمارگونه دروغگو هستند، سعی مینمایند برای سرپوش گذاشتن روی دروغهای قبلی، باز هم دروغ بگویند و زمانی که به فراموشی دچار شوند و دیگران ضدونقیض بودن صحبتهایشان را به آنها گوشزد کنند، سریعاً راهحلی برای فرار یا تغییر داستان پیدا میکنند.
این افراد با خودبرتربینی، تصور میکنند افراد شایستهای هستند و هیچ توجهی به قوانین اجتماعی ندارند.
فهرست مطالب
همه ابعاد سایکوپات
اختلال سایکوپات چیست و در بطن یک فرد سایکوپات چه میگذرد؟
نشانه شناسی سایکوپات براساس DMS ؟
نشانه شناسی عمومی سایکوپات در بطن فرهنگ عامه جامعه ؟
انواع اصلی اختلال سایکوپات چیست؟
انواع فرعی اختلال سایکوپات چیست؟
علل شناسی اختلال سایکوپات از منظر تربیتی، فرهنگی، اجتماعی و ژنتیکی؟
تشخیص افتراقی اختلال سایکوپات
آیا میتوان از بروز اختلال سایکوپات جلوگیری کرد؟
تفسیر اختلال سایکوپات از منظر روانکاوی؟
تفسیر اختلال سایکوپات از منظر شناخت رفتار درمانی ؟
تفسیر اختلال سایکوپات از منظر عصب روانشناسی و ژن شناسی ؟
تأثیر اختلال سایکوپات بر روی فرد و خانواده فرد مبتلا از منظر آسیب شناسی روانی ؟
راهحلهای حمایتکننده برای خانواده و نزدیکان مبتلایان به سایکوپات ؟
درمانهای کاهنده از شدت اختلال سایکوپات از منظر دارویی و روان درمانی ؟
داستان زندگی یک مبتلا به اختلال سایکوپات چیست؟چرا جذب این افراد میشویم؟
خلاصه و جمعبندی
همه ابعاد اختلال سایکوپات
اختلال سایکوپات، اختلال روان آزاری است و البته تشخیص این اختلال از عهده هر فردی بر نمیآید.
در بین اختلالات شخصیتی، اختلال روان آزاری یکی از چالشیترین مشکلاتی است که مورد توجه روانشناسان و روانپزشکان قرار گرفته است. چراکه هر فرد با احساسات و عواطف خود شناخته میشود، حال یک شخص روان آزار که انسانی بیمسئولیت، بی قید و بدون ترس است چگونه باید شناخته شود؟ تشخیص اختلال روان آزاری یا سایکوپات از عهده هر فردی برنمیآید، زیرا این افراد به ظاهر معمولی و اجتماعی هستند، اما در حقیقت به هیچ نظام اخلاقی پایبند نمیشوند و حق و حقوقی نیز برای دیگران قائل نیستند.
برخلاف تصور عموم مردم، قرار نیست همه جنایتکاران یا قاتلان خطرناک را پشت میلههای زندان ببینیم. ممکن است فردی با ظاهری معقول و منطقی و حتی دوست داشتنی در جامعه و در کنار ما زندگی کند اما وجودش به همان اندازه خطرناک باشد. در این مطلب قصد داریم تا همه ابعاد اختلال سایکوپات را تشریح و مورد بررسی قرار دهیم و با این اختلال روانی بیشتر آشنا شویم.
اختلال سایکوپات چیست و در بطن یک فرد سایکوپات چه میگذرد؟
سایکوپاتها افرادی هستند که صفات ذاتیتری دارند و برخلاف افراد ضد اجتماعی، اشخاصی جذابتر و اجتماعیتر هستند. در تعریف اختلال سایکوپات باید گفت، افرادی که به این اختلال دچار هستند هیچ احساس همدردی، دلسوزی یا پشیمانی از رفتار و عملکرد خود ندارند. همچنین سایکوپاتها افراد خودشیفتهای هستند که رفتارهای غیر اجتماعی از خود نشان میدهند و کاملاً گستاخ و بیباک هستند. روانپزشکان معتقدند در بیماران مبتلا به این اختلال تغییر احساس ناگهانی و آنی، خساست و دروغگوییهای بیمارگونه به وفور مشاهده میشود. جالب است بدانید سایکوپاتها از خلاق و خصوصیات مثبتی مانند دقت در جزئیات، خوشبرخوردی، ابتکار، خلاقیت و تشخیص درست افکار دیگران نیز برخوردارند.
طبق مطالعات انجام شده بین ۳ تا ۲۱ درصد از مدیران اجرایی سایکوپاتیک هستند. ویژگیهای یک فرد مبتلا در قالب یک مدیر اجرایی یا یک رهبر سیاسی میتواند اتفاق بدی هم نباشد! خصوصیاتی مانند بیباکی، عدم استرس، رفتار غالب و رئیسگونه، شهامت و جسارت برای یک مدیر یا رهبر سیاسی بهعنوان خصوصیاتی مثبت تلقی میشود.
با بررسی همه ابعاد سایکوپات و اسکنهای مغزی افراد مبتلا به این بیماری مشاهده شده است که قسمتهایی از مغز این افراد با اشخاص عادی متفاوت است. در بخش جلویی مغز که مرکز درک احساسات دیگران شناخته شده است در این افراد، ماده خاکستری کمتری دیده میشود. همچنین بخش کنترل استرس در مغز یا همان «آمیگدال» در سایکوپاتها کوچکتر از حالت طبیعی است.
نشانه شناسی سایکوپات براساس DMS ؟
اصطلاحات سایکوپات و اختلال شخصیت ضد اجتماعی اغلب در کنار یکدیگر شنیده میشوند، محققان حوزه سلامت و روان با بررسی افکار، احساسات، الگوهای رفتاری و روابط فردی این دو اصطلاح را دو اختلال مجزا تعریف میکنند. درواقع این اصطلاح را «رابرت هیر» که از بزرگان حوزه روانشناسی است تعریف نموده است و اصطلاح اختلال شخصیت ضد اجتماعی از طرف DMS تعریف شده است. این دو تعریف شباهتهای زیادی با یکدیگر دارند و اغلب بهصورت مترادف بهکار برده میشوند، درحالی که DMS در تعریف این اختلال به جزئیات بیشتری پرداخته است.
براساس نشانه شناسی DMS در سایکوپاتها خصوصیات و ویژگیهای زیر دیده میشود:
عدم رعایت از قوانین و هنجارهای اجتماعی و بیتوجهی به چهارچوبها؛ این هنجارشکنی ممکن است در فرد بیمار تا مرز دستگیری وی پیشروی کند.
برخورداری از رفتارهای ریاکارانه و دروغگوییهای بیش ازحد، داشتن هویت غیرواقعی، فریبکارانه و حیلهگرانه با هدف کسب لذت و بهدست آوردن منفعت.
داشتن رفتارهای تکانشی، به این معنی که توانایی صبر کردن در امور روزانه را نداشته باشد، در برنامهریزی ضعیف باشد، قادر به انجام فعالیتهای هدفمند و داشتن اهداف بلند مدت نباشد.
بیاعتنایی به نتیجه فعالیتها.
تحریکپذیری، درگیریهای مکرر در برخوردهای فیزیکی و داشتن رفتارهای پرخاشگرانه.
عدم ترس در رفتارها و فعالیتهای اجتماعی و بیتوجهی به امنیت خود یا اطرافیان.
عدم توانایی عمل به تعهدات مالی، نپذیرفتن مسئولیت و ناتوانی در انجام تعهدات کاری.
بیتفاوتی بعد از انجام رفتارهایی مانند آسیب به دیگران یا انجام عملی خلاف قانون، همچنین عدم احساس گناه و پشیمانی از انجام امور ناپسند و توجیه رفتارهای خود.
نشانه شناسی عمومی سایکوپات در بطن فرهنگ عامه جامعه ؟
افراد سایکوپات، اشخاص روان پلیدی هستند که در جامعه سعی میکنند با چربزبانی و ایجاد جذابیت ظاهری توجه مردم را بهسوی خود جلب کنند. این بیماران در صحبتهای خود با دیگران، معمولاً شخصیتی دروغین از خود معرفی میکنند که آنها را زیبا و بزرگ جلوه دهد. سایکوپاتها که بهشکل بیمارگونه دروغگو هستند، سعی مینمایند برای سرپوش گذاشتن روی دروغهای قبلی، باز هم دروغ بگویند و زمانی که به فراموشی دچار شوند و دیگران ضدونقیض بودن صحبتهایشان را به آنها گوشزد کنند، سریعاً راهحلی برای فرار یا تغییر داستان پیدا میکنند. این افراد با خودبرتربینی، تصور میکنند افراد شایستهای هستند و هیچ توجهی به قوانین اجتماعی ندارند.
در روابط اجتماعی، سایکوپاتها دیگران را فریب میدهند تا آنها را وادار به انجام کاری نمایند و بعد از فریبکاری و رفتارهای آسیبزا هیچ احساس گناه و پشیمانی ندارند. درواقع یک فرد مبتلا به این اختلال از رنجی که به دیگران وارد میکند اطلاً احساس گناه نمیکند و اغلب رفتار خود را منطقی جلوه میدهد. سبک زندگی سایکوپاتها انگلوار است و بدون توجه به احساسات دیگران طوری وانمود میکنند که یک قربانی بهنظر برسند. آنها در غم، اضطراب، ترس، نگرانی و شادی دیگران هیچ همدلی از خود نشان نمیدهند و کاملاً بیتفاوت هستند.
این اختلال روانی در فرد بیمار تا آنجا پیشروی میکند که تسلط فرد بر رفتارش را از او سلب میکند و حتی بیمار را دچار رفتارهای جنسی نابهنجار، مصرف مواد مخدر، تخریب اموال عمومی، اقدامات خشونتآمیز، رها کردن مدرسه و… مینماید. به همین دلیل یک فرد سایکوپات به علت بیمسئولیتی و نداشتن هدف ممکن است ازدواجهای ناموفق مکرری داشته باشد و از ارتکاب به جرم و جنایت واهمهای نداشته باشد. بنابراین قانون برای بیشتر افراد ساکوپاتی که به زندان محکوم میشوند، لغو آزادی مشروط درنظر میگیرد. چراکه ممکن است رفتارهای هنجارشکنانه را مجدداً تکرار و برای توجیه خود آن را به گردن دیگران بیندازد.
انواع اصلی اختلال سایکوپات چیست؟
باتوجه به تحقیقات روانشناسی به نام «بنجامین کارپمن» در سال ۱۹۴۱، دو نوع رفتار مجرمانه و بیمارگونه در افراد مبتلا به سایکوپات مشاهده شده است. در «نوع اولیه» این بیماران، رفتارهای هنجارشکنانه بهشکل ذاتی در آنها دیده شد که آنها را به انسانهایی بدون وجدان تبدیل کرده بود. اما در «نوع ثانویه» اشخاص به دلیل داشتن شرایط زندگی آسیبزا دچار خشونت رفتاری و عدم احساس شده بودند. سایکوپاتهایی که به نوع اولیه دچار هستند، در اواخر دوران کودکی علائم و نشانههای این اختلال را از خود نشان میدهند. اگر این بیماری در کودک سریعاً تشخیص داده شود، ممکن است بیماری تا بزرگسالی ادامه پیدا نکند، اما در غیر این صورت اختلال تا پایان عمر همراه فرد خواهد بود.
در نوع اصلی یا اولیه سایکوپات، مشکل براساس ژنتیک یا جنسیت افراد بروز پیدا میکند. فرد بیمار از همان کودکی تمایل دارد کنترل همه چیز را به دست بگیرد و با فریب یا دغلکاری سعی در جلب توجه اطرافیان خود دارد.
این کودکان با اشک و بغض همه چیز را طبق خواسته خود تغییر میدهند و درنهایت هیچ احساس گناه و پشیمانی به آنها دست نخواهد داد. این بیماران در بزرگسالی به راحتی نقاط ضعف قربانیان را شناسایی و از طریق آن وارد مغز و ذهن او میشوند. نباید انتظار داشت یک فرد سایکوپاتیک در بزرگسالی رفتار خود را تغییر دهد، چراکه به گفته برخی روانشناسان، سیستم مغزی این افراد به همین منوال شکل گرفته است و قابل تغییر نیست، اما درصورت تشخیص بهموقع امکان درمان نسبی آن وجود دارد.
انواع فرعی اختلال سایکوپات چیست؟
نوع ثانویه سایکوپات به دلیل شرایط اجتماعی آسیبزا، اختلاف والدین، عوامل فرهنگی و محیطی یا اعتیاد خانواده به مواد مخدر در افراد و خصوصاً کودکان بروز مییابد. در این شرایط افراد با بیرحمی، به چربزبانی و دروغگویی تمایل پیدا میکنند و میزان خشونت در آنها به شدت افزایش مییابد. این دسته از بیماران با فریب و حیله سعی بر پیشبردن اهداف خود دارند و با دلیل تراشی رفتار خود را توجیه میکنند. این بیماران تنها به بُرد فکر میکنند و با پخش اطلاعات کذب، افرادی را که سد راهشان هستند را به راحتی حذف میکنند. لازم است همه افراد در جامعه از بیماران سایکوپات دوری کنند و حتی در استخدام آنها بسیار دقت داشته باشند، چراکه در رزومه خود به وفور دروغ میگویند و برای رسیدن به هدف از هیچ فریبی صرفنظر نمیکنند.
علل شناسی اختلال سایکوپات از منظر تربیتی، فرهنگی، اجتماعی و ژنتیکی؟
بیماران مبتلا به سایکوپات که بهصورت ژنتیکی به این اختلال دچار شدهاند، ساختار مغزی متفاوتی نسبت به افراد عادی دارند. این تفاوتها در قسمتی از مغز که قضاوت و برنامهریزی را هدایت میکند و بخشی از آن که رفتارهای خشونتآمیز را کنترل میکند مشاهده شده است. تغییرات در ساختار مغزی این بیماران دلیل اصلی بروز این اختلال در این افراد محسوب میشود. البته با مطالعهای که بر همه ابعاد سایکوپات صورت گرفته است مشخص گردیده، ژنتیک یا وجود یک ژن معیوب بهتنهایی قادر به ایجاد این اختلال در سطح گسترده نیست، به مرور زمان عوامل محیطی تأثیر بسزایی بر تحریک این ژنها و بروز این اختلال میگذارند.
همه ما انسانها از بدو تولد با احساسات و عواطف مختلفی مانند غم، شادی، دلتنگی و… آشنا میشویم. شرایط خانوادگی، نادیده گرفته شدن در خانواده، عدم حمایت کودک، زندگی در فقر یا در کنار والدین با سطح سواد و فرهنگ پایین، وجود بیمار روانی در خانواده و قرار گرفتن در معرض کودک آزاری به باور یا سرکوب این احساسات کمک فراوانی میکند. طبق نظر محققان تغییراتی در ساختار سلولهای مغزی افرادی که تحت استرس و شرایط ناایمن قرار داشتهاند، ایجاد میشود. بهعنوان مثال کودکانی که دچار آزار جنسی میشوند با تأثیر دائمی این رنج در مغز و کند شدن رشد مغز مواجه میشوند، که حتی در بزرگسالی امواج مغزی آنها مانند امواج مغزی یک کودک کند خواهد ماند.
روشهای تربیتی والدین و همچنین جامعه میتواند از کودک یک فرد سالم یا یک بیمار با مشکلات خاص شخصیتی بسازد. محرومیتهای هیجانی، طرد والدین یا جامعه و کمبود محبت در کودکی سبب ایجاد اختلال سایکوپات در بزرگسالی میگردد. پژوهشهای فراوان و تحقیقات گسترده بر روی افرادی که در بزرگسالی به این اختلال دچار شدهاند نشان داده است که این افراد در کودکی دچار سوء رفتارهایی از سوی جامعه، دلبستگیهای متزلزل و جداییهای مکرر از والدین شدهاند. بنابراین در بروز این اختلال روانی علاوهبر ژنتیک و سموم موجود در رحم، عوامل خطرناک تربیتی، فرهنگی و اجتماعی نیز دخیل هستند.
تشخیص افتراقی اختلال سایکوپات
تمام افراد سایکوپات، قاتل زنجیرهای یا جانی بالفطره نیستند؛ این بدان معنی است که سایکوپاتها از اختلالات متفاوت و رفتارهای هنجارشکنانه مختلفی برخوردار هستند. بنابراین در تشخیص این اختلال درمانگر تنها با دیدن یک نشانه نمیتواند مشخص نماید که فرد دچار این بیماری هست یا خیر. درنتیجه درمانگران با استفاده از یک چک لیست ۲۰ مادهای به نام «چک لیست روانشناسی خرگوش» رفتار بیمار را براساس ۲۰ معیار مانند بیبندوباری در رفتار جنسی، رفتار تکانشگری و… مورد سنجش قرار میدهند. درصورتی که امتیاز بیمار ۳۰ یا بالاتر شود، مشخص میگردد او یک بیمار سایکوپات است.
باتوجه به این سنجش درمانگران میتوانند هرگونه وضعیت قریبالوقوع و تهدیدکنندهای را در زندگی بیمار محاسبه کنند و جهت جلوگیری از این مسائل اقدامات لازم را لحاظ نمایند. تشخیص افتراقی در این وضعیت به درمانگر کمک میکند تا مشخص نماید بیمار نسبت به کدام رفتار بیشتر رنج میبرد و آسیب جدیتری از آن نظر به او وارد آمده است.
آیا میتوان از بروز اختلال سایکوپات جلوگیری کرد؟
چگونگی ساختار مغز انسانها تأثیر بسیار زیادی بر روند زندگی و شخصیت آنها دارد، اما نقش محیط، جامعه، فرهنگ و شرایط تربیت را نباید نادیده گرفت. همانطور که گفته شد همه ما از بدو تولد به میزان متفاوتی دارای احساسات و عواطفی مانند سرخوشی، ترس، غم، شادی و… هستیم. شرایط تربیت و پرورش هرکدام از ما میتواند در سرکوب یا قوت هرکدام از این احساسات و عواطف نقش بسزایی داشته باشد. طبق تحقیقات انجام شده افرادی که تحت شرایط استرسزا قرار داشته باشند، دچار تغییراتی در ساختار سلولهای مغزی میشوند. همچنین اگر شخصی در کودکی مورد آزار روحی یا جنسی قرار گیرد، با تأثیرات دائمی و تجربیات دشواری مانند کندشدن ذهن در بزرگسالی مواجه میشود.
شیوههای تربیتی، جامعه، فرهنگ، خصوصیات والدین و شرایط خانوادگی سبب میشود یک کودک سالم به فردی با مشکلات و اختلالات سایکوپاتی خطرناک تبدیل شود. بلعکس هر فردی با کاستیها و اختلالات ژنتیکی میتواند در بزرگسالی به فردی پذیرنده و آرام تبدیل شود. «جیمز فالون» میتواند نمونه بارز اینگونه شخصیتها باشد، که با وجود داشتن ژنهای معیوب به فردی قابل اعتماد در میان اطرافیان تبدیل شده بود. با ایجاد محیط پرورشی آرام و بدون تنش، ابراز همدردی و همدلی با کودکان، ایجاد محیطی امن و بدون تنش و برقراری صلح میان اعضاء خانواده تا حدود زیادی میتوان کودکان دارای ژن معیوب را به مسیر درست هدایت کرد و زندگی آینده آنان را سالم پیشبینی نمود.
تفسیر اختلال سایکوپات از منظر روانکاوی؟
برخی از روانشناسان معروف، نظریههای مهم و متفاوتی نسبت به اختلال سایکوپات ارائه نمودهاند. درمان این اختلال شامل بحثها و نظریههای مهمی است و این موضوع نشان میدهد محققان درخصوص درمان سایکوپات هنوز به اجماع واضحی نرسیدهاند. چگونگی درمان از منظر روانکاوی برپایه مصاحبه و پرسش آگاهانه از بیمار آغاز میشود. طی این شیوه درمانی، درمانگر بهصورت هوشمندانه سؤالاتی از بیمار میپرسد و بیمار بهشکل کاملاً آزادانه صحبت مینماید. طی روند این پرسش و پاسخ، درمانگر گذشته بیمار را کشف میکند، سپس با استفاده از این دادهها براساس راهحل «سینتوماتیک» به درمان این بیماران میپردازد.
در این پروسه درمانی، درمانگر تلاش میکند تا بیمار را با بخش پنهان یا ناهشیار خود روبهرو کند و او را با خود واقعیش آشنا سازد. درنتیجه این درمان، بیمار میتواند اعمال خرابکارانه و خشونتآمیز خود را کنترل کند و ازنظر ساختار روانی به تثبیت برسد. اساتید گرامی و روانشناسان ارجمند میتوانند با تهیه پکیج تفسیر اختلال سایکوپات از منظر روانکاوی از بنیاد روانکال بهصورت مفصل درخصوص نظریه روانشناسان بزرگ مطالعه بفرمایید و با زوایای این نوع درمان آشنا شوید.
تفسیر اختلال سایکوپات از منظر شناخت رفتار درمانی ؟
درمان شناخت رفتاری که به اختصار CBT نام دارد، از مهمترین رویکردهای روان درمانی است که برخی روانشناسان از آن بهعنوان درمانی جهت حل اختلال روانی سایکوپات بهرهمیبرند. این رویکرد کوتاه مدت، ساختاریافته و حال محور است و به بیمار کمک میکند تا اهداف خود را شناسایی نماید و موانع رسیدن به آن را حذف نماید. طی این شیوه درمانی درمانگر جهت کاهش شدت علائم در یک بیمار مبتلا به این اختلال، با تمرکز بر روی مشکلات فعلی بیمار سعی مینماید آنها را تغییر دهد و به بیمار آموزش میدهد که احساسات و انگیزههای خود را مدیریت کند.
بهاین ترتیب فرد بیمار میتواند رفتارهای نامناسب خود را هدایت کند و رفتارهای معیوبی که سبب ایجاد دردسر میشوند را تغییر دهد یا کاهش دهد. درواقع روان درمانگر با ایجاد محدودیتها و قوانین خاصی سعی مینماید به بیمار کمک کند تا رفتار خشونتآمیز خود را کنترل کند. بهاین ترتیب یک بیمار سایکوپات درمان شده میتواند در سختترین شرایط زندگی مناسبترین واکنش را از خود نشان دهد. رویکرد شناختی رفتاری به بیمار کمک میکند در مسیری صحیح به بهبودی برسد و این بهبودی را بهصورت دراز مدت حفظ نماید.
تفسیر اختلال سایکوپات از منظر عصب روانشناسی و ژن شناسی ؟
افراد سایکوپات در برابر درمان مقاومت میکنند و اغلب تا زمانی که به لحاظ قانونی دچار مشکل نشدهاند هیچ اقدامی برای درمان خود انجام نمیدهند. بههمین علت از منظر عصب روانشناسی و ژن شناسی بهترین سن برای درمان بیماران مبتلا به این اختلال دوران کودکی محسوب میشود. براساس پژوهشهای انجام شده اثرات محیطی و رفتار جامعه میتواند پاسخدهی عصبی را تغییر دهد و به مرور زمان اثرات بهبودی نسبی را در این بیماران نمایان کند.
در قدم اول باید همه ابعاد سایکوپات، ازطریق تصویربرداری مغزی بررسی و وجود بیماری در این افراد اثبات شود. سایکوپاتها در قسمتی از مغز که منطقه «ونترو مدیال پری فرونتال و امیگدال» است، ارتباط عصبی کمتری دارند. این منطقه از مغز به احساساتی نظیر ترس، همدلی، اضطراب و احساس گناه مربوط میشود. همچنین مبتلایان به این اختلال در قسمت جلویی مغز که وظیفه درک احساسات دیگران نقش مهمی دارد، از فعالیت کمی برخوردار هستند. درواقع در پژوهشهای انجام شده مشاهده گردیده است که سایکوپاتها در نواحی پیشانی و گیجگاهی فعالیت کمی دارند. این نواحی همدلی، رفتار اخلاقی و خویشتنداری را در فرد کنترل میکنند. همچنین در تصاویر مغزی این بیماران مشاهده شده است اندازه آمیدیگال بسیار کوچکتر از افراد سالم است. این ناحیه در مغز وظیفه کنترل هیجانات و رفتارها را برعهده دارد.
درصورتی که این تفاوتهای در سنین کم دیده شود، مسلماً اختلال سایکوپاتیک دراثر وراثت به فرد انتقال یافته است. ازطرفی اطلاع از این اختلال در دوران کودکی درمان را اثربخشتر میکند. شما جهت کسب اطلاعات بیشتر درخصوص شیوه عصب روانشناسی و ژن شناسی در اختلال سایکوپات میتوانید به پکیج آموزشی که در همین زمینه تهیه شده است مراجعه نمایید.
تأثیر اختلال سایکوپات بر روی فرد و خانواده فرد مبتلا از منظر آسیب شناسی روانی ؟
مسلماً فردی که به اختلال سایکوپات مبتلا است با اعضای خانواده، معلمان، دوستان، و… نمیتواند احساس همدلی داشته باشد. این افراد در بین اطرافیان خود دائماً درحال یافتن فردی هستند که بتوانند با دروغپردازی از نگونبختیها و بدشانسیهایشان داستان بسازند؛ که معمولاً در این داستانها مقصر اصلی تمام بدبختیها شخص دیگری است. به همین علت اغلب این افراد ممکن است ازسوی خانواده و اطرافیان طرد شوند، چراکه رفتارهایشان سبب وارد آمدن صدمات جدی به آنها میشود. سایکوپاتها با رفتارهای پرخاشگرانه و خشونتآمیز خود به اطرافیان آسیب جدی روحی و جسمی میزنند.
این افراد با نادیده گرفتن عواقب رفتار و اعمال خود قادر به انجام هرنوع رفتاری هستند، بنابراین دیگر اعضای خانواده، خصوصاً کودکان دچار آزار روحی فراوان میشوند.
راهحلهای حمایتکننده برای خانواده و نزدیکان مبتلایان به سایکوپات ؟
خانوادههای بیماران سایکوپات بدانند که این افراد به حمایت آنها نیاز دارند. بنابراین بهترین اقدامی که در اینگونه مواقع خانواده یک بیمار میتواند برای او انجام دهد مراجعه به روانشناس یا متخصص اعصاب و روان است. روانشناسان با تجربهای که در زمینه بیماریها و اختلالات روانی و شخصیتی دارند میتوانند به درمان و بهبود این افراد کمک فراوانی نمایند. این متخصصین میتوانند به خانواده فرد بیمار آموزش دهند تا در زمان مواجهه با خشونت و پرخاشگری چگونه از خود محافظت کنند و با بیمار برخورد نمایند.
لازم است در مراجعه به روانشناس فرد بیمار به همراه یکی از اعضای خانواده خود باشد تا بتواند به سؤالات روانشناس به درستی پاسخ دهد و پروسه درمانی موفقتری را شروع نماید. تجربه نشان داده است، بیمارانی که در مراحل درمان خود از حمایت اجتماع، خانواده، همسر و… برخوردار هستند، دیدگاه بهتری نسبت به درمان دارند و روابط بهتری در آینده میتوانند برقرار نمایند.
درمانهای کاهنده از شدت اختلال سایکوپات از منظر دارویی و روان درمانی ؟
در درمان بیماران سایکوپات، متخصص از دارو درمانی در کنار روان درمانی استفاده میکند؛ با این حال سایکوپاتها تنها با دارو درمان نمیشوند. دارو درمانی زمانی اثربخش است که دارو برای مشکلاتی ازجمله اضطراب، افسردگی، علائم پرخاشگری و… برای بیمار تجویز شود. در کنار دارو درمانی در این وضعیت درمانگر میتواند به بیمار کمک نماید تا شرایط خود را درک کند و به او آموزش دهد چگونه روابط خود با دیگران را بهبود بخشد. همچنین یک درمانگر میتواند شیوههای کنترلگری را به بیمار آموزش دهد تا در مواجهه با پرخاش بتواند خود را کنترل نماید.
داستان زندگی یک مبتلا به اختلال سایکوپات چیست؟چرا جذب این افراد میشویم؟
همه سایکوپاتها مجرم یا جنایتکار نیستند، این بدان معنی است که افراد مبتلا به این اختلال ممکن است در برخی خصوصیات شبیه به هم باشند اما کاملاً مثل هم رفتار نمیکنند. این نظریه زمانی محقق شد که «جیمز فالون» طی تحقیقاتی تصاویر اسکن مغز افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، افسردگی، قاتلان زنجیرهای و اختلالات روانی را با اسکن مغز خود مقایسه کرد. او تصور میکرد فردی سالم باشد اما در بررسیهای اسکن مغز خود متوجه شد، مغزی با ساختار شبیه به سایکوپاتها دارد.
او در ابتدا تصور میکرد اشتباهی رخ داده است، چراکه تا به آن روز نه کسی را کشته بود و نه جرمی مرتکب شده بود. بعد از انجام آزمایشات ژنتیکی متعدد، فالون متوجه شد نوعی خاص از ژن مونوآکین اکسیداز (MAO-A) دارد که با میزان ترشح سروتونین در مغز مرتبط است. بررسیهای عصبشناسی و رفتارشناسی بعدی نشان داد که فالون یک سایکوپات Pro-Social است، به این معنی که او شخصی است که در همدلی با دیگران مشکل دارد اما میتواند رفتارش را در محدوده مورد پذیرش جامعه حفظ نماید. بنابراین اختلال سایکوپاتی یک طیف است که هر بیمار به نوعی به آن گرفتار شده است. در رفتارشناسی فالون مشاهده شده است، با اینکه او رفتار مخرب اجتماعی نداشت، اما حس رقابتجویانه، سلطهگری و پرخاشگری در او دیده میشد. فالون اعتقاد داشت عشقی که در دوران کودکی از سوی خانواده به او ابراز شده بود، او را محافظت کرده است.
بارداریهای ناموفق مادر فالون قبل از به دنیا آمدن او سبب شد تا خانواده به فالون بیشتر از حد معمول توجه نشان دهد، که این موضوع سبب رفتار سالم او با وجود اختلال در بزرگسالی گردید و مسیر زندگی او تغییر یافت. آنچه درمورد جذب دیگران توسط بیماران سایکوپات بیان شده است، به این معنی است که این افراد به دلیل داشتن چرب زبانی و رفتارهای سطحی دروغین میتوانند تصویر مثبت غیر واقعی از خود بسازند و اطرافیان را به خود جذب کنند. اما دلیل جذب اطرافیان فالون مسئله دیگری بود! چراکه او میتوانست در کمال خونسردی و بدون درگیر شدن با احساسات ساعتها پای صحبت اطرافیانش بنشیند و درمقابل گریه آنها بیتفاوت باشد. فالون عقیده داشت میتواند یک تحلیل عاری از احساسات و دقیق به اطرافیانش ارائه دهد و در «همدلی شناختی» بالاترین نمره و در «همدلی عاطفی» پایینترین نمره را دریافت نماید.
خلاصه و جمع بندی
مسائل و بحثهای مربوط به اختلالات سایکوپاتی همیشه پیچیده و چالش برانگیز بوده است. چراکه عملکرد و رفتار افراد سایکوپات آنقدر متنوع و متفاوت است که بهراحتی نمیتوان درخصوص سایکوپاتیک بودن یا نبودن یک بیمار نظر داد. اما بهعنوان یک انسان در جامعه بهتر است بدانید اگر در بین خانواده، جمع دوستان و محیط کار فردی با مشخصات سایکوپاتی وجود دارد، رفتار درستی با او داشته باشید. سعی نمایید مرزهای سالم را تعیین کنید تا آسیب روانی یا جسمی به شما وارد نگردد و مورد سوء استفاده قرار نگیرید. همچنین به خاطر داشته باشید این بیماران را به مسیر درست درمان هدایت نمایید.
هرگز به اطرافیان خود و کسانی که گاهی رفتار خشونت آمیز دارند برچسب سایکوپاتی نچسبانید، چراکه تشخیص و شناسایی این بیماری تنها از عهده متخصصین این رشته برخواهد آمد. روان درمانگر ابتدا با انجام تستهایی خاص به بررسی و نشانه شناسی همه ابعاد سایکوپات در فرد میپردازد و بعد از اطمینان از وجود اختلال براساس شیوههای درمان کاهنده، راهحلهای حمایتکننده و دارو درمانی به بهبود بیمار و رسیدن او به سلامت روان قدمهای مثبتی برمیدارد. دانشجویان و روانشناسان عزیز علاوهبر پکیج تفسیر اختلال سایکوپات میتوانید با تهیه ابر پکیج الماس در تمام زمینههای آموزشی حوزه روانشناسی اطلاعات جامعی بهدست آورید. این پکیج توسط بنیاد روانکال تهیه و هماکنون در وبسایت این مجموعه قابل دسترسی است.