شخصیت شناسی و انواع آن
شخصیت شناسی یکی از شاخههای مهم و جذاب در علم روانشناسی است که از آن برای شناخت افراد استفاده میکنند. عموم مردم عقیده دارند این شاخه از روانشناسی ساده است، اما باید گفت شخصیتشناسی دارای پیچیدگیهای خاصی است که برای درک آن باید از اطلاعات و دانش ویژهای برخوردار بود. چراکه هیچکدام از ما نمیتوانید با مشاهده ظاهر هر فرد و با بررسی برخی از فعالیتهای او پی به شخصیت درونی او ببریم. هرکدام از ما انسانها ویژگیهای شخصیتی زیادی داریم که از کنار هم قرار گرفتن آنها کل شخصیت ما شکل میگیرد. بنابراین در شناخت افراد نباید به برخوردهای اولیه و مشاهده چند مورد از رفتار آنها اکتفا کنیم، چراکه برای شناخت کامل شخصیت هر فرد باید اطلاعات مختلفی از او را بهدست آوریم و سپس قضاوت کنیم.
ما در این مطلب قصد داریم درخصوص انواع شخصیتها و چگونگی شناخت آنها صحبت کنیم و سپس به بررسی اختلالات شخصیتی بپردازیم، پس تا پایان همراه ما باشید.
فهرست مطالب
شخصیت شناسی چیست و چه کاربردی دارد؟
شخصیت یا Persona در هر فرد برآیند ویژگیها درونی او است، به این معنی که خصوصیات فردی و ویژگیهای درونی هر انسان که شامل رفتارها، اعتقادات، نگرشها، تمایلات فردی و ارزشهای او میشود تشکیل دهنده شخصیت او هستند. شخصیت هر انسان با گذشت زمان و تحت تأثر عوامل مختلف تغییر میکند، پس میتوان گفت ویژگیهای شخصیتی باتوجه به مسائل فرهنگی، شیوه تربیتی، جو خانوادگی، تجربیات فردی و جامعه شکل میگیرد. بهطورکلی میتوانیم بگوییم شخصیت هر انسان که شامل خصوصیات ذاتی و اکتسابی میشود، همان فاکتوری است که میتوان توسط آن انسانها را از یکدیگر تمایز داد.
هرکدام از ما در روابط اجتماعی، تعامل با گروههای مختلف و همصحبتی با افراد شاهد نوع شخصت آنها هستیم. اما برای شناخت کامل شخصیت یک انسان نمیتوان به همین روابط کوتاه و جزئی نگریست، بلکه لازم است تفاوتها و صفات انسانی بهصورت دقیق مورد بررسی قرار گیرند تا شخصیت واقعی هر فر مشخص گردد. شناخت تیپ شخصیتی به هرکدام از ما کمک میکند تا در موقعیتهای مختلف بتوانیم انتخابهای بهتر و شایستهتری داشته باشیم. چراکه شناخت شخصیت میتواند به درک ویژگیهای شخصیتی کمک کند و ما را در انتخاب شغل و رشته درسی مناسب یاری رساند. بهطورکلی شخصیتشناسی در مواردی همچون انتخاب شغل، برقراری روابط عاشقانه و دوستانه، انتخاب دوست یا همسر، تدارک یک برنامهریزی تحصیلی و انتخاب سبک زندگی متناسب کاربرد دارد.
نظریههای روانشناسی مرتبط با شخصیت شناسی
پژوهشگران و محققین حوزه علم روانشناسی همواره تلاش کردهاند تا با شناسایی نقاط قوت و ضعف روحی_روانی افراد و تقویت جنبههای مثبت شخصیت آنها زندگی باکیفیتتر و سالمتری برای آنان ایجاد کنند. روح سالمتر و زندگی باکیفیت بستگی به این دارد که هرکدام از ما تا چه اندازه شخصیت خود را بشناسیم و با تیپهای شخصیتی خود آشنا باشیم. در علم روانشناسی براساس یافتههای تعدادی از محققین برجسته مانند «زیگموند فروید» و «اریک اریکسون» نظریههایی مطرح شده است.
برخی از این تئوریها بخش خاصی از شخصیت را درنظر دارند، درحالی که برخی دیگر سعی بر بررسی بخش گستردهتری از شخصیت انسان دارند. بهطورکلی این نظریهها در ۵ رویکرد مورد توجه و ارزیابی قرار گرفته است که در ادامه مطلب به هرکدام بهصورت مفصل خواهیم پرداخت.
قبل از پرداختن به ادامه مطلب لازم است به اساتید گرامی و درمانگران ارجمند «پکیج کامل شخصیت شناسی» را که توسط بنیاد روانکال تهیه شده است معرفی نماییم. در این پکیج که به یکی از مهمترین شاخههای آموزش روانشناسی پرداخته شده است، مباحثی مانند آشنایی با ویژگی خلقی و شخصیتی باتوجه به زبان بدن، آشنایی با تکنیکهای کاربردی در تحلیل شخصیت سریع، تحلیل زبان بدن مجرمین و افراد سرشناس و… قابل مطالعه و بررسی هستند. این پکیج هماکنون در وبسایت بنیاد روانکال در دسترس عزیزان متخصص میباشد.
نظریههای بیولوژیکی
با بررسی رویکردهای بیولوژیکی، ژنتیک مسئول شکلگیری شخصیت هر انسان بهحساب میآید. در تحقیقاتی که پژوهشگران این حوزه درخصوص وراثت انجام دادهاند مشخص شده است، بین ژنتیک و ویژگیهای شخصیتی هر فرد ارتباط وجود دارد.
این محققین با بررسی و مطالعه رفتار و شخصیت افراد دوقلو، ویژگیهای مرتبط با ژنتیک و ویژگیهای مرتبط با متغییرهای محیطی را شناسایی میکنند. در این تحقیقات تفاوتها و شباهتهای شخصیتی دوقلوهایی که با هم بزرگ شدهاند با دوقلوهایی که دور از هم زندگی کردهاند بررسی و مقایسه میشود.
نظریههای رفتاری
نظریهپردازان رفتاری عقیده دارند شخصیت هر فرد نتیجه تعاملات او با دنیای پیرامونش است. این محققین برای شناخت شخصیت هر انسان، رفتارهای قابل مشاهده و قابل اندازهگیری او را بررسی و مطالعه مینمایند. همچنین این نظریهپردازان معتقدند پاسخهای رفتاری قابل پیشبینی (شرطیسازی) دراثر تعامل با محیط ایجاد شدهاند و درنهایت سبب شکلدهی به شخصیت میشوند.
نظریههای روانپویایی
نظریههای روانپویایی شخصیت برگرفته از آثار و تحقیقات «زیگمون فروید» بوده است. روانشناسان معتقد به این نظریه ذهن ناخودآگاه و تجربیات دوران کودکی را بر شکلگیری شخصیت بسیار مؤثر میدانند. نظریههای روانپویایی، شامل تئوریهای «روانجنسی» فروید و «نظریه رشد روانی اجتماعی» اریکسون میشود.
نظریههای انسانگرایانه (اومانیستی)
نظریههای اومانیستی اراده آزاد و تجربه فردی را در رشد و شکلگیری شخصیت مؤثر میدانند. «کارل راجرز» و «آبراهام مازلو» ازجمله نظرپردازان انسانگرایی هستند که مفهوم «خودشکوفایی» را مطرح نمودهاند. خودشکوفایی نیاز ذاتی رشد شخصیت است که سبب ایجاد رشد در رفتار هر فرد میگردد.
نظریههای صفات
مهمترین قسمت در حوزه روانشناسی، صفات شخصیتی هستند، بههمین علت نظریه شخصیت متشکل از چند ویژگی مهم شده است. یکی از مهمترین نظریههای صفت مربوط به نظریه سه بعدی «آیزنک» و نظریه پنج عاملی شخصیت میشود. آیزنک در یافتههای خود به این نتیجه دست یافت که شخصیت ۳ بعد اصلی دارد که شامل برونگرایی، روانپریشی و روان رنجوری میشود.
سپس محققان دیگری براساس یافتههای خود ۵ بعد شخصیتی را مطرح کردند. این ۵ بعد شامل گشودگی (پذیرش تجربههای جدید)، وظیفهشناسی، برونگرایی، سازگاری و روانرنجوری میشود.
شخصیت شناسی از منظر روانشناسان برجسته دنیا
در علم روانشناسی برای انواع شخصیتها نظریات مختلف و متفاوتی وجود دارد و هرکدام از روانشناسان برجسته دنیا شخصیت انسانها را از جنبههای متفاوتی بررسی میکنند و در دستهبندیهای خاصی قرار میدهند. همچنین تعاریف روانشناسان و محققین برجسته از شخصیت و تیپهای شخصیتی با یکدیگر تفاوت دارد. هیچکدام از این تعاریف و ویژگیهای شخصیتی نادرست و غلط نیستند. درحقیقت هرکدام از این نظریهپردازان براساس دادهها و تحقیقات گسترده رفتارها و ویژگیهای شخصیتی خاصی را شناسایی نمودهاند. در ادامه این بخش قصد داریم به شخصیتشناسی از منظر اساتید و روانشناسان برجسته دنیا بپردازیم و دستهبندیهای شخصیتی هرکدام را ارزیابی نماییم.
قبل از هر مطلبی لازم است «ابر پکیج الماس» را خدمت اساتید گرانقدر و روانشناسان عزیز معرفی نماییم. این پکیج که توسط بنیاد روانکال تهیه شده است شامل تمام مباحث آموزش روانشناسی میشود و منبع کامل و غنی است جهت کسب اطلاعات عمیق در حوزه علم روانشناسی. علاقمندان میتوانند جهت تهیه این پکیج به وبسایت این مجموعه مراجعه نمایند.
شخصیت شناسی از منظر زیگموند فروید
«فروید» به عنوان بنیانگذار نظریه روانکاوی، در تمام تئوریهای خود بر اهمیت ضمیر ناخودآگاه، رؤیاها، نمادگرایی و تجربیات دوران کودکی تأکید دارد. فروید در نظریه «رشد روان جنسی» خود، که از بحثبرانگیزترین و شناختهشدهترین نظریهها است، مشخص نمود کودکان در چند مرحله رشدی پیشرفت میکنند که هر مرحله انرژی «لیبیدینال» آنها (نیرویی که تمام رفتار انسان را در کنترل خود دارد) بر قسمتهای مختلف بدنشان متمرکز میگردد. درصورتی که هر مرحله با موفقیت سپری و تکمیل شود، کودک میتواند به مرحله بعدی رشد برسد. همچنین شکست در هر مرحله سبب میگردد اصلاحاتی در شخصیت او ایجاد گردد که در شخصیت دوران بزرگسالی او تأثیرگذار است.
مراحل رشد شخصیتی فروید عبارتند از:
- مرحله دهانی تولد تا یک سالگی: در این سن همه کودکان ازطریق دهان با دنیای پیرامون خود ارتباط برقرار میکنند، درنتیجه اگر در این مرحله مراقبتی از کودک انجام نشود او در بزرگسالی رفتارهایی مانند جویدن ناخن، مصرف دخانیات و پرخاشگری از خود نشان میدهد.
- مرحله مقعدی یک تا سه سالگی: در این مرحله از رشد که زمان فراگیری توالت رفتن کودک است، او باید یاد بگیرد که نیازهای بدن خود را کنترل کند، موفقیت در این مرحله سبب ایجاد احساس استقلال و پیروزی در اومیشود.
- مرحله فالیک سه تا شش سالگی: کودکان در این سن بهدنبال کشف تفاوتهای میان زن و مرد هستند. در کشف این حقیقتها کودک بین خود و والد همجنس خود همذاتپنداری میکند و برای ورود به جامعه و برقراری ارتباط آماده میگردد.
- مرحله نهفتگی شش سالگی تا سن بلوغ: کودکان مهارتها، ایجاد روابط اجتماعی با همسالان و بزرگسالان خارج ار خانه و ارزشها را یاد میگیرند و گسترش میدهند.
- مرحله تناسلی سن بلوغ تا مرگ: نوجوانان در این مرحله از رشد میتوانند خواستهها و هنجارهای اجتماعی را بر خواستهها و نیازهای خود ارجح بدانند. درنتیجه اگر مراحل رشد به خوبی سپری شده باشد، در این مرحله رفاه و راحتی دیگران برای نوجوان اهمیت دارد و او برای توسعه خود و جامعه به تلاش و تکاپو میپردازد.
شخصیت شناسی از منظر اریک اریکسون
«اریکسون» با ارائه «نظریه روانی اجتماعی» خود، نحوه رشد شخصیت هر انسان را درطول عمر بررسی نموده است. در تئوری ارائه شده توسط اریکسون جنبههای نظری وجود دارند که همانند نظریه فروید، ازنظر محققان و پژوهشگران امروزی منسوخ و خارج از اعتبار شده است. بهطورکلی در این تئوری اریکسون، ۸ مرحله روانی اجتماعی را معرفی نموده است که هر مرحله نقش مهمی در رشد مهارتهای فردی و شکلگیری شخصیت هر فرد ایفا میکند. اریکسون که تعاملات اجتماعی را عامل مؤثری بر رشد شخصیت میدانست معتقد بود، هر فرد در هر مرحله از رشد با یک بحران رشدی روبهرو میشود که بهعنوان نقطه عطفی برای ورود به مرحله بعدی رشد او بهشمار میآید. بنابراین به عقیده اریکسون، به پایان رساندن موفق هر مرحله سبب رشد شخصیت سالم فرد میگردد.
شخصیت شناسی از منظر آبراهام مازلو
«مازلو» که یک روانشناس اومانیستی (انسانگرایانه) بود، اعتقاد داشت همه افراد ذاتاً تمایل دارند به خود واقعیشان برسند و این همان خود شکوفایی است که انسان میخواهد تمام آنچه که میتواند باشد. درنتیجه انسان برای دستیابی به آن هدف نهایی نیازهای اساسی و مهم خود را مانند غذا، عزتنفس، ایمنی و عشق را برآورده میکند. مازلو در همین راستا پنج سطح مختلف از سلسله مراتب نیازهای انسان را ارائه نمود که معمولاً بهصورت هرمی نمایش داده میشوند. در پایینترین سطح هرم اساسیترین نیازها مانند غذا، خواب، سرپناه و آب و در سطح بعد ایمنی و امنیت قرار دارند.
هرچه هرم به سمت بالا پیش میرود، نیازهای انسان بهسمت نیازهای روانی و اجتماعی میرود و نیاز به عشق، صمیمیت و دوستی نمایان میگردند. در بالاترین سطح هرم پیچیدهترین نیازها مانند عزتنفس و احساس موفقیت قرار گرفته است. بهطورکلی مازلو عقیده داشت پس از برآورده شدن نیازها در هر سطح از هرم، افراد میتوانند به سطح بعدی بروند.
شخصیت شناسی از منظر آیزنک
«هاینس آیزنک» که از بزرگترین نظریهپردازان بیولوژیکی است جنبههای شخصیتی را به فرآیندهای بیولوژیکی مرتبط میداند. آیزنک معتقد بود افراد نوعی سیستم عصبی را به ارث میبرند که بر میزان تواناییهای آنها بر سازگاری و یادگیری با محیط تأثیر گذار است. او برای اثبات نظریه شخصیتی خود، در زمان فعالیت در بیمارستان روانپزشکی لندن مجموعه سؤالاتی را جمعآوری کرد و سپس این سؤالات را از ۷۰۰ سرباز که با درگیریها و اختلالات عصبی در آن بیمارستان بستری بودند، ارزیابی نمود. او با مطالعه و بررسی سؤالها به این نتیجه رسید که میان پاسخها بهصورت طبیعی ارتباطی وجود دارد. سپس آیزنک با استفاده از تکنیکی به نام «تکنیک تحلیل عاملی» دریافت که رفتار و شخصیت انسانها را میتوان از ۲ بعد نشان داد:
- برونگرایی _ درونگرایی
- روانرنجوری _ ثبات
شخصیتشناسی برونگرایی _ درونگرایی
براساس تحقیقات آیزنک افراد برونگرا بسیار معاشرتی، هیجانی و علاقمند به تغییر هستند. معمولاً در باور عموم جامعه، برونگراها را انسانهایی بیخیال و خوشبین میشناسند که علاقمند به ریسک کردن و انجام فعالیتهای هیجانی هستند. ازطرف دیگر آیزنک افراد درونگرا را انسانهایی ساکت و محافظهکار معرفی میکند. او در نظریه خود بیان میکند این افراد در زمانی که بیشاز اندازه برانگیخته میشوند از احساس و تحریک خودداری میکنند، اقدامات خود را با برنامهریزی انجام میدهند و احساسات خود را کنترل میکنند. افراد درونگرا انسانهایی جدی و بدبین اما قابل اعتماد هستند.
شخصیتشناسی روانرنجوری _ ثبات
واکنشپذیری عصبی سمپاتیک هر شخص تعیینکننده سطح روانرنجوری او بهشمار میآید. چراکه معمولاً سیستم عصبی افراد باثبات در موقعیتهای استرسزا آرامش خود را حفظ میکند و واکنش کمتری از خود نشان میدهد. افرادی با شخصیت روانرنجوری، انسانهای بسیار ناپایداری هستند که مستعد واکنش بیشاز اندازه به محرکها هستند. این افراد از موضوعات مختلف سریع نگران یا عصبی میشوند و یا شدیداً دچار ترس میگردند. انسانهای روانرنجور بهشدت احساساتی هستند و در مقابل موقعیتهای استرسزا بهسرعت پاسخ میدهند.
شخصیتشناسی روانپریشی
آیزنک در مطالعات بعدی خود جنبه سومی از شخصیت انسان یعنی روانپریشی را به نظریه خود اضافه نمود. او در تئوری خود بیان کرد افراد روانپریش فاقد احساس همدلی هستند و انسانهایی تنها، پرخاشگر، بیرحم و دردسرساز هستند. علائم روانپریشی به سطح بالای هورمون تستسترون مربوط میشود، بر این اساس که هرچه میزان این هورمون بیشتر شود، سطح روانپریشی فرد نیز بالاتر میرود و بلعلکس سطح پایین این هورمون سبب بروز رفتارهای متعادلتر و طبیعیتر میگردد.
شخصیت شناسی از منظر کتل
«کتل» معتقد بود شخصیت هر انسان، مفهوم مبهم یا غیرقابل سنجشی نیست و میتواند مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. بهطورکلی کتل اعتقاد داشت که میتوان باتوجه به یافتهها و مطالعات علمی، ویژگیها و شخصیت هر فرد را باتوجه به صفات اولیه شخصیت او شناسایی کرد. درحقیقت کتل در مطالعات خود بهجای اصلاح رفتار بهدنبال پیشبینی شخصیت انسان بود. او بعد از تحقیقات و پژوهشهای گسترده به این نتیجه رسید که نمیتوان شخصیت را تنها با ۲ یا ۳ بعد رفتاری مشخص کرد و برای دستیابی به شخصیت واقعی هر فرد باید ویژگیهای بیشتری بررسی گردد. سپس با مطالعات فراوان و ارزیابی دادهها توانست ۱۶ عامل یا تیپ شخصیتی را برای همه انسانها معرفی کند.
۱۶ تیپ شخصیتی کتل عبارتند از:
- شخصیت ISTP: درونگرا، حساس، ادراک شده و متفکر افرادی بسیار منطقی و علاقمند به انجام کارهای جدی.
- شخصیت ISTJ: بازرس، افراد جدی، ساکت با تمرکز بالا و علاقمند به زندگی آرام و دوستانه.
- شخصیت ISFJ: محافظ، افرادی ساکت، مهربان، پایدار، وظیفهشناس و اهل عمل.
- شخصیت ISFP: هنرمند، افرادی آرام، حساس، مهربان، انعطافپذیر و جدی با ذهنی باز.
- شخصیت INFJ: وکیل شخصی، افرادی محتاط، مهربان با اخلاق، با متانت، اصیل و بسیار مراقب.
- شخصیت INFP: ایدهآلیست، افرادی آرام، وفادار، انطباقپذیر و علاقمند به خدمت و کمکرسانی به همنوعان.
- شخصیت INTJ: دانشمند، افرادی مستقل، مصمم، با استعداد و توانمند با استانداردهای بالای عملکردی.
- شخصیت INTP: متفکر، افرادی منطقی، با اخلاق، ساکت، علاقمند به ایدههای مبتکرانه. آنها هیچ علاقهای به پیروی از دیگران ندارند.
- شخصیت ESTP: پر از رمز و راز، افرادی جذاب با رفتارهای دوستانه، سازگار و عملگرا. این افراد به دیدارهای دوستانه علاقمند هستند و به جزئیات زندگی نگاهی عمیق و وسیع دارند.
- شخصیت ESTJ: کارگردان، افرادی سنتی، اهل عمل و منظم. این افراد وفادار و سختکوش هستند و دید روشنی نسبت به اوضاع پیرامون خود دارند.
- شخصیت ESFP: مجری، افرادی مدیر، عاشق تجربیات جدید، حامی دیگران، برونگرا، این افراد علاقه دارند مرکز توجه قرار گیرند و عقل سلیم و توانایی عملی بالایی دارند.
- شخصیت ESFJ: مراقب، افردی بسیار خونگرم، مسئول، محبوب و وظیفه شناس هستند. این افراد نیازهای دیگران را بر نیازهای خود ارجح میدانند.
- شخصیت ENFJ: قهرمان، افرادی خلاق، جذاب و مشتاق که بسیار مستقل و پرانرژی هستند.
- شخصیت ENFJ: جهشدهنده، دارای شخصیتی بسیار قوی و دارای درک بالا. این افراد با تمام تیپهای شخصیتی میتوانند ارتباط برقرار کنند.
- شخصیت ENTP: بحثکننده، افرادی خلاق و باهوش، قادر به توانایی درک مفاهیم و یافتن راهحلهای منطقی. دیگران از گفتگو با این افراد هیچگاه خسته نمیشوند.
- شخصیت ENTJ: رهبر، افرادی جذاب، قاطع با اعتمادبهنفس بالا. توانایی بالا برای درک مشکلات دیگران و قادر به حل مسائل. این افراد صلاحیت و دانش را ارزشمند و از بینظمی و ناکارآمدی خشمگین میشوند.
شخصیت شناسی از چه طریقی انجام میگیرد؟
روانشناسان و روانکاوان بسیاری بودهاند که از گذشته تا به امروز درحال مطالعه روی شخصیت انسانها هستند و تعاریف یا نظریههای متعددی نیز ارائه دادهاند. بهطورکلی شناخت شخصیت انسان آشنایی با ویژگیهای فردی و پیشبینی رفتارهای هر شخص بهحساب میآید. چراکه رفتار هر فرد نمود بیرونی شخصیت او بهحساب میآید، بنابراین باتوجه به رفتاری که هر فرد از خود بروز میدهد میتوان شخصیت او را ارزیابی نمود. از بین تمام راهحلهای موجود جهت شناسایی شخصیت هر انسان بهترین راهحل انجام آزمونهای شخصیتشناسی محسوب میشوند. آزمونهای شخصیت که شامل آزمون شخصیت MBTI، آزمون کتل و آزمون MMPI میشود، میتوانند تیپهای شخصیتی هر فرد را شناسایی کنند.
آزمون شخصیت MBTI که امروزه در مراکز شغلی و اجتماعی جهت شخصیت شناسی مورد استفاده قرار میگیرد، برگرفته از هشت الگوی معرفی شده توسط یونگ است که در ادامه توسط «برینگز» و «مایرز» توسعه پیدا کرد. در این آزمون شخصیت فرد براساس چهار معیار احساسی یا منطقی بودن، ادراکی یا قضاوتی بودن، شهودی یا حسی بودن و برونگرایی یا درونگرایی مورد بررسی قرار میگیرد و شخصیت فرد درنهایت در لیست ۱۶ تیپ شخصیتی قرار میگیرد. اساتید گرامی و روانشناسان عزیز که علاقمند به مشاهده رفتار تیپهای شخصیتی مختلف هستند میتوانند با تهیه «پکیج مجموعه فیلم درمانی(همراه با تحلیل اختصاصی)» از بنیاد روانکال، به ویدئوهایی درخصوص شخصیتشناسی افراد مشهور، شخصیت شناسی قاتلین، شخصیتشناسی در خشم و…. دسترسی داشته باشند.
روانشناسی اختلال شخصیت چیست و چه روشهایی را شامل میشود؟
اختلال شخصیتی نوعی از اختلالات روانی است که عملکرد، رفتار و الگوهای فکری فرد را ناسالم مینماید، درنتیجه فرد دارای اختلال برای درک و هماهنگی با موقعیتها و افراد مختلف با مشکل مواجه میشود. وجود اختلالات شخصیتی سبب میشود شخص در روابط اجتماعی، تعاملات خانوادگی، روابط شغلی، موقعیتهای تحصیلی و… با چالشهای جدی روبهرو گردد. گاهی برخی افراد متوجه مشکلات یا اختلالات خود نمیشوند، چراکه به نظر خودشان طرز تفکر و رفتاری طبیعی دارند و درصورت ایجاد مشکل اطرافیان را سرزنش میکنند.
روانشناسان و محققین حوزه روانشناسی با استفاده از متدهای گوناگونی توانستهاند اختلالات شخصیتی را شناسایی کنند و درمانهایی نیز برای آنها پیشنهاد دهند. باتوجه به تشخیص روانشناس متخصص، شیوههای مختلفی مانند افزایش مهارت، روان درمانی یا دارودرمانی و یا ترکیبی از هر ۳ نوع درمان برای بیماران دارای اختلال بهکار میرود. معمولاً اختلالات شخصیتی از سالهای نوجوانی یا اوایل بزرگسالی آغاز میگردد و تا رسیدن به سن میانسالی از شدت آن کاسته میگردد. بهطورکلی روانشناسان حوزه سلامت روان توانستهاند اختلالات شخصیتی را براساس علائم و نشانهها به ۳ گروه یا خوشه تقسیمبندی کنند، که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم. در این دستهبندی لزوماً تمام نشانههای اختلال در یک فرد دیده نمیشود، همچنین ممکن است هر فرد، نشانهای از اختلال دیگر را نیز در رفتار و عملکرد خود نشان دهد.
خوشه A
این گروه از افراد رفتارهایی عجیب و تفکراتی غیرعادی دارند که اغلب در روابط خود با مشکلات عمدهای مواجه میشوند، چراکه رفتار آنها مشکوک و عجیب بهنظر میرسد. اختلالات افراد موجود در این خوشه عبارتند از:
- اختلال شخصیت پارانوئید: افرادی بیاعتماد، شکاک، دارای باورهای غیرمنطقی، مردد در اعتماد به دیگران، دارای واکنشهای خشونتآمیز و کینهورز. این افراد به وفاداری شریک عاطفی خود مشکوک هستند و موقعیتهای بیخطر را توهین یا حمله شخصی تلقی میکنند.
- اختلال شخصیت اسکیزوئید: افراد با اختلال اسکیزوئید، بیمیل به برقراری روابط اجتماعی، دارای ظاهری سرد و بیتفاوت، کممیل یا بیمیل به روابط جنسی. این افراد محدوده بروز احساسات کمی دارند، متوجه سرنخهای عادی اجتماع نمیشوند و از اغلب فعالیتهای خود هیچ لذتی نمیبرند.
- اختلال شخصیت اسکیزوتایپال: افراد با اختلال اسکیزوتایپال با باورها، گفتار، افکار و پوششی عجیب. این افراد از لحاظ عاطفی خنثی هستند، نسبت به دیگران مشکوک یا بیتفاوت هستند و به دلیل داشتن اضطراب اجتماعی به ایجاد روابط دوستانه علاقهای ندارند. آنها تصور میکنند افکار جادویی دارند و میتوانند روی افراد یا رویدادها تأثیر بگذارند، همچنین آنها باور دارند برخی اتفاقات پیغامی شخصی برای آنها دارند.
خوشه B
این دسته از افراد رفتار یا تفکر نمایشی دارند، احساسات شدیدی را تجربه میکنند و اغلب بیپروا و قانونشکن هستند. همچنین این اشخاص از لحاظ عاطفی غیرقابل پیشبینی هستند و اختلالات زیر در انها مشاهده میگردد:
- ضداجتماعی: افرادی دروغگو، بیاهمیت به نیازها یا احساسات و حقوق دیگران، قانونشکن، دارای رفتاری پرخاشگرانه و خشونتآمیز، هستند. همچنین این افراد تمایل زیادی به استفاده ازنام مستعار دارند، رفتاری بدون فکر از خود نشان دهند و از رفتار خود اظهار پشیمانی نمیکنند. این بیماران به امنیت دیگران اهمیت نمیدهند و در روابط اجتماعی افرادی بیمسئولیت هستند.
- اختلال مرزی: افرادی با رفتار پرخطر و بدون فکر مانند روابط جنسی پرخطر یا انجام قمار، افرادی بیثبات، خودآزار و دارای تفکر خودکشی. این بیماران روابط دشواری با دیگران برقرار میکنند، دمدمی مزاج هستند و از تنهایی ترس شدیدی دارند. آنها خشم خود را بهشکلی شدید بروز میدهند و به دلیل استرسی که تجربه میکنند دارای حالات پارانوئیدی بهصورت مقطعی میشوند.
- اختلال نمایشی: افرادی با رفتار نمایشی برای جلب توجه در روابط عاطفی یا جنسی، به دنبال جلب توجه، دارای نظرات قدرتمند بدون پشتوانه و سطحی، دارای نگرانیهای بیشازحد. این افراد به اشتباه تصور میکنند با دیگران روابطی صمیمانه دارند، احساسات سطحی و متغیری را تجربه میکنند و به راحتی تحت تأثیر دیگران قرار میگیرند.
- خودشیفته: افراد خود شیفته با باور خاص یا مهم بودن، دارای فانتزیهای موفقیت، جذابیت یا قدرت و دارای تکبر. این افراد مدام در انتظار تحسین دیگران هستند، به نیازها و احساسات دیگران بیتوجهند و در بیان استعدادها و موفقیتهای خود اغراق میکنند. همچنین آنها از لطف دیگران اغلب سوء استفاده میکنند، به دیگران حسادت میورزند یا احساس میکنند مردم به آنها حسادت میکنند.
خوشه C
این گروه از افراد رفتار یا تفکرات مضطربانه و دلهرهآوری را تجربه میکنند و از اختلالات زیر رنج میبرند:
- شخصیت اجتنابی: افرادی حساس به انتقاد یا طرد شدن، خجالتی در روابط اجتماعی یا شخصی، دارای ترس از تأیید نشدن، شرمندگی یا مورد تمسخر قرار گرفتن. این افراد مدام احساس ناکافی بودن و عدم جذابیت دارند و از انجام فعالیتهای عملی که نیاز به برقراری ارتباط با دیگران دارد دوری میکنند. آنها انسانهایی منزوی هستند که از موقعیتهای اجتنابی واهمه دارند و از انجام فعالیتهای جدید با افراد ناآشنا اجتناب میکنند.
- شخصیت وابسته: این افراد به دیگران وابستگی شدیدی دارند و علاقه دارند مورد مراقبت قرار گیرند. آنها نسبت به دیگران رفتاری مطیع و وابسته از خود نشان میدهند، به سختی میتوانند با آنها مخالفت نمایند و از مورد تأیید قرار نگرفتن واهمه دارند. این بیماران از اینکه در تنهایی مراقب خود باشند یا از خود دفاع کنند میترسند، از اعتمادبهنفس پایینی برخوردارند و در کوچکترین تصمیمات منتظر راهنمایی اطرافیان هستند. همچنین آنها در پایان یک رابطه صمیمی نیاز به شروع یک رابطه جدید دارند و در برابر برخورد غیرمحترمانه یا حتی خشونتآمیز تحمل بالایی از خود نشان میدهند.
- شخصیت وسواسی: افرادی با نظم و ترتیب زیاد و حساس به جزئیات، آنها به شدت کمالگرا هستند درحدی که اگر به نتیجه مطلوب نرسند دچار پریشانی و بیقراری میشوند. این افراد مایل به کنترل افراد هستند و نمیتوانند امور را به دیگران محول کنند. همچنین در روابط خود دوستان را نادیده میگیرند و از فعالیتهای لذتبخش به دلیل تعهد کاری دوری میکنند. آنها اشیاء شکسته و خراب را نگهمیدارند، سرسخت هستند، دربرابر ارزشها انعطاف ندارند و نسبت به بودجه خود کنترل بالایی به خرج میدهند.
شخصیت ناسالم چه تأثیر روحی روانی بر اطرافیان خود میگذارد؟
افراد با اختلال شخصیتی و روانشناختی، افرادی با الگوهایی بلند مدت، ناسالم و سفتوسخت در رفتار و عملکرد خود هستند که در درک و ارتباط با موقعیتها و دیگران با مشکل مواجه میشوند. درنتیجه این افراد در روابط اجتماعی، روابط کاری و تحصیلی خود با چالشهای جدی روبهرو میشوند و چون اغلب متوجه اختلال شخصیتی خود نیستند از طرف دیگران مورد سرزنش قرار میگیرند. این افراد رفتارهایی از خود بروز میدهند که از فرهنگ جامعه فاصله دارد و ممکن است سبب بروز مشکلاتی غیرقابل حل شود.
باتوجه به مطالعات انجام شده در حوزه روانشناسی زندگی و معاشرت با افرادی که به اختلالات شخصیتی دچار هستند بسیار سخت و آزاردهنده است. صفات نابهنجاری که این افراد در روابط با دیگران از خود نشان میدهند زندگی را برای آنان سخت و چالشبرانگیز میکند. زندگی با افراد دارای اختلال میتواند دیگر اعضای خانواده را با گذشت زمان دچار استرس یا اضطراب شدید کند و گاهی ممکن است آنها را به مشکلاتی مانند افسردگی دچار نماید. بنابراین بهتر است هرگونه اختلال در شخصیت جدی گرفته شود و سریعاً جهت بهبودی و انجام مراحل درمان به درمانگران ماهر و باتجربه مراجعه کرد.
گاهی درمانگران باتوجه به شدت اختلال مراجع دارو درمانی را نیز به او پیشنهاد میدهند که در این شریط بهتر است حتماً این بیماران از یک متخصص مغز و اعصاب طلب یاری نمایند. دانشجویان عزیز و روانشناسان محترم میتوانند با تهیه «پکیج فیلم درمانی» از بنیاد روانکال ویژگیهای بیمارانی با شخصیت اختلال اجتماعی، اختلال شخصیت مرزی و اختلال اسکیزوفرنی را بهصورت تصویری مشاهده نمایند.
چه کمکهای درمانی عمیقی میتوان به افراد دارای اختلال شخصیتی ارائه داد؟
تشخیص اختلالات شخصیتی بسیار مهم است و باید حتماً توسط روانشناسان باتجربه و ماهر صورت پذیرد، این متخصصین باتوجه به الگوهای بلند مدت و علائم میتوانند نوع اختلال درمانجو را تشخیص دهند. معمولاً شناسایی اختلالات شخصیتی در افراد بالای ۱۸ سال انجام میشود، زیرا در افراد کوچکتر هنوز شخصیت در حال شکلگیری است و تشخیص اختلالات به درستی انجام نمیشود. اختلالت شخصیتی در بیماران مختلف با شدت و ضعف همراه است و گاهی دیده شده است یک فرد از بیشاز یک اختلال رنج میبرد.
حدود ۹ درصد از افراد بزرگسال حداقل یک اختلال شخصیتی دارند و طیف گستردهای از افراد با وجود داشتن وجوه شخصیتی و تجربیات شخصی متفاوت ممکن است یک تشخیص واحد در شناسایی اختلال دریافت نمایند.
هر اختلال شخصیتی علائم خاص خود را دارد که از شدت و ضعفهای متفاوتی برخوردار است. این افراد تصور میکنند رفتار عادی دارند و دیگران مقصر مشکلات پیش آمده هستند. بهترین و عمیقترین کمکی که درمانگران حوزه سلامت روان به این افراد میتوانند ارائه دهند این است که بدون قضاوت، رفتار و عملکرد آنها را بررسی کنند و به درخواست کمک آنها پاسخ مثبت دهند. زیرا این افراد در روابط کاری و اجتماعی خود مشکلات زیادی را تجربه میکنند و خود تمایل دارند به بهبودی برسند تا بتوانند روابط سالمتری با اطرافیان برقرار نمایند. بنابراین یک درمانگر باحوصله و حاذق فارق از برچسب زدن باید از درمانجوی خود حمایت کند و او را تا پایان بهبودی حمایت نماید.
تأثیر اختلالات شخصیتی بر روابط زوجین
براساس گزارشها و پژوهشهای انجام شده توسط روانشناسان در حوزه شخصیت شناسی، اختلالات شخصیتی با نقص روابط بین فردی میان زوجین همراه است. این اختلالات که بر نقشها و فعالیتهای ضروری در زندگی زناشویی زوجین تأثیرات منفی میگذارد، میتواند دلیل اکثر تعارضات و پرخاشگریها بین طرفین رابطه باشد. در اینگونه شرایط اغلب فرد دارای اختلال خود را سالم و بدون مشکل میپندارد و درنتیجه نقش خود در زندگی زناشویی را انکار میکند. به موارد زیر توجه کنید و نوع روابط بیماران را در زندگی زناشویی با یکدیگر مقایسه نمایید:
- اگر یکی از طرفین رابطه به اختلال شخصیت خودشیفه یا وابسته دچار باشد، منجر به رضایت از زندگی زناشویی بهصورت یک طرفه میشود.
- در اختلالات مرزی احساسات و رفتار متأثر از تصویر شکنندهای که فرد از خود دارد بیثبات میشوند و روابط زوجین ناپایدار میگردد.
افراد با ویژگیهای شخصیتی ناسالم و آسیبزا در زندگی زناشویی مسبب ایجاد نارضایتی از تعاملات در روابط خود میشوند، اما نکته مهم این است که این افراد ممکن است نتوانند به درستی منبع نارضایتی را تشخیص دهند چراکه درک و تعامل کاملی از دنیای پیرامون خود ندارند. بنابراین برای جلوگیری از عمیقتر شدن مشکلات بهتر است زوجین به فکر انجام مشاوره و درمان باشند تا به رضایت کامل در زندگی زناشویی دست یابند.
افراد با شخصیت سالم چه ویژگیهایی دارند؟
در دهههای ۵۰ و ۶۰ میلادی، پژوهشگران بسیاری مانند «کارل راجرز»، «آبراهام مازلو»، «اریش فروم»، «کارن هورنی» و «گوردون» آلپورت شخصیت شناسی افراد سالم را در قالب صفات مشخصی توصیف کردند.
باتوجه به اینکه تفاوتهایی در مفهوم توصیفات هرکدام از آنها وجود دارد، اما در یک اجماع کلی شخصیت سالم ازنظر این اندیشمندان با خصلتها و صفات زیر تعریف میشود:
- دارای احساسات مثبت بیشتر درمقابل احساسات منفی در برابر مسائل روزمره
- بیان راحت احساسات عاطفی و قابل انعطاف
- برخورداری از اعتماد و تجربیات خود
- دارای مدیریت در شرایط استرسزا
- بسیار مسئولیتپذیر
- تمایل بالا در برقراری ارتباط مناسب با دیگران
- دارای احساس پذیرش خود
در ادامه این صفات شخصیت افراد سالم، «جورج ویلانت» هفت ویژگی دیگر که نشان از سلامت روانی مثبت یا همان شخصیت سالم دارد را بهشرح زیر بیان نموده است:
- افرادی با عملکرد مثبت
- دارای نقاط قوت شخصیتی
- دارای بلوغ فکری و رفتاری
- برخورداری از تعادل عاطفی مثبت
- دارای هوش اجتماعی _ عاطفی بالا
- دارای رضایت از زندگی و احساس شادی واقعی
- برخورداری از تابآوری بالا
خلاصه و جمعبندی
تمام تیپهای شخصیتی انسانهایی قابل احترام و برابر هستند، بنابراین نمیتوان میان آنها تفاوتی قائل شد و فردی را بر فرد دیگر برتر دانست. هر انسان شخصیتی منحصربهفرد دارد که هیچ فرد دیگری شبیه به او و تیپ شخصیتی او نیست، اما افراد با شخصیتهای مختلف از یکدیگر تقلید میکنند و سعی دارند مشابه هم رفتار کنند. شخصیت معاشرت با شخصیتهای واقعبین، خیالپرداز، منطقی، عاطفی، جدی یا شوخ هرکدام با دیگری مشترکاتی در رفتار دارند. اما هرکدام جدا از بحث جنسیتی ارزشها، انگیزهها و امیال خود را دارند. اما نکته مهم در این مرحله شناخت و تشخیص شخصیتهای ناسالم و سالم محسوب میشود.
بسیاری از افراد هستند که از یک یا چند اختلال شخصیتی رنج میبرند اما یا از وجود اختلال آگاه نیستند و یا آن را انکار میکنند. انجام تستهای شخصیت شناسی به این افراد و اطرافیانشان کمک میکند تا مشکلات خود را درک کنند و برای درمان و بهبودی مصممتر شوند. همچنین تستهای شخصیتشناسی که در همین مطلب نیز به آن اشاره شد به صاحبان مشاغل و مدیران مؤسسات کمک میکند تا افرای را به استخدام خود درآورند که از لحاظ شخصیتی افرادی سالم، پویا و بانگیزه باشند. علاقمندان و دانشجویان عزیز جهت مطالعه بیشتر درخصوص انواع اختلالات شخصیتی میتوانند «پکیج اصول مشاوره ویژه دانشجویان روانشناسی» را از بنیاد روانکال تهیه نمایند. این پکیج مباحث مختلف حوزه آموزش روانشناسی را در اختیا شما قرار میدهد.