وارد اتاق شد،از نوع اه کشیدنش مشخص بود تنگی نفس دارد پس حدس زدم که ضربان قلب بالایی را تجربه میکند و اضطراب در سطح بالایی است ،کمی صحبت کردیم تا اینکه گفت بخاطر اعمال غیرقانونی پسرش که شغل او را بخاطر انداخته است بشدت عصبانی است،حالا ادامه مکالمه من با درمانجو:

مشاور:برای این رفتارهاش چه حسی بهش داری؟
.
درمانجو:عصبانی ام
.
مشاور:این عصبانیت رو چطوری در بدنت حس میکنی؟
.
درمانجو:خیلی خسته هستم
.
مشاور:خستگی که عصبانیت نیست،درسته؟با خستگی میخوای عصبانیت خودت رو مخفی کنی،اگر این خستگی رو کنار بزاری خشمت رو چطور احساس میکنی؟
.
درمانجو:نمی دونم چرا اما میخوام یه تبر بردارم و دست و پاش قطع کنم تا دیگه نتونه از این غلط ها بکنه .
.
مشاور: و بعد چی اتفاقی خواهد افتاد؟
.
درمانجو:انگار دیگه نمی تونم دستم تکون بدم،بی حس شده
.
مشاور: جالب نیست؟به محض اینکه تو افکار دست و پای پسرت رو قطع کردی تا تکون نخوره،کی نتونست تکون بخوره؟
.
درمانجو:من نمی تونم تکون بخورم
.
مشاور:بجای احساس خشم نسبت به پسرت خشم را روی خودت خالی کردی،متوجه منظورم‌میشی؟
.
درمانجو:سکوت میکند

✅(جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد این محصول اموزشی روی ایکون ذیل کلیک کنید)

[button style=”btn-danger” url=”https://ravancall.com/product/%d9%85%d8%ad%d8%b5%d9%88%d9%84-%d8%b1%d9%88%d8%a7%d9%86%da%a9%d8%a7%d9%88%db%8c-%d9%be%d9%88%db%8c%d8%b4%db%8c-%d8%af%da%a9%d8%aa%d8%b1-%d8%af%d9%88%d9%86%d8%a7%d9%84%d8%af%da%a9%db%8c/” target=”_blank” size=”btn-lg” block=”btn-block”]مشاهده محصول آموزشی[/button]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *