بررسی و مطالعه ذهن و رفتار انسانها و تأثیرپذیری آنها از مسائل زیستشناختی، مشکلات اجتماعی و عوامل محیطی دلیل محکمی است تا محققین و پژوهشگرانی در این حوزه ورود کرده و مطالعات گستردهای انجام دهند. همچنین این محققین بهعنوان متخصصین اعصاب و روان، با معالجه اختلالات روانی و شناخت عمیق روان انسانها به افراد کمک میکنند تا بینش عمیقی نسبت به اعمال، افکار، احساسات و انگیزههای خود پیدا نمایند. گستردگی و تنوع علم روانشناسی سبب شد شاخههای تخصصی و فرعی در همین زمینه پدیدار شود و روانشناسان بزرگی دیدگاههای منحصربهفرد خود را در قالب مکاتب فکری ارائه دهند و هرکدام رویکردهای متفاوتی در حل معماهای ناشناخته روان انسانها کشف نمایند.
شناخت این پژوهشگران و روانشناسان برجسته فرصتی است تا اطلاعات مهمی درخصوص رویکردها و شگردها یا مکاتب فکری مختلف بهدست آوریم. بنابراین ما قصد داریم در این مطلب بزرگان روانشناسی دنیا و ایران را خدمت شما معرفی نماییم و مکاتب فکری، آثار، خدمات و شگردهای درمانی هرکدام را بررسی کنیم، پس لطفاً تا پایان ما را همراهی نمایید.
کاوشهای علم روانشناسی با طلوع فلسفه از یونان باستان آغاز شد و تا اواخر قرن نوزدهم تفکر روانشناختی بخشی از فلسفه محسوب میشد. برخی از محققین ابداع کلمه روانشناسی یا Psychology را به «فیلیپ ملانکتون» در سالهای ۱۴۹۷ تا ۱۵۶۰ نسبت دادهاند. در ادامه و در قرنهای هجدهم و نوزدهم کلمات دیگری مانند فلسفه ذهنی، خودشناسی و روحشناسی درخصوص این علم بهکار رفت. بهطورکلی تاریخچه تفکر روانشناختی و چشمانداز تاریخی ماهیت روان و رفتار انسانی به آثار فلسفی قدیمی یونان یعنی «ارسطو» بازمیگردد. سپس متفکران دیگری مانند «دموکریت» در حدود ۴۰۰ سال قبل از میلاد بیان نمود ما میتوانیم رفتار انسان را براساس بدن و روان او مورد بحث قرار دهیم.
در ادامه «افلاطون» توصیه استاد خود سقراط را که بر خودشناسی تأکید داشت، مجددآً مطرح نمود. این اندیشمند معتقد بود انسانها مخلوقات اجتماعی هستند که یکدیگر را تحت تأثیر قرار میدهند. در ادامه این محققین و فلاسفه، دانشمندان و پژوهشگران بسیاری مانند «فروید»، «پیاژه» و «اسکینر» ظهور پیدا نمودند و علم روانشناسی را بسط و گسترش دادند و از تجربیات آزمایشگاهی و تحقیقات بالینی خود در جهت توسعه علم روانشناختی استفاده کردند. هر متفکر اثری از خود به یادگار گذاشته است که به شکلگیری و نحوه تفکر و رفتار ما انسانها کمک فراوانی نموده است. ناگفته نماند این پژوهشها و تحقیقات همچنان ادامه دارد تا ما را به درک درستی از روانشناسی برسانند. در ادامه به معرفی برخی از شناختهشدهترین بزرگان روانشناسی در دنیا میپردازیم و سعی مینماییم مکاتب فکری، آثار و افتخارات هرکدام را برای شما بیان کنیم.
«بورس فردریک اسکیبنر» روانشناس، فیلسوف، نویسنده، رفتارشناس و مخترع آمریکایی است که به مدت ۱۶ سال بهعنوان استاد روانشناسی «دانشکاه هاروارد» مشغول به فعالیت بود. اسکینر در بین روانشناسان برجسته دنیا، بهعنوان بنیانگذار «رفتارگرایی مدرن» در روانشناسی شناخته شده است. این دانشمند معتقد بود اعمال انسان پیامد و آثار رفتارهای قبلی او است؛ اگر عواقب و نتایج کاری بد باشد، امکان دارد عمل تکرار نگردد، اما اگر پیامد کارها مثبت باشد، احتمال تکرار بیشتر میگردد.
این دانشمند که فلسفهای به نام «رفتارگرایی رادیکال» را توسعه داد، ۲۱ اثر نوشتاری در قالب کتاب و ۱۸۰ اثر در قالب مقاله به دنیا ارائه داده است. این محقق برجسته در سال ۲۰۰۲ بهعنوان تأثیرگذارترین روانشناس قرن بیستم شناخته شد.
رفتارگرایی اسکینر او را به فردی ماهر در زمینه روانشناسی و تکنیکهای درمانی براساس نظریههای خود تبدیل نمود. بهطورکلی این روانشناس شناخته شده مفاهیم و نظریههای بسیار زیادی را در مباحث و رویکردهای روانشناسی مانند «شرطیسازی عامل» و «نظریه یادگیری» از خود بهجا گذاشت.
«ژان پیاژه» روانشناس بالینی اهل سوئیس بود که به دلیل داشتن آثاری مانند «زمینه ماندگاری شئ»، «خود محوری»، «نظریه رشد شناختی»، «معرفت شناسی ژنتیکی» و «سازه انگاری» در بین بزرگان روانشناسی شناخته شده است. این محقق برجسته که بر آموزش به کودکان بسیار تأکید داشت، در سال ۱۹۳۴ بهعنوان مدیر دفتر بینالمللی آموزش اظهار داشت: «تنها آموزش است که از فروپاشی احتمالی جوامع بهصورت خشونتآمیز یا تدریجی جلوگیری میکند». قبل از دوره پیاژه کودکان، بزرگسالانی کوچک محسوب میشدند، اما این اندیشمند فقید بیان نمود اندیشه کودکانه اساساً با نوع طرز فکر بزرگسالان متفاوت است.
این نظریه پیاژه تأثیر بسیار عمیقی بر ظهور «روانشناسی رشد» بهعنوان یکی از رویکردها و مکاتب متمایز در روانشناسی داشت و کمک بسیار زیادی به حوزه آموزش کرد.
پژوهشها و نظریات این اندیشمند بزرگ تا دهه ۱۹۶۰ رواج نیافت، اما مطالعه رشد بهعنوان یکی از زیرشاخههای اصلی در رشته روانشناسی ظهور یافت. در نظر سنجی انجام شده در سال ۲۰۰۲ از بین ۱۷۲۵عضو انجمن روانشناسی آمریکا، پیاژه بعد از اسکینر در جایگاه دوم قرار گرفت و یکی از پراستنادترین و تأثیرگذارترین روانشناسان بعد از اسکینر شناخته شده است. همچنین «آلبرت انیشتین» نیز درخصوص مشاهدات و یافتههای پیاژه در مبحث «رشد فکری و فرآیندهای تفکر کودکان» بهعنوان یک کشف بزرگ اظهار داشت: «آنقدر ساده هستند که تنها به فکر یک نابغه میرسند».
«زیگموند فروید» روانشناس و عصبشناس اهل جمهوری چک، ملقب به «پدر روانشناسی مدرن»، انقلابی در نحوه تفکر و درمان اختلالات روانی ایجاد نمود. همچنین این روانشناس برجسته بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین و بحثبرانگیزترین متفکر و روانشناس قرن بیستم شناخته شد. فروید و همکارش «جوزف بروئر» اولین محققینی بودند که مطالعه بر روی ذهن و روان را آغاز نمودند، تکنیکهای رواندرمانی فروید امروزه نیز بهشکلی گسترده مورد استفاده درمانگران و روانشناسان قرار گرفته است.
درنتیجه میتوان گفت «روانشناسی بالینی مدرن»، از نظریههای فروید سرچشمه و توسعه یافته است. همچنین فروید «روانکاوی» را بهعنوان راهی برای گوش سپردن به صحبتهای درمانجویان و درک بهتر نحوه عملکرد ذهن آنان پایهگذاری نمود.
درحقیقت تئوریهای فروید تأثیر بسیاری بر شکلگیری دیدگاههای موجود بر رؤیاها، تمایلات جنسی، درمان، شخصیت، دوران کودکی و حافظه داشته است. همچنین این اندیشمند برجسته شواهدی ارائه کرده است که نشان میدهد تفاوتهای فرهنگی بر روانشناسی و رفتار اثر میگذارد و تمام اختلالات روانی دلایل فیزیولوژیکی ندارند.
«آلبرت باندورا» روانشناس برجسته آمریکایی بود که از سال ۱۹۶۰ کار خود را در زمینه روانشناسی شناختی-اجتماعی آغاز نمود و نظریات «یادگیری اجتماعی»، «مفهوم خودکار آمدی» و «آزمایشهای معروف عروسک بوبو» او شهرت فراوان پیدا کرد. در بین تئوریهای این اندیشمند «نظریه یادگیری اجتماعی» او بر اهمیت یادگیری مشاهدهای، تقلید و مدلسازی تأکید بسیار داشت. بهنحوی که این پژوهشگر در کتاب خود که با همین نام در سال ۱۹۷۷ منتشر شد بیان نمود: «یادگیری بسیار پرزحمت خواهد بود، البته خطرناک نیست، اگر افراد مجبور باشند تنها به تأثیرات اعمال خود متکی باشند تا به آنها اطلاع دهند که چه کاری انجام دهند».
این پژوهشگر نزدیک به شش دهه تأثیر قابلتوجهی بر زمینه آموزشی و روانشناسی داشته است. در نظرسنجی که در سال ۲۰۰۲ انجام شد او بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین روانشناس تاریخ و چهارمین Psychologist در بین بزرگان روانشناسی شناخته شد. هنگامی که باندورا ۸۲ ساله بود جایزه Grawemeyer را در روانشناسی دریافت نمود.
«لئون فستینگر» نویسنده، محقق و روانشناس معروف آمریکایی بود که به دلیلی ارائه تئوری «مقایسه اجتماعی و ناهماهنگی شناختی» شهرت پیدا نموده بود. این پژوهشگر نهتنها تئوری «رفتارگرایی» را به چالش کشیده بود، بلکه بنیانگذار استفاده از آزمایشات علمی در روانشناسی نیز بود. فستینگر در مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT) آزمایشهای متعددی درخصوص میزان تأثیر اجتماعی و ارتباطات با استفاده از دقت نظری انجام داد. او نظریههای ناهماهنگی شناختی و مقایسه اجتماعی را در توضیح تأثیر شرایط اجتماعی بر رفتار انسان گسترش داد. بهطورکلی نظریه «ناهماهنگی شناختی» حالت ناسازگاری است که در زمان وجود دو باور متضاد انسان احساس میکند.
بهعنوان مثال فردی ممکن است بداند که مصرف سیگار مضر است، اما همچنان به این کار ادامه دهد. همچنین در ادامه، نظریه «مقایسه اجتماعی» فستینگر میگوید، انسان ایدههای خود را با آنچه دیگران باور دارند مقایسه میکند؛ یا ممکن است فرد به دنبال کسانی باشد که باورها و ارزشهای هماهنگ و یکسانی با او دارد.
«ویلیام جیمز» روانشناس و فیلسوف ملقب به پدر روانشناسی بهعنوان اولین مربی در آمریکا دورههای روانشناسی را ارائه کرده بود. این متفکر برجسته که از بزرگان روانشناسی بود، با آموزهها و نوشتههای خود کمک بزرگی به تثبیت علم روانشناسی نمود. از دستاوردها و آثار ویلیام جیمز میتوان به انتشار متن ۱۲۰۰ صفحهای درخصوص «اصول روانشناسی» اشاره کرد که به سرعت به یک اثر کلاسیک در همین زمینه تبدیل شد. این فیلسوف برجسته بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان ایالات متحده شناخته شد و بهعنوان یکی از بنیانگذاران «روانشناختی» معرفی گشت، همچنین «تجربهگرایی رادیکال» از دیگر دیدگاههای فلسفی ارائه شده توسط او بود.
جیمز در موضوعات متعددی مانند «تعلیم و تربیت»، «دین و عرفان»، «متافیزیک»، «روانشناسی» و «معرفت شناسی» آثار و نوشتههایی از خود بهجا گذاشته است. کتاب «اصول روانشناسی» جیمز یکی از اثرگذارترین کتابهای او بود که به مرور زمان به متنی نوآورانه در روانشناسی تبدیل گردید. علاقمندان و اساتید گرامی میتوانند جهت کسب اطلاعات بیشتر در زمینه رویکرد روانشناختی «پکیج آموزش علمی ۱۰ متد درمان از ۲۰ درمانگر برتر» را از بنیاد روانکال تهیه و مطالعه نمایند.
«ایوان پاولوف» از روانشناسان برجسته روسی بود که عمدتاً به خاطر تلاشهایش در زمینه «شرطیسازی کلاسیک» شناخته میشود. این محقق برجسته با پیروی از ایدههای پیشرونده «پیساروف» بهعنوان برجستهترین منتقد ادبی روسیه در دهه ۱۸۶۰ و «سچنوف» بهعنوان پدر فیزیولوژی روسی، حرفه مذهبی خود را کنار گذاشت و زندگی خود را وقف علم نمود. این اندیشمند که از بزرگان روانشناسی بهحساب میآید، در سال ۱۸۷۰ در دانشکده فیزیک و ریاضیات ثبتنام نمود و دوره علوم طبیعی را گذراند. پاولوف با برنده شده جایزه «نوبل فیزیولوژی» در سال ۱۹۰۴ اولین برنده جایزه نوبل در روسیه شد.
تحقیقات و یافتههای این روانشناس معروف بر روی «واکنشهای شرطی» و «شرطیسازی کلاسیک»، منجر به ظهور رفتارگرایی در روانشناسی گردید. پاولوف در مطالعات خود بر روی سیستم گوارشی سگها اثبات نمود حیوانات بهصورت طبیعی با دادن غذا ترشح بزاق دارند. در ادامه این محقق دریافت حیوانات با دیدن روپوش سفید دستیار آزمایشگاه شروع به ترشح بزاق میکنند. این پژوهشگر براساس مشاهدات خود و ارتباط ارائه غذا با دستیار آزمایشگاه، رخ دادن پاسخ شرطی را بیان نمود. پاولوف اصول شرطیسازی کلاسیک را در محیطهای مختلف تجربی و بالینی مورد استفاده قرار داد. باتوجه به نظرسنجی در بررسیهای روانشناسی عمومی در سال ۲۰۰۲، این روانشناس بهعنوان بیست و چهارمین روانشناس پراستناد قرن ۲۰ شناخته شد.
«کارل راجرز» بهعنوان یکی از برجستهترین متفکران علم روانشناسی و یکی از بنیانگذاران رویکرد انسانگرایانه در دنیا شناخته شده است. این محقق برجسته با توسعه شیوه رواندرمانی «مراجع محور» با تأکید بر پتانسیل انسانی تأثیر زیادی بر روانشناسی و آموزش گذاشت. او با ارائه این شیوه درمانی بهعنوان یکی از متفکران اصلی «اومانیست» شناخته شد و از سوی دخترش «ناتالی راجرز»، «الگویی برای شفقت و آرمانهای دموکراتیک در زندگی خود و در کارش بهعنوان یک مربی، نویسنده و درمانگر» معرفی شد. راجرز برای تحقیقات گسترده خود مفتخر به دریافت جایزه مشارکت علمی برجسته در سال ۱۹۵۶ توسط انجمن روانشناسی آمریکا (APA) گردید.
او که بهعنوان یکی از بنیانگذاران تحقیقات رواندرمانی شناخته شده است، رویکری منحصربهفرد را برای درک شخصیت و روابط انسانی پایه نهاد که «رویکرد شخص محور» نام گرفت. حوزههای مختلفی مانند سازمانها، گروههای رواندرمانی و آموزش این رویکرد را مورد استفاده قرار دادند. همچنین این محقق شناخته شده درحالی که پیشرو در زمینه تحقیقات روانشناختی بالینی بود، مفهوم «توجه مثبت بی قید و شرط» را توسعه بخشید. او بعد از فروید دومین پزشک مطرح جهان بود. اساتید گرامی و روانشناسان ارجمند جهت کسب اطلاعات بیشتر در زمینه درمان با رویکرد شخص محور میتوانند «ابر پکیج الماس» را از بنیاد روانکال تهیه نمایند. این پکیج منحصربهفرد شامل تمام مباحث آموزش روانشناسی میگردد و منبع جامع و کاملی در این زمینه محسوب میشود.
«اریک اریکسون» از روانشناسان برجسته آمریکایی که با تئوری « رشد روانی اجتماعی» و مفهوم «بحران هویت» شناخته شده است، تغییر شگرفی درخصوص «تعریف شخصیت» ایجاد نمود. درواقع نظریه «روانی-اجتماعی» او به جای تمرکز بر رویدادهای اولیه زندگی در دوران کودکی، به نحوه تأثیر اجتماعی بر شخصیت در طول دوران زندگی پرداخته است. نظریه رشد روانی اجتماعی این پژوهشگر برجسته، سبب ایجاد علاقه و تحقیقات گستردهتر درخصوص رشد انسان در تمام سالهای عمر گردید.
اریکسون با تأثیر از زیگموند فروید و آنا فروید خدمات خود را در مؤسسات معروفی مانند دانشگاههای ییل، کالیفرنیا، پیتسبورگ و دانشکده پزشکی هاروارد ارائه داد. همچنین عبارت «بحران هویت» از ابداعات این اندیشمند فرهیخته بود.
«لو ویگوتسکی» روانشناس برجسته روسی که به خاطر نظریه «اجتماعی_فرهنگی» خود به شهرت دستیافته بود، با روانشناسان برجستهای همچون پیاژه، اسکینر، فروید و پاولوف هم عصر بود؛ اما متأسفانه تئوریها و تحقیقات او مانند همکارانش در آن دوران مطرح نگردید. دلیل عدم شهرت این اندیشمند این بود که بسیاری از نوشتههای او تا مدتها در دسترس جهان غرب نبوده است. اما در دهه ۱۹۶۰ تا دهه ۱۹۹۰ اغلب نوشتهها و تحقیقات او از زبان روسی ترجمه و در دهههای اخیر در «روانشناسی تربیتی» و «رشد کودک» بهکار گرفته شد. او معتقد بود تعاملات اجتماعی که نقش مهم وحیاتی در آموزش کودکان ایفا میکنند، فرآیندی مستمر و تأثیرپذیر از فرهنگ است. در نظریات ویگوتسکی تقلید، یادگیری هدفمند و هدایت شده و یادگیری مشارکتی بسیار پراهمیت شناخته شده است.
«جفری یانگ» روانشناس و رواندرمانگر آمریکایی که نویسنده کتابهای «طرحواره درمانی» و «زندگی خود را دوباره بیافرینید» به دلیل ابداع رویکرد «طرحواره درمانی» در بین بزرگان روانشناسی به خوبی شناخته شده است. این محقق برجسته پس از پایان دوره دانشگاهی خود توانست به جمع اساتید گروه روانپزشکی «دانشگاه کلمبیا» بپیوندد و بهعنوان یکی از بنیانگذاران آکادمی «شناخت درمانی» شناخته شود. او که ۲۰ سال از عمر خود را صرف توسعه رویکرد طرحواره درمانی نمود به جایگاه بالایی در علم روانشناسی دست یافته است. این روانشناس معروف علاوهبر توسعه طرح خود در زمینه آموزش نیز شخصیتی شناخته شده و موفق محسوب میشود. این پژوهشگر برجسته در کارگاههای آموزشی مختلفی در سطوح بینالمللی بهعنوان مدرس یا سخنران، آموزشهای تخصصی در زمینه «شناخت درمانی» ارائه داده است.
علاقمندان به مطالعه درخصوص رویکرد طرحواره درمانی میتوانند «پکیج اصول مشاوره ویژه دانشجویان روانشناسی» را از بنیاد روانکال تهیه و بررسی نمایند. در این پکیج به چگونگی درمان درمانجویان توسط رویکرد طرحواره درمانی پرداخته شده است.
«لزلی گرینبرگ» روانشناس عصر حاضر اهل کانادا، از پدیدآورندگان اصلی رویکرد «هیجان مدار» در حوزه رواندرمانی فردی و زوجی است. این پژوهشگر برجسته مطالعات و تحقیقات مفصلی در حوزه «همدلی»، «فرآیند رواندرمانی»، «اتحاد درمانی» و «نقش هیجان در کارکرد انسان» ارائه داده است. همچنین این روانشناس شناخته شده موفق به دریافت جایزه «محقق ممتاز» از انجمن جهانی تحقیقات روانشناختی و دریافت جایزه « کارل راجرز» و جایزه برای «کمکهای بالای حرفهای در تحقیقات کاربردی» از انجمن روانشناسی آمریکا شده است.
گرینبرگ تحصیلات خود را در دانشکاه کانادا زیر نظر استاد خود «لورا رایس» ادامه داد که در مرکز مشاوره شیکاگو تحت نظر «کارل راجرز» دوره دیده بود. این روانشناس کانادایی در ابتدا بهعنوان مشاور فردمدار آموزش دیده بود و با گذشت زمان در مؤسسه «گشتالت» واقع در تورنتو بهعنوان «درمانگر گشتالتی» و در مؤسسه پژوهش روانی در شهر پالوآلتو بهعنوان «خانواده درمانگر» آموزشهای خود را گذراند. او در کارنامه کاری خود مفتخر به ۱۰ سال تدریس بهعنوان استاد در دانشگاه بریتیش کلمبیا است.
علاقمندان به کسب اطلاعات بیشتر درخصوص رویکرد هیجان مدار میتوانند «پکیج زوجدرمانی هیجان مدار از دکتر جانسون» را از بنیاد روانکال تهیه و مورد بررسی قرار دهند. در این پکیج اجرای تکنیکهای درمانی رویکرد هیجان مدار در جلسات فردی و زوجی بررسی شده است.
«ویلهم وونت» روانشناس آلمانی بهعنوان پایهگذار علم روانشناسی تجربی در بین بزرگان روانشناسی شناخته شده است. این اندیشمند پیشوای «مکتب ارادهگرایی» است و اولین آزمایشگاه روانشناسی تجربی را بنا نهاد که تمرکز اصلی آن بر روی مطالعات علم روانشناسی بود. این پژوهشگر برجسته در آزمایشگاه خود به «بررسی رفتارهای ناهنجار»، «شناسایی اختلالات» و «ارزیابی ماهیت اعتقادات مذهبی» پرداخت، بهاین ترتیب او موفق شد علم روانشناسی را بهعنوان رشتهای مجزا از دیگر رشتهها معرفی و تثبیت نماید.
او بیشک یکی از مهمترین چهرههای تحول در روانشناسی نوین بود و امروزه او را بهعنوان یکی از پیشگامانی میشناسند که این علم را در مسیر واقعی و صحیح خود قرار داد. همچنین وونت اولین «رویکرد نظاممدار» را به روانشناسی به وجود آورد که با گذشت زمان توسط تیچنر اصلاح گردید. وونت که روانشناسی را به «علم تجربه هوشیار» تعریف کرد، معتقد بود تجربه را میتوان به عناصر آن تجزیه و این عناصر را با هم ترکیب نمود.
«اتو فریدمن کرنبرگ» روانکاو و روانپزشک اهل اتریش است که به دلیل ارائه نظریههای روانکاوی درباره «شخصیت مرزی» و «آسیبشناسی نارسیسیسم» به شهرت رسید. این اندیشمند بزرگ از تلفیق ایدههای رویکرد «ایگوسایکولوژی» انگلیسی و آمریکایی و «نظریات کلاین» به توسعه علم «روابط موضوعی مدرن» دستیافت. درحقیقت «روابط موضوعی مدرن»، به مدلی از ذهن انسان گویند که توسط اغلب روانکاوان مدرن مورد پذیرش واقع شده است. کرنبرگ در کنار فراگیری روانکاوی، رشتههای بیولوژی، پزشکی و روانپزشکی را نیز در شیلی آموخت.
یکی از مهمترین اقداماتی که اتوکرنبرگ در علم روانشناسی از خود به جای گذاشته است، طراحی نوعی از روانکاوی متمرکز و فشرده به نام «رواندرمانی» است که با تمرکز بر انتقال در درمان بیماران شخصیت مرزی مورد استفاده قرار میگیرد. باتوجه به اینکه این دسته از بیماران در اصطلاح روانشناسی «دوپارهسازی» را در تفکر و عاطفه تجربه میکنند، رواندرمانی با تمرکز در بههم رساندن این دو بخش جدا شده و بازنمایی موضوعات به درمان آنان میپردازد.
اساتید گرامی و روانشناسان ارجمند جهت کسب اطلاعات بیشتر در زمینه رویکردها و شیوههای درمانی دکتر کرنبرگ میتوانند «پکیج مجموعه روانکاوی اتوکرنبرگ» را که توسط بنیاد روانکال تنظیم شده است تهیه فرمایند.
«آروین یالوم» روانپزشک هستیگرا و نویسنده آمریکایی، در سال ۱۹۵۶ در بوستون و در رشته پزشکی و در سال ۱۹۶۰ در نیویورک در رشته روانپزشکی فارغالتحصیل شد و پس از خدمت سربازی در سال ۱۹۶۳ به سمت استادی «دانشگاه استنفورد» درآمد. این اندیشمند بزرگ علاوهبر تألیفات متعدد آثار دانشگاهی، چندین رمان موفق نیز به تحریر درآورده است که معروفترین آن «وقتی نیچه گریست» نام دارد. درواقع بیشتر شهرتی که یالوم در طول زندگی بهدست آورد به دلیل نوشتن همین رمانهای روانشناختی بود. یالوم در سال ۲۰۰۲ موفق به دریافت جایزه «انجمن روانپزشکی آمریکا» شد. از آثار مهم غیرداستانی او میتوان به «تئوری و عمل در رواندرمانی گروهی»، «رواندرمانی اگزیستانسیال» و «رواندرمانی گروهی بستری Inpatient Group Psychotherapy» اشاره کرد.
علاقمندان به کسب اطلاعات بیشتر درخصوص شگردهای درمانی آروین یالوم میتوانند «پکیجمجموعه گروه درمانی آروین یالوم» را از بنیاد روانکال تهیه نمایند. در این پکیج چهار بخش از جلسات گروه درمانی در طول یک درمان ترکیبی بزرگسالان، تغییر مدل درمان باتوجه به شرایط گروهی، تکنیکهایی جهت هدایت گروه و توضیح اصول کلی گروه درمانی مورد بررسی قرار گرفته است.
«آرتور فریمن» متخصصی برجسته در زمینه رویکرد «شناختی رفتاری» (CBT)، رئیس سابق «انجمن درمانهای رفتاری و شناختی» و «انجمن بینالمللی رواندرمانی شناختی» و بنیانگذار برجسته «آکادمی درمانهای شناختی رفتاری» بود. این روانشناس معروف تحقیقات مفصلی نیز در زمینه خانواده درمانی، زوجدرمانی دارد و درمان اختلالاتی مانند افسردگی، اضطراب و اختلال شخصیت به شیوه شناختی رفتاری انجام میداد. از این اندیشمند بزرگ بیشاز ۱۰۰ مقاله در ۴۵ کشور دنیا و به ۲۰ زبان مختلف ترجمه و به یادگار مانده است.
اساتید گرامی و درمانگران عزیز جهت اطلاع از شگردهای ارتور فریمن میتوانند «پکیج اجرای تکنیکهای شناختی رفتاری از ارتور فریمن» را از بنیاد روانکال تهیه و مطالعه نمایند. در این پکیج به تحلیل ساختار درمان و درمانجو و اجرای تکنیکهای CBT در جلسات مشاوره پرداخته شده است.
«آرون بک» روانپزشک آمریکایی و پروفسور بازنشسته گروه روانپزشکی «دانشگاه پنسیلوانیا» است که بهعنوان پدر «شناخت رفتاری» و «رفتار درمانی شناختی» از او یاد میشود. امروزه تئوریهای ارائه شده توسط این محقق بزرگ بهصورت گسترده در درمان بیماریهایی مانند «اختلال افسردگی» مورد استفاده قرار میگیرد. او همچنین با طراحی یک تست روانشناسی توانست پرسشنامههای را تنظیم کند تا بدون نیاز به پرسشگر مورد بررسی قرار گیرد. ازجمله این پرسشنامهها «آزمون تصور از خود یک (BSCT)»، «پرسشنامه افسردگی یک (BDI)» و «پرسشنامه اضطراب یک (BAI)» محسوب میشوند که از اعتبار و رونق بالایی نیز برخوردار است.
تحقیقات، پژوهشها و پیشرفتهایی که در علم روانشناسی صورت گرفته است همگی مرهون تلاشهای پایهگذاران این علم و نوابغی است که هرکدام بهنوعی در ارتقاء آن نقش داشتهاند. تا اینجای مطلب تلاش شد تا برترین نوابغ و بزرگان روانشناسی دنیا را به شما معرفی کنیم، در ادامه مطلب قصد داریم بزرگان ایرانی را در زمینه روانشناسی به شما معرفی نماییم، که هرکدام با تلاشها و تحقیقات خود نقشی مهم در پیشرفت روانشناسی و درمان بیماران داشتهاند.
«دکتر محمد نقی براهنی» روانشناس برجسته اهل تبریز، پس از پایان تحصیلات خود در دوره لیسانس جهت ادامه تحصیل با دریافت بورسیه به انگلستان مهاجرت نمود و در سال ۱۳۳۶ از دانشگاه لندن موفق به دریافت «دیپلم آکادمیک روانشناسی پرورشی» شد. او با ادامه تحصیل خود در لندن در سال ۱۳۳۸ موفق به کسب مدرک فوق لیسانس «روانشناسی پرورشی» گردید. این پژوهشگر برجسته بعد از بازگشت به وطن در سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۳ بهعنوان عضو هیأت علمی گروه روانشناسی دانشگاه تبریز مشغول به تدریس و پژوهش بود. سپس جهت ادامه تحصیل به آمریکا عزیمت نمود و در سال ۱۳۴۵ موفق به دریافت «درجه فوق لیسانس» از دانشگاه کلمبیا شد.
بعد از کسب این موفقیت دکتر براهنی ادامه تحصیل در مقطع دکتری را شروع و همزمان بهعنوان متخصص آزمونسازی در «مؤسسه هارگوت پرس» در نیویورک مشغول به کار گشت. او در سال ۱۳۴۷ موفق به دریافت درجه دکتری روانشناسی شد و با بازگشت به ایران در گروه روانشناسی دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران ابتدا با سمت استادیاری و سپس دانشیاری مشغول به تدریس شد. دکتر براهنی در زمان حضور در دانشگاه به دلیل کمبود کتابهای درسی در زمینههای اصلی روانشناسی بر ترجمه متون زیربنایی دانشگاههای شناخته شده جهان همت گماشت. کتابهای «مبانی نظری آزمونهای روانی»، «روان آزمایی»، «روانشناسی یادگیری» و « انگیزش و هیجان» حاصل تلاشهای این استاد گرانقدر بهشمار میآید.
از دیگر اقدامات مهم این محقق فقید میتوان به فعالیتهای آزمایشی و تجربی و عملی شدن مفهوم پژوهش و تحقیق اشاره نمود. اولین اقدام او جهت هنجاریابی آزمونها، خصوصاً آزمونهای شناختی در این مسیر قرار داشت. او در کنار این تلاشها «طرح بزرگ بررسی نمرات دانشگاهی با نمرات آزمون وردی دانشگاهها و نمرات دبیرستانی» را به اجرا درآورد.
«پرفسور سعید شاملو» روانشناس اهل ملایر است و بهعنوان «بنیانگذار روانشناسی بالینی» در ایران شناخته شده است. او پس از پایان دوران دبیرستان جهت ادامه تحصیل به آمریکا مهاجرت نمود و در دانشگاه «جورج واشنگتن»، «دانشگاه ایالتی واشنگتن» و «دانشکاه ایلی نویز» موفق به دریافت درجات کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در رشته روانشناسی بالینی و فوق دکتری در رواندرمانی گشت. پرفسور شاملو پس از پایان دوره تحصیلی به مدت ۲ سال در آمریکا با سمت استادیاری مشغول به تدریس شد و در بخش روانپزشکی «بیمارستان ایلی نویز» بهعنوان روانشناس بالینی بخش فعالیت داشت.
او پس از بازگشت به وطن در سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۲ در دانشکده شهید بهشتی مشغول به تدریس، تحقیق و فعالیتهای بالینی بود. در ادامه در سالهای ۱۳۴۲ تا ۱۳۷۲ در دانشگاه تهران و سپس دانشگاه علوم پزشکی تهران با سمتهای استادیاری، دانشیاری و استادی مشغول به تدریس و تحقیق و فعالیتهای بالینی بود. او در سال ۱۳۷۳ «گروه روانشناسی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی» را تأسیس نمود و سمت استادی و مدیریت این گروه را برعهده گرفت. او از پیشگامان «طراحی سازمان روانشناسی» و بانی فعالیت مجدد «انجمن روانشناسی ایران» بود و در دورههای اول، دوم و پنجم بهعنوان رئیس هیأت مدیره انجمن مشغول به فعالیت بود.
همچنین او در سال ۲۰۰۴ ازسوی «مرکز بینالمللی شرح حال نویسی» (IBC) در کمبریج انگلستان بهعنوان نامزد مرد سال انتخاب شد.
«دکتر بهروز بیرشک» روانشناس برجسته اهل تهران، بعد از پایان دوره تحصیلی خود در مقطع دبیرستان در دانشگاه ملی به ادامه تحصیل پرداخت. او در سال ۱۳۵۴ جهت ادامه تحصیل در رشته روانشناسی و مشاوره به «دانشگاه ایلینوی» آمریکا رفت و پس از اخذ مدرک فوق لیسانس در سال ۱۳۵۹ به ایران بازگشت. دکتر بیرشک پس از ورود به ایران در «وزارت بهداری» و «بیمارستان روانی رازی» استخدام و مشغول فعالیت شد. دکتر بیرشک در ادامه فعالیتهای خود برای راهاندازی دو بیمارستان روانی وابسته به مرکز روانپزشکی رازی از طرف بیمارستان تلاشهای فراوانی ارائه نمود. این روانشناس برجسته با آغاز دوره تحصیلات کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی در انستیتو روانپزشکی، همکاری خود را آغاز و مسئولیت انستیتو را برعهده گرفت.
سپس بهعنوان معاونت آموزشی انستیتو و مدیریت گروه روانشناسی بالینی همکاری خود را ادامه داد. هماکنون نیز دکتر بیرشک بهعنوان دانشیار مسئولیتهای قبل را برعهده دارند.
«علی محمد کاردان» روانشناس فقید و برجسته یزدی، پس از پایان دوره دبیرستان از یزد به تهران و در دانشسرای عالی دوره لیسانس فلسفه و علوم تربیتی را به پایان رساند و برای ادامه تحصیل به سوئیس مهاجرت نمود. در سال ۱۳۳۶ او پس از پایان دوره دکتری خود به ایران بازگشت و در ابتدای سال ۱۳۳۷ در دانشگاه تهران به تدریس پرداخت. این اندیشمند که از بزرگان روانشناسی ایران بهشمار میرود، علاوهبر تدریس و پژوهش، در مدیریت امور دانشگاه نیز مشارکت داشت. او تا سال ۱۳۴۱ مدیریت «مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی»، از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۸ ریاست «اداره کل آموزش دانشگاه تهران» و از سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۶ ریاست «نخستین دانشکده علوم تربیتی کشور که در دانشگاه تهران تأسیس شد» را برعهده داشت.
پس از انقلاب این استاد برجسته مدیریت «مؤسسه روانشناسی دانشگاه تهران» را عهدهدار شد و از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۷۳ در این سمت باقی ماند. در سال ۱۳۶۹ این استاد فقید به عضویت پیوسته «فرهنگستان علوم» برگزیده شد و همچنین مدیر «گروه علوم تربیتی سازمان تهیه و تدوین کتب درسی دانشگاهی»، «عضو شورای پژوهشی پژوهشگاه علوم انسانی» و «عضو هیئت ممیزه دانشگاه تهران» شد و در انجمنهای علمی مختلفی حضور فعال داشت. دکتر کاردان در کارنامه کاری خود سمتهای ارزشمند و مسئولیتهای خطیری را عهدهدار بود و ترجمههای ماندگاری در زمینه فلسفه، تعلیم و تربیت، آموزش و پرورش و روش تحقیق و روانشناسی اجتماعی از ایشان به یادگار مانده است.
«دکتر حبیب دوانلو» روانشناس برجسته و استاد روانپزشکی در «دانشگاه مک گیل» و سردبیر و مؤسس «مجله بینالمللی رواندرمانی پویش کوتاه مدت فشرده» بود. این استاد ارجمند فعالیت حرفهای خود را بر توسعه «روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده (ISTDP)» متمرکز کرده بود. همچنین دکتر دوانلو بهعنوان رزیدنت روانپزشکی زیر نظر «اریش لیندمان» روانپزشک آلمانی بود و در درمان بیماران سوگدیده و آسیبدیده فعالیت داشت. او مدیر «مؤسسه آموزش و پرورش روان درمانی کوتاه مدت و پویا» در بیمارستان عمومی مونترال بود. همچنین در ادامه فعالیتهای خود در سال ۱۹۶۲ شروع به گسترش تکنیک خود در درمان بیماران بهصورت کوتاه مدت کرد و به بررسی و مطالعه ویدئوهای جلسات درمان پرداخت.
شیوههای درمانی دکتر دوانلو در درمان بیماران به نقل از برخی نویسندگان، «مبتنی بر حل تعارضات ادیپی» بود و بهشکل گستردهای در ادبیات روانپزشکی مورد بحث و توسط درمانگران مورد استفاده قرار گرفت. کتابهای متعددی از این استاد فقید به مرحله چاپ رسیده است که از میان آنها میتوان به «روان درمانی پویشی کوتاه مدت» و «قفلگشایی ناخودآگاه» اشاره کرد. علاقمندان و اساتید گرامی جهت کسب اطلاعات بیشتر درخصوص قفلگشایی ناخودآگاه میتوانند «پکیج کامل متد قفلگشایی ناخوآگاه همراه با جلسات درمان» را از بنیاد روانکال تهیه و بررسی نمایند. در این پکیج به مباحثی مانند ۷۰ مکانیسم پرتکرار در درمانجویان بههمراه مثالهای بالینی، اجرای عملی اصلیترین تکنیکهای درمانی با طیف مختلف درمانجویان، تحلیل مکانیسمهای دفاعیدرمانجویان و غیرفعالسازی مکانیسمها و… پرداخته شده است.
خلاصه و جمعبندی
صحبت درمورد بزرگان روانشناسی دنیا و ایران بسیار مفصل است و در یک مطلب کوتاه نمیگنجد. هرکدام از پژوهشگران و بزرگان این حوزه از علم، اندیشهها و نظرات مختلفی درخصوص اختلالات و نوع درمان آنها ارائه دادهاند که درنوع خود منحصربهفرد و بسیار ارزشمند هستند. علم روانشناسی به دلیل گستردگی و تنوع دادهها، در هر عصری دیدگاههای متفاوتی را شامل میشود و به درمانگران شیوههای مؤثر درمانی و راهکارهای مفید در حل معماهای ناشناخته را ارائه میدهد. ما در این مطلب کوتاه تلاش کردیم تا بزرگان روانشناسی دنیا و اندیشمندان ایرانی را خدمات شما معرفی نماییم و شما را با رویکردها و آثار هرکدام آشنا کنیم.
در پایان لازم است مجدداً خدمت اساتید گرامی و روانشناسان ارجمند «ابر پکیج الماس» را معرفی نماییم. این پکیج که کاملترین مجموعه درخصوص مباحث آموزش روانشناسی بهحساب میآید هماکنون در وبسایت روانکال در دسترس همگان قرار دارد.