رفتار درمانی عقلانی هیجانی
رفتار درمانی عقلانی هیجانی نخستین بار در سال ۱۹۵۵ توسط «آلبرت آلیس» روانشناس برجسته آمریکایی، بهعنوان یک رویکرد درمانی معرفی و گسترش پیدا کرد. REBT، ویژگیهای مشترکی با درمانهایی دارد که به شناخت و رفتار گرایش دارند، بهطوری که این رویکرد نیز بر تفکر، قضاوت، قدرت تحلیل، تصمیمگیری و عملکرد متمرکز است. این شیوه درمانی در بین متخصصین حوزه روانشناسی درمانی فعال، فلسفی و تجربی شناخته شده است و با هدف حل مشکلات و اختلالات رفتاری و عاطفی کمک میکند تا افراد زندگی شاد و رضایتبخشی را تجربه کنند.
فهرست مطالب
شیوه درمانی عقلانی هیجانی
روان انسان با کمک عقل، رفتار و هیجان مدیریت میشود که بهعنوان سه رأس مثلث با یکدیگر در تقابل هستند و رویکرد درمانی رفتار درمانی عقلانی هیجانی را شکل دادهاند. این نوع درمان که در روانشناسی با نام رویکرد درمانی REBT نیز شناخته شده است کمک میکند تا انسانها در شرایط استرسزا، باورهای نامعقول و الگوهای فکری منفی خود را که به مسائل هیجانی رفتاری منجر میشوند شناسایی کنند. بهطورکلی مفاهیم اصلی این شیوه درمانی، راهکار موثری برای رسیدن انسان به تجربههای زیستی باکیفیت بهحساب میآید. این رویکرد درمانی بعد از شناسایی افکار منفی با کمک یک درمانگر باتجربه، براساس استراتژیهای خاص، الگوهای مثبت را جایگزین آنها مینماید.
در این مطلب قصد داریم در خصوص این رویکرد درمانی و چگونگی تأثیر آن بر روان بیماران بپردازیم، پس تا پایان همراه ما باشید.
شیوه درمانی عقلانی هیجانی چیست؟ و برای کدام بیماران روش کاربردی خواهد بود ؟
رفتار درمانی عقلانی هیجانی نخستین بار در سال ۱۹۵۵ توسط «آلبرت آلیس» روانشناس برجسته آمریکایی، بهعنوان یک رویکرد درمانی معرفی و گسترش پیدا کرد. REBT، ویژگیهای مشترکی با درمانهایی دارد که به شناخت و رفتار گرایش دارند، بهطوری که این رویکرد نیز بر تفکر، قضاوت، قدرت تحلیل، تصمیمگیری و عملکرد متمرکز است. این شیوه درمانی در بین متخصصین حوزه روانشناسی درمانی فعال، فلسفی و تجربی شناخته شده است و با هدف حل مشکلات و اختلالات رفتاری و عاطفی کمک میکند تا افراد زندگی شاد و رضایتبخشی را تجربه کنند. پژوهشگران این حوزه درمانی عقیده دارند انسان در موقعیتهایی که احساس درگیری مینماید تصورات و باورهای غلطی دارد و همین موضوع سبب میشود تا او دچار اختلال و ناراحتی گردد.
این محققین معتقدند با زیر سؤال بردن این موقعیتها و تصورات میتوان آنها را تغییر دارد و شرایط درمانجو را بهبود بخشید. بیماران و درمانجویانی که به این طریق تحت درمان قرار میگیرند، معمولاً به بخش خاصی از وقایع زندگی و اطرافیان خود توجه دارند، بههمین دلیل به مشکلات هیجانی گرفتار میشوند. این بیماران به دلیل باورهایی که دارند معمولاً دچار واکنشهای هیجانی و رفتاری میشوند و در برابر رویدادهای زندگی واکنشهای منفی از خود نشان میدهند. REBT به این دسته از افراد کمک میکند تا قبل از آنکه توجه خود را به اطراف و پیرامون خود جلب نمایند، راهی برای تغییر اثرات ناگوار رویدادهای زندگی پیدا کنند. درواقع این رویکرد به بیماران میآموزد تا دیدگاه خود نسبت به وقایع رخ داده را مورد نقد و بررسی قرار دهند.
بهطورکلی افرادی که به رفتارهای اعتیادآورد گرفتار هستند، فوبیا دارند، دچار رفتارهای خشونتآمیز میشوند، به خودآزاری مبتلا هستند، افسردگی دارند یا دچار پریشانی و افکار خودکشی هستند با این رویکرد درمانی بهبود مییابند. باتوجه به اینکه کنترل خشم با رویکرد عقلانی هیجانی قابل درمان است، اساتید محترم و دانشجویان عزیز میتوانند با تهیه پکیج کنترل خشم با متد عقلانی هیجانی از بنیاد روانکال، میتوانند اطلاعات جامع و کاملی کسب نمایند.
چگونه شیوه درمانی عقلانی هیجانی در روان مراجعین تأثیر میگذارد؟
شیوه درمانی عقلانی هیجانی که بر پایه و اساس بیولوژیکی تفکر غیرمنطقی تأکید دارد، بیان مینماید که تمایل انسان به داشتن یک رویکرد سختگیرانه در برابر مشکلات بر پایه و اساس بیولوژیکی استوار است نه پایه و اساس یادگیری. درواقع این انسان است که تمایل دارد نسبت به آنچه برای او مهم است، سختگیرانه رفتار کند. این موضوع قدرت اختیار را نقض نمیکند و تأثیر فرهنگ و محیط را نیز نادیده نمیگیرد. آلیس معتقد است انسان آفریده شده است و برای تفکر بهطرز خیلی غیرمنطقی پرورش یافته است که این مسئله به طبیعت بیولوژیکی انسان بازمیگردد.
همه افراد رفتار سفت و سخت را در برابر مشکلات در پیش میگیرند، اما برخی نیز عملکردی آسانتر از بقیه دارند. عملکرد سختگیرانه یا غیرمنطقی انسان در برابر ناملایمات و مشکلات براساس طبیعت فطری او شکل میگیرد و رفتارهای ملایم و منعطف او برخلاف طبیعت ذاتی او بروز مییابند. درحقیقت بیولوژی انسان امکان تفکر منطقی را فراهم میکند که در قالب رفتارهای منعطف شناخته میشوند. درمانگران رویکرد REBT برای ایجاد یک نگرش منعطف برای درمانجویان کمک مینمایند تا آنها سخت تلاش کنند و بهطرز قابل توجهی در برابر ناملایمات مقاومت کنند و رفتاری سازگارانه از خود نشان دهند. مسلماً داشتن برخورد منطقی در برابر مشکلات آسان نیست و گاهی مواجهه با مسائل بسیار مهم سخت و دشوار است، اما درمانجویان میتوانند براساس تمرینهایی خاص در این فرآیند موفق شوند.
روششناسی درمان عقلانی هیجانی و سبکهای متنوع آن در روانشناسی
روانشناسان اغلب براساس یافتهها و عقاید آلبرت آلیس از تکنیکهای احساسی برای کمک به مراجعین استفاده میکنند تا بتوانند تغییرات قاطع و مؤثری در تفکرات غیر معقول آنان ایجاد کنند. در طول دوره درمان REBT درمانگر به بیماران کمک میکند تا بیاموزند چگونه تکنیک ABC را در زندگی روزمره خود اجرا نمایند. داشتن انتظارات سختگیرانه از خود و دیگران تنها منجر به ناامیدی، پشیمانی، اضطراب و سرزنش میگردد، بنابراین باتوجه به فرآیند سه مرحلهای ABC عقاید غیر معقول شناسایی و با ثبت در یک جدول سه ستونه بررسی میشوند.
A فعال شدن رویداد: این ستون وضعیت عینی را نشان میدهد و رویدادهایی را که در محیط اطراف انسان رخ داده و منجر به پاسخ عاطفی شدید یا تفکر منفی گردیده است را در خود ثبت میکند.
B باورها: در این ستون مراجعکننده افکار منفی بوجود آمده در ذهن خود را یادداشت میکند.
C نتیجه: احساسات منفی و رفتارهای اشتباهی که منجر به عواقبی شدهاند در این ستون ثبت میشوند. افکار منفی در ستون دوم در بین وضعیت عینی و احساسات ناراحتکننده قرار دارند. این ستون با توصیف احساسات یا افکار منفی مراجعکننده که فکر میکند از ستون A ایجاد شده است بررسی میگردد. این افکار میتوانند غم، خشم، اضطراب، اندوه و… باشند.
درمانگران عقلانی هیجانی، در جلسات درمانی با شناسایی باورها و استفاده از مدل ABC با مراجعکننده همکاری میکنند تا باورها و پاسخهای عاطفی او را به درگیری و ناملایمات تغییر دهند. مهمترین اقدامی که در این جلسات درمانی انجام میشود شناخت باورهای اساسی است که سبب پریشانی روانشناختی میگردد. مهمترین تکنیکها یا سبکهایی که در شیوه درمانی عقلانی هیجانی بهکار گرفته میشود را در ادامه بررسی مینماییم.
تکنیک حل مسئله Problem solving techniques
در این تکنیک درمانگر با استفاده از نقشههای راهبردی به بررسی و تحلیل رویدادهای فعالکننده (A) میپردازد. این تکنیک بر میزان پیشرفت مهارتهای ذهنی و شناختی تمرکز میکند و قدرت تحلیل درمانجو را افزایش میدهد. مهارتهای تحت پوشش این تکنیک عبارتند از:
- مهارت حل مسئله
- مهارتهای اجتماعی
- استدلال
- مهارتهای حل تعارض
- مهارتهای تصمیمگیری
تکنیک بازسازی شناختی Cognitive restructuring techniques
این تکنیک به درمانجویان کمک میکند تا باورهای غیرمنطقی خود را شناسایی کنند و آنها را به باورهای مثبت تغییر دهند. این تکنیک که از کارآمدترین سبکهای درمان REBT محسوب میشود دارای نقشههای راهبردی زیر برای تصحیح مرحله (B) میشود:
- تقویت توانایی تفکر منطقی
- بهکار بردن تمرینهای تصویرگری و هدایت تجسم
- بررسی نوع برداشت و کشف راهی متفاوت برای مشاهده رخ دادها و درنهایت قالببندی مجدد
- تقویت دیدگاه طنز گونه به قضایا و بهرهمند شدن از کنایهها برای بهدست آوردن تعابیر متفاوت از یک اتفاق
- حضور در یک موقعیت ترسناک بهعنوان تمرین
- انجام گفتگو و بحث درخصوص افکار غیرمنطقی
تکنیکهای مقابله Coping techniques
این تکنیکها به درمانجو کمک میکند تا پیامدهای عاطفی افکار غیرمنطقی را مدیریت کند. این تکنیک با شیوههای زیر به محقق شدن اهداف بخش (C) کمک میکند:
- آرامش
- هیپنوتیزم
- مراقبه
تأثیر شیوه درمانی عقلانی هیجانی در روابط زوجین
زوجین بعد از آغاز زندگی مشترک به دلیل ایجاد اختلاف زیاد بین انتظارات و واقعیتهای موجود به تدریج دچار دلزدگی، خستگی جسمی، عاطفی و روانی میگردند. این دلزدگیها که نشانه فرسودگی عاطفی معرفی میشوند، با وجود درگیریهای طولانی مدت در موقعیتهای احساسی و عاطفی ایجاد میگردند. انباشته شدن تنشها و سرخوردگیها به مرور زمان سبب فرسایش روانی زوجین میگردد و درنهایت آنها را به دلزدگی تبدیل میکند. استفاده از شیوه درمانی عقلانی هیجانی در روابط زوجین بهعنوان رویکردی که به چند بعد توجه میکند، با تأکید بر هیجان، شناخت و رفتار زوجین زمینه را برای آموزش و ایجاد تغییرات در ابعاد مختلف زندگی خانوادگی آنها فراهم میکند.
استفاده از رویکرد REBT بهعنوان یک مداخله روانشناختی سبب بهبود عملکرد خانواده و کاهش تعارضات و دلخوریهای زناشویی میگردد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت بهبود عملکرد زوجین و کاهش اختلافات زناشویی با استفاده از رویکرد عقلانی هیجانی دستیافتنی و انجام شدنی است. علاقمندان و روانشناسان محترم جهت کسب اطلاعات بیشتر درخصوص تعارضات زناشویی و حل اختلافات زوجین میتوانند پکیج مشاوره مهارتهای عاطفی و جنسی ویژه زوجین و پکیج کامل ویژه مشاورین زوجین را از بیاد روانکال تهیه و مطالعه فرمایند.
فنون اصلی شیوه درمانی عقلانی هیجانی آلبرت آلیس
در طول فرآیند درمانی REBT صرفنظر از تکنیکهای مورد استفاده، درمانگران در جلسات درمانی از فنون خاص و تمرینهای ویژهای برای تکمیل پروسه درمان استفاده میکنند. این فنون و تمارین به درمانجو کمک میکند تا فرصت بیشتری برای یادگیری مهارتهای هر جلسه درمان داشته باشد و بتواند به خوبی تغییرات لازم را در خود ایجاد کند. در ادامه این بخش فنون اصلی درمان عقلانی هیجانی را بررسی مینماییم.
فنون شناختی در شیوه درمانی عقلانی هیجانی
درمانگران رویکرد REBT معمولاً شیوه شناختی تأثیرگذاری را وارد فرآیند درمان میکنند و مستقیماً به درمانجویان توضیح میدهند که چه حرفهایی را مرتباً به خود میگویند. سپس به آنها آموزش میدهند که چگونه به بررسی این حرفها بپردازند تا دیگر باوری نسبت به آنها نداشته باشند و آنها را تشویق میکنند تا فلسفهای را براساس واقعیت کسب نمایند. شیوه درمانی عقلانی هیجانی با تمرکز بر تفکر، به چالش کشیدن، مجادله کردن، تعبیر نمودن، توضیح دادن و آموزش به درمان درمانجویان میپردازد.
انواع فنون شناختی که در این فرآیند درمانی کاربرد دارند عبارتند از:
- به چالش کشیدن عقاید غیر معقول
- انجام تکالیف شناختی
- تغییر دادن نحوه بیان درمانجو
- استفاده از شوخی
فنون هیجانی در شیوه درمانی عقلانی هیجانی
درمانگران رویکرد عقلانی هیجانی در روند درمانی خود از هرنوع فرآیند هیجانی مانند پذیرش نامشروط، نقشگذاری عقلانی هیجانی، تصویرپردازی عقلانی، سرمشقگیری و تمرینهای حمله به احساس گناه یا شرم استفاده میکنند. در این پروسه درمانی ممکن است پذیرفتن رفتار ازسوی درمانجو دشوار باشد، اما او میتواند تصمیم بگیرد که خود را بهعنوان انسان باارزشی تصور کند. درمانگر در این پروسه به درمانجو متذکر میشود که حقیر شمردن خود تا چه اندازه میتواند تخریب کننده باشد. فنون هیجانی بهکار رفته در این مرحله عبارتند از:
- تصویرپردازی عقلانی هیجانی
- نقشگذاری
- تمرین حمله به احساس شرم
- استفاده از نیرو و انرژی
فنون رفتاری در شیوه درمانی عقلانی هیجانی
شیوههای رفتاری استاندارد مانند حساسیتزدایی منظم، فنون آرمیدگی، اصول خودگردانی، شرطیسازی کنشگر و سرمشق گیری ازجمله فنونی هستند که درمانگران عقلانی هیجانی مورد استفاده قرار میدهند. همچنین انجام تکالیف رفتاری در موقعیتهای مختلف زندگی روزمره در روند درمانی براساس فنون رفتاری از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. درمانجویان موظفند این تکالیف را بهصورت منظم انجام دهند و نتایج آن را در یک فرم ثبت و بررسی کنند. این تمارین شامل جسارت آموزی، مهارت آموزی و حساسیتزدایی میشود و و در روند آن اغلب درمانجویان علاوهبر ترغیب به حساسیتزدایی، گاهی باید همان کارهایی را انجام دهند که از آنها میترسند.
درمانجویان با انجام کارهای سخت و دشوار میزان آگاهی خود را عملاً نشان میدهند و عقاید مفید را پرورش میدهند.
علل تفاوت سبکها و بهترینها در حوزه تخصصی رویکرد درمانی عقلانی هیجانی
هرکدام از ما بهصورت مستقیم هیچ کنترلی بر محیط بیرون و انسانها نداریم، اما میتوانیم با مدیریت افکار و هیجانات خود به دنیای پیرامون خود با هرآنچه که دارد مسلط شویم، چراکه این ذهن ما است که میتواند افکار را کنترل کند. در جلسات درمانی عقلانی هیجانی، درمانگر تلاش میکند تا با استفاده از دیالوگهای مستقیم یا غیرمستقیم هیجانات درمانجو را شناسایی کند، افکار و باورهای عمیق او را زیر سؤال ببرد و در مورد آنها گفتگو نماید. درمانگر در این فرآیند درمانی با قرار دادن درمانجو در یک موقعیت تحریککننده، شکل جدید تفکر را به او میآموزد و زمینه را برای ایجاد هیجانات متفاوت و تجربههای جدید فراهم میکند.
درمانگران رویکرد REBT هیچگاه به دنبال انکار واقعیت نیستند و به خوبی درک میکنند که ناملایمات و اتفاقات بیرونی میتواند درمانجو را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. اما باتوجه به اینکه نمیتوان به تمام درمانجویان با یک تحلیل منطقی و فلسفی کمک کرد، درنتیجه سبکهای متفاوتی از درمان در این رویکرد بهکار گرفته میشوند. هرکدام از فنون درمانی عقلانی هیجانی به نوبه خود اثرگذاری مثبتی بر سلامت روان درمانجویان میگذارد، اما برخی از متخصصین این حوزه شیوه گروه درمانی را بهعنوان مؤثرترین روش درمان REBT معرفی میکنند. بهاین ترتیب درمانجو احساس تنهایی نمیکند و مشاهده مینماید که همه انسانها در موقعیتهای اجتماعی مختلف دارای افکار غیرمعقول و رفتارهای منفی هستند.
اساتید گرامی ابر پکیج الماس، بهعنوان یکی از پکیجهای کامل آموزشی بنیاد روانکال هم اکنون در وبسایت این مجموعه در دسترس است. شما میتوانید با تهیه این پکیج درخصوص تمام درمانهای حوزه روانشناسی ازجمله متد عقلانی هیجانی اطلاعات مفید و جامعی کسب نمایید.
روشهای تشخیص در شیوه درمانی عقلانی هیجانی
درمانگران حوزه REBT عقیده دارند، درمانجویان از اتفاقات و ناملایمات ناراحت نمیشوند بلکه از تفکری که نسبت به آن اتفاق دارند، دچار تشویش میگردند. درنتیجه این درمانگران در جلسات درمانی عقلانی هیجانی بهدنبال ریشهیابی همین نظریه و دیدگاه هستند. این نوع نگرش به اتفاقات رخ داده بهصورت قالب پیش فرض در ذهن انسان شکل میگیرد و درمانجو با قرار گرفتن در همان موقعیت و شرایط، افکار تکراری و مشخصی را مرتباً تجربه میکند و درنهایت به شکل هیجان و رفتار بیرونی بروز میدهد. درنتیجه این رویکرد با هدف تغییر هیجان و رفتار درمانجو آغاز میگردد و باورهای غلط را تخریب مینماید.
برخی از رایجترین باورهایی که درمانگران به شیوه ABC آنها را شناسایی میکنند عبارتند از:
- احساس ناراحتی بیشازحد از رفتار نادرست دیگران
- کمالگرایی به این معنی که درمانجو اعتقاد دارد در تمام کارها کاملاً بدون نقص عمل کند.
- اعتقاد به این موضوع که اجتناب از چالشهای زندگی سبب ایجاد خوشبختی میشود.
- احساس عدم کنترل بر خوشبختی که سبب وابستگی رضایت قلبی و خوشحالی به نیروهای بیرونی میشود.
تأثیرگذارترین روش سبک درمانی عقلانی هیجانی
افراد در موقعیتهای مختلف هیجانات متفاوتی را تجربه میکنند و به نوع خاصی هرکدام را توصیف مینمایند. درمانگران حوزه درمانی عقلانی هیجانی برداشتها و توصیفات درمانجو را بهعنوان کلید راه درمان درنظر میگیرند و به بررسی و ریشهیابی آن میپردازند. REBT بهعنوان یک جاده دو طرفه میان عقل و احساس یا فکر و هیجان است که از لحاظ روانشناختی نسبت به دیگر رویکردها مانند CBT، درمانی عمیقتر و مؤثرتر دارد. تکنیکهای رویکرد عقلانی هیجانی هرکدام بهنوعی به تغییر افکار غیرمنطقی در ناملایمات میپردازند و با تمرکز بر آموزش مشکلات سلامتی را برطرف میسازد. همچنین شیوههای مختلف این رویکرد درمانی سبب ایجاد تغییرات پایدار در افرادی میگردد که تحت این درمان قرار میگیرند.
هرکدام از روشهای تشخیص این نوع درمان بهنحوی بر روان درمانجویان اثر میگذارد و این موضوع به میزان افکار غیرمنطقی بستگی دارد. درمانگران در جلسات درمانی میتوانند بر باورهای آشفتهساز آنها تمرکز نماید که از نظر مراجعان در ایجاد مشکلات آنها نقش دارد. درمانگران در جلسات درمانی اجازه میدهند روند درمان با حالتی طبیعی پیش رود و به نحوی در حل مشگکلات درمانجو مشارکت میکنند.
تفسیر شیوه درمانی عقلانی هیجانی از منظر آلبرت آلیس
آلبرت آلیس از سه دیدگاه فیزیولوژییک، اجتماعی و روانشناختی به شخصیت هر فرد مینگرد و از طریق این سه دیدگاه بیان مینماید که انسان به دلیل وقایع و ناملایمات آشفته نمیشود بلکه دیدگاه او نسبت به دیگران یا وقایع براساس فرآیندهای زیر سبب آشفتگی میگردد. دیدگاهها و تئوریهای آلبرت آلیس در روند درمانی عقلانی هیجانی در پکیج تکنیک مشاوره با آلبرت آلیس بهصورت مفصل پرداخته شده است. این پکیج هماکنون در وبسایت بنیاد روانکال در دسترس اساتید گرامی و روانشناسان محترم قرار دارد. مبانی و دیدگاههای این محقق بزرگ عبارتند از:
مبنای فیزیولوژیکی: آلیس معتقد بود انسان تمایلات بیولوژیکی نیرومندی برای تفکر و رفتار به شیوهای خاص دارد که این شیوه ممکن است در جهت غیرمنطقی یا منطقی وجود داشته باشد. همچنین آلیس معتقد بود تفکر هر فرد تابع محیطی است که در آن زندگی میکند، چراکه انسان موجودی است که قلباً تمایل دارد در رفتار خویش سهلانگار باشد. آلیس در ادامه بیان میکند، انسان تمایل دارد وابستگی خود را به تعصبات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و خانوادگی را حفظ کند. همچنین تمایلات ذاتی نامطلوب او مانند برتری نسبت به دیگران، تأکید به تفکرات یا نظرات احمقانه، پرداختن به تفکرات آرزومندانه، توقع به خوش رفتاری ازسوی دیگران و… احساس نیازی مفرط است.
مبنای اجتماعی: آلیس میداند که انسان موجودی اجتماعی است و باید مطابق با انتظارات خود و اطرافیانش رفتار کند، درنتیجه انسان نباید بیشاز اندازه خودبین و خودمدار باشد. همچنین تأکید بر نگرش و نظرات دیگران نسبت به خود و بروز این نگرش به شکل نیازی ضروری، حالتی تخریبکننده دارد. آلیس معتقد بود بلوغ عاطفی و سلامت روانی تعادلی مطلوب ایجاد میکنند و توجه بیشاز اندازه به روابط متقابل از سمت انسان رخ میدهد.
مبنای روانشناختی: این پژوهشگر غریزه را به مفهوم کلاسیک قبول ندارد و در زمینه تمایلات انسان با مازلو هم عقیده است. این روانشناس بیان مینماید که انسان تمایل به عشق، محبت، توجه، مراقبت و بهبودی خواستههای خود را دارد و از ناکامی و مورد بیمهری قرار گرفتن بیزار است. درنتیجه زمانی که حادثه یا مشکلی برای وی ایجاد میشود، ممکن است او باتوجه به تمایلات ذانی خود دو برداشت متضاد هم داشته باشد. یکی افکار و عقاید منطقی و عقلانی و دیگری افکار غیرعقلانی و غیر منطقی است. به عقیده آلیس انسان تا حد زیادی خود مسبب اختلالات و ناراحتیهای روانی خود است.
تأثیر اختلالات روانی بر روی فرد و خانواده فرد مبتلا از منظر رویکرد درمانی عقلانی هیجانی
متأسفانه درمانجویان رویکرد REBT عوامل بیرونی را دلیل ایجاد ناخوشنودی، بدبختیها، نگرانیها، مشکلات زندگی و تمام ناملایمات خود میدانند . این افراد که توانایی کنترل غم، اندوه، عواطف یا اختلالات روانی خود را ندارند با کنترل احساسات خود و تغییر آنها میتوانند زندگی آرامتری را تجربه نمایند. زمانی که یک فرد دلیل تشویش خود را عوامل محیطی بداند، همواره در تلاش است تا بهوقوع پیوستن اتفاقات را به تعویق اندازد و این تفکر کاملاً غیرمنطقی و غیرعقلانی است و او را نگرانتر و آزردهتر مینماید. فرآیند درمانی عقلانی هیجانی به این افراد کمک میکند تا از خطرات بالقوه نترسند و اضطراب یا ناراحتی به خود راه ندهند. این افراد میآموزند ترس و نگرانی از اتفاقی که هنوز رخ نداده نهتنها از وقوع آن جلوگیری نمیکند بلکه گاهی آن را تشدید نیز میکند.
همچنین در پروسه درمانی REBT درمانجویان میآموزند با ادامه روال زندگی عادی امکان وقوع خطرات بالقوه را به حداقل برسانند. همچنین در این فرآیند تفکرات این افراد از حالت غیرمنطقی به حالت منطقی و معقول تبدیل میشود، چراکه این درمانجویان یاد میگیرند بدون شکایت مسئولیتهای خود را به انجام برسانند و در عین حال از انجام کارهای دردناک و غیرضروری دوری مینمایند. اشخاصی که از داشتن تفکرات غیرمنطقی رنج میبرند و هیچ اقدامی جهت برطرف نمودن آنها انجام نمیدهند، به همه وقایع زندگی دید منفی دارند و نسبت به همه مسائل زندگی احساس نارضایتی مینمایند. این افراد که هیچ اعتمادی به خود ندارند مرتباً از مسئولیتها و مشکلات زندگی دوری میکنند و لحظات شیرین زندگی را به کام خود و اطرافیان تلخ مینمایند.
راهحلهای حمایتکننده برای بیماران معمولاً در سبک درمانی عقلانی هیجانی شامل چه مواردی است؟
رفتار درمانی عقلانی هیجانی یکی از بهترین رویکردهایی است که پتانسیل بالایی جهت آموزش عمومی دارد. این رویکرد به افراد کمک میکند تا در زندگی روزمره با همسانسازی، مهارتهای مهم را فرا بگیرند و به نتایج مثبتی دست پیدا کنند. شیوهها و تکنیکهای REBT با کاهش هیجانات منفی مانند غم و خشم سبب ایجاد بهبود سلامت جسمی و روحی افراد میگردد. همچنین راهحلهای حمایتکننده در این سبک درمان به بیماران کمک میکند تا مهارتهای خود در زندگی را افزایش دهند و در زمینههای عاطفی، اجتماعی، کاری، تحصیلی و… عملکرد بهتری از خود نشان دهند.
درمانگران رویکرد REBT به درمانجویان کمک میکنند تا به نتایج رضایتبخشی از زندگی دست یابند و ازطریق شناسایی خطاهای شناختی، به چالش کشیدن باورهای غیرمنطقی، جدا کردن فکر از رفتار و با تمرین پذیرش حس خوب رهایی را تجربه کنند. درمانجویان در پایان دوره درمانی عقلانی هیجانی از بدرفتاریها فارغ میشوند و با اعتمادبهنفس بالا از انچه بوده و آنچه هست خود را آزاد میکنند.
در شیوه درمانی عقلانی هیجانی چه کمکهای درمانی عمیقی به مراجعین خواهد شد؟
مهمترین کمکی که رویکرد درمانی REBT به مراجعین میکند، حل مشکلات و اختلالات عاطفی و رفتاری آنها و ایجاد یک زندگی شاد و رضایتبخش محسوب میشود. فرض مهم و اساسی در رفتار درمانی عقلانی هیجانی این است که درمانجو بایدها یا اجبارهای مطلق انعطافناپذیر را هسته اصلی آشفتگیهای روانشناختی خود بداند. بهعنوان مثال درمانجویی با این تفکر «من مطمئن هستم هیچکس درخواست مرا رد نمیکند»، دارای یک باور اضطراب برانگیز است و باید طی جلسات درمانی خود، این باورها و تفکرات غیرمنطقی را شناسایی کند و آنها را با کمک درمانگر تغییر دهد.
زمانی که درمانجو بتواند معنای بایدها و اجبارها را مشخص کند به کمک درمانگر میتواند مطلقگونگی آنها را تعیین کند. این درمانجو در پیشرفتها و موفقیتهای خود جای شکست را باز میگذارد و برای طردهای احتمالی در آینده به خویشتنپذیری دست خواهد یافت و حرف اطرافیان را مبنای احساس ارزشمندی خود قرار نمیدهد.
خلاصه وجمع بندی
تجربه نشان داده است طبیعت هیچگاه منصفانه نبوده است و داشتن نگرش منعطف و منطقی نیاز به تمرین و تلاش دارد. اگر انسان در برابر ناملایمات زندگی رفتاری سختگیرانه درپیش گیرد، درحقیقت مطابق طبیعت انسانی خویش رفتار نموده است. اما رویکرد REBT تلاش میکند تا انسان در برابر سختیهای زندگی برخلاف ذات طبیعی خود رفتار کند و با تفکرات معقول رفتار منعطفی از خود نشان دهد. در این مطلب تلاش شد تا تکنیکهای مختلف رویکرد درمانی عقلانی هیجانی بررسی گردد و تلاش شود تا افراد خود را از آشفتگی و اتفاقاتی که منجر به نگرشهای سختگیرانه شود رها کنند.
تئوری REBT نشان میدهد که درمانجویان برای رسیدن به نگرش مثبت و مقابله با مشکلات راه سختی درپیش دارند و حتی گاهی انعطافپذیری در مواجهه با مسائل مهم برای آنها بسیار سخت است. اما درنهایت میتوانند بر افکار خود ناظر شوند، به خودآگاهی دستیابند و با تغییر باورها و الگوهای رفتاری خود به احساس قدرت برسند. درمانگران این رویکرد تمام تلاش خود را برای بازآفرینی کیفیت زندگی درمانجویان و مدیریت سلامت روان آنان را به خرج میدهند. علاقمندان جهت مطالعه بیشتر و کسب اطلاعات عمیقتر میتوانند پکیج الماس تهیه شده توسط بنیاد روانکال را تهیه و مطالعه نمایند.