اشتباه بزرگ برخی درمانگران(اصول مشاوره):
درمانگرانی که از یک تحلیل گر تبدیل به راه حل نگر میشوند و در اصل در چاه فرار
از واقعیت همراه با درمانجو فرو میروندو اگر از گروه روانشناسانی هستید که
همیشه برای رد شدن از تک به تک مشکلات زندگی به درمانجویان راهحل ارائه میکنید ،مسیر شما احتمالا به ناکجا اباد ختم خواهد شد
تحلیل فیلم :
نکته۱):راه حل بجای تحلیل
درمانگر به دلیل ایجاد نکردن اتحاد درمانی قوی است از غیرعلمی ترین روشهای ایجاد حس صمیمیت با درمانجو بدون توجه به اصول مشاوره استفاده کند؛ یعنی امید دادن صرف به درمانجو بدون اینکه حتی بررسی شود که چرا این موضوع توسط درمانجو به عنوان یک مشکل شناخته شده؟و ناکامی های دیگر کجا هستند که خود را بصورت یک شکایت جسمانی نشان میدهند درمانگری که بجای ایجاد قدرت بینش و تحلیل در درمانجو سعی میکند نسخه های موقت مانند مشق شببرای درمانجو بپیچد شاید باید عمیقا به این موضوع بی اندیشد که زمان ان رسیده تا مسیر جدید درپیش بگیرد! زمانی که درمانجو نسبت به فرایند فکری و احساسی و افکار خود تخریبگرانه اش کنترل نیابد هیچتغییری رخ نخواهد داد!
نکته۲): درمان به سبک عمه تراپی و دل داری:
جستجو کردن زندگی شخص برای یافتن یک موفقیت تحت تاثیرمکانیسم هایی مانند تصعید یا جبرانی و… برایایجاد انگیزه ،، ادامه روند درمانی و تحت تاثیر قرار دادن درمانجو از ،کم اهمیت نشان دادن مشکل و رنجی که درمانجو داشته است استفاده میکند در حالی که میبایست ابتدا درد یا رنجی که حتی به اشتباه توسط درمانجو از مشکلی تحمیل شده است به عنوان یک واقعیت توسط درمانگر پذیرفته شود
تحلیل رفتار درمانگر در جلسات مشاوره و اصول مشاوره
کشش بیش از حد درمانگر به درمانجو:
درگیری بیش از حد مشاور با درمانجو نشان دهنده برخی سوگیری های شخصی درمانگر است،، مشاور تمایل و کشش زیاد نسبت به درمانجو دارد که میتواند به دلیل مسائل جنسی یاموضوعات دیگر باشد که دو مورد از انها را نام میبریم که مخالف اصول مشاوره حرفه ای است
۱)حالت اول : عزت نفس زیر سوال رفته درمانگر
زمانی است که اصطلاحا مشاور عزت نفس خودش را بر روی پیشرفت درمانجو سرمایه گذاری کرده است یعنی:
اگر عزت نفس درمانگر به پیشرفت درمانی درمانجو گره خورده باشد، ممکن است درمانگر ناخواسته، جلسات درمانیرا زودتر از زمان استاندارد به پایان برساند تا به خود ثابت کند که درمانجو پیشرفت بسیار مطلوبی در درمان داشته واز این پس بدون نیاز به اصول مشاوره میتواند زندگی عادی خودش را مدیریت کند!!!
۲)حالت دوم: واستگی به درمانجو
مشاور نیاز دارد درمانجو بیش از حد به او وابسته شود زیرا درمانگر عزت نفس خودش بر روی وابستگی درمانجو سرمایه گذاری کرده است یعنی: اگر عزت نفس درمانگر به وابستگی درمانجو گره خورده باشد ، باعث میشود ناخوداگاه درمانگر از ایجاد ترس در درمانجو استفاده کند ،به این معنی که بابت پایان یافتن جلسات درمانجویانی که به تعداد جلسات کم تری نیاز دارند انهارا تحت فشار قرار دهد و درمانجو را از عواقب پایان زودهنگام جلسات بترساند تا به امید ایجاد حالتی از وابستگی بین خودش و درمانجو، جلسات طولانی تر شوند که تمام این موارد به دلیل نیاموختن اصول مشاوره بصورت حرفه ای است
نتیجه گیری:شفا دهنده های زخمی
برای درمانگر حرفه ای شدن ترس نداشتن از پذیرش کمبودها و عقده ها خود است
مشاوره ای که تصورات بی عیب بودن از خود دارن هیچ به عمق رنج های درمانجویان
خوب نفوذ نخواهند کرد و هرگز دلایل اصلی پنهان را هویدا نخواهند کرد چرا که هر لحطه
تحت تاثیر اسیب های روانی شخصی خود مسیر درمان تغییر و به نا کجااباذ خواهند برد!!
پیشنهاد :
اگر در ابتدای مسیر درمانگری هستید یا حتی در سطوح بالای درمانی فعالیت حرفه ای دارید ؛مجموعه ۴۵۰ساعته اصول مشاوره باعث اشنایی بیشتر شما با روشها و اصول درمانی خواهد شد که برگرفته از اموزه های اساتید ایرانی و بین المللی است جهت مشاهده اطلاعات این پکیج اینجا کلیک کنید
منبع مطالب:
برگرفته از تحلیل منتشر شده در اینستاگرام روانکال
بسیارعالی